1. She's too much of a conformist to wear silly clothes.
[ترجمه گوگل]او آنقدر سازگار است که نمی تواند لباس های احمقانه بپوشد
[ترجمه ترگمان]او بیش از آن به دیگران فکر می کند که لباس های احمقانه بپوشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He may have to become more conformist if he is to prosper again.
[ترجمه گوگل]اگر بخواهد دوباره موفق شود، ممکن است مجبور شود سازگارتر شود
[ترجمه ترگمان]اگر باز هم کامیاب شود، ممکن است باز هم conformist بشود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Boys tend to be less conformist than girls.
[ترجمه گوگل]پسرها نسبت به دخترها کمتر سازگار هستند
[ترجمه ترگمان]پسرها کم تر از دخترها دوست دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The era ended in reaction: evangelical, political, romantic, conformist.
[ترجمه گوگل]دوران با واکنش به پایان رسید: انجیلی، سیاسی، رمانتیک، سازگار
[ترجمه ترگمان]این دوره در واکنش به این مساله خاتمه یافت: انجیلی، سیاسی، رمانتیک، conformist
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Among the non conformist Churches would be the Congregationalists and Baptist Churches.
[ترجمه گوگل]در میان کلیساهای غیر سازگار، کلیساهای جماعت گرا و باپتیست هستند
[ترجمه ترگمان]کلیساهای غیر conformist کلیساهای Congregationalists و باپتیست هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Your problem is that you are too conformist in your thinking.
[ترجمه گوگل]مشکل شما این است که در تفکر خود بیش از حد سازگار هستید
[ترجمه ترگمان]مشکل شما این است که شما بیشتر از فکر شما فکر می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Girls are supposed to be conformist; but what appealing models are there for them to conform to?
[ترجمه گوگل]دختران باید سازگار باشند اما چه مدل های جذابی برای تطابق آنها وجود دارد؟
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود دخترها conformist باشند؛ اما چه مدل های جذابی برای مطابقت با آن ها وجود دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. But his conformist image and manner belie his break with strait - laced Japanese business conventions.
[ترجمه گوگل]اما تصویر و شیوههای سازگارانهاش، شکست او از کنوانسیونهای تجاری سخت ژاپنی را تکذیب میکند
[ترجمه ترگمان]اما تصویر و طرز رفتار conformist او در تناقض با قراردادهای تجاری چین و تایوان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Underneath the radical image teenagers are surprisingly conformist.
[ترجمه گوگل]در زیر این تصویر رادیکال، نوجوانان به طرز شگفت انگیزی سازگار هستند
[ترجمه ترگمان]در زیر تصویر تندرو، نوجوانان به طرز شگفت آوری conformist هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The land of the free is often a very conformist society.
[ترجمه گوگل]سرزمین آزادگان اغلب جامعه ای بسیار سازگار است
[ترجمه ترگمان]سرزمین آزاد اغلب جامعه بسیار conformist است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Research shows that pupils who are good at maths tend to be more conformist and obedient than other pupils.
[ترجمه گوگل]تحقیقات نشان میدهد که دانشآموزانی که در ریاضیات خوب هستند، نسبت به سایر دانشآموزان سازگارتر و مطیعتر هستند
[ترجمه ترگمان]تحقیقات نشان می دهد که دانش آموزانی که در ریاضیات خوب هستند، گرایش بیشتری نسبت به سایر دانش آموزان دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Lagrange's outspoken views have left him well outside the conformist political mainstream.
[ترجمه گوگل]نظرات صریح لاگرانژ او را به خوبی از جریان اصلی سیاسی انطباق گرا خارج کرده است
[ترجمه ترگمان]دیدگاه های بی پرده لاگرانژ او را در خارج از جریان اصلی سیاست خارجی به خوبی ترک کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Like the mass media, popular prints perpetuated escapist, conservative and conformist ideals and outlooks.
[ترجمه گوگل]مانند رسانههای جمعی، چاپهای عمومی آرمانها و دیدگاههای فراری، محافظهکار و سازگارانه را تداوم بخشیدند
[ترجمه ترگمان]به مانند رسانه های جمعی، نقاشی های معروف escapist، آرمان های محافظه کار و conformist را تداوم بخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Our children's creativity is being beaten down by the conformist educational system.
[ترجمه گوگل]خلاقیت کودکان ما توسط سیستم آموزشی سازگارانه شکست خورده است
[ترجمه ترگمان]خلاقیت کودکان ما توسط سیستم آموزشی conformist مورد ضرب و شتم قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید