تخصصی
[ریاضیات] اختلاط، مخلوط شدگی، مغشوش شده
[آمار] اختلاط
پیشنهاد کاربران
تداخل یا مخلوط شدن
چیزی معما گونه یا غامض و پیچیده که اغلب منجر به احساس سرخوردگی یا گیجی می شود.
... [مشاهده متن کامل]
مثال؛
مداخله گر
گاهی اوقات به معنای ترکیبی و به قول انگلیسی ها میکس شده است.
یعنی از اختلاط و آمیختگی دو یا چند چیز به وجود آمده باشد.
اگر مفید بود لطفاً لایک بفرمایید. متشکرم.
یعنی از اختلاط و آمیختگی دو یا چند چیز به وجود آمده باشد.
اگر مفید بود لطفاً لایک بفرمایید. متشکرم.
در آمیختگی، گیج کننده
مشترک
اخلال
اختلاط
اغتشاش گر
ادغام
مخدوش کننده
Confounding factor
گمراه کننده. . گیج کردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)