conformance

/kənˈfɔːrməns//kənˈfɔːməns/

معنی: متابعت، پیروی، هم نوایی
معانی دیگر: رجوع شود به: conformity، conformity : پیروی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the act or state of conforming; conformity.

- a conformance in hair styles among adolescents
[ترجمه گوگل] انطباق در مدل های مو در میان نوجوانان
[ترجمه ترگمان] یک مدل مو در سبک مو در میان نوجوانان وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Because they were heavily into conformance, not spirit and enthusiasm.
[ترجمه گوگل]زیرا آنها به شدت در تطابق بودند، نه روحیه و اشتیاق
[ترجمه ترگمان]چون آن ها به سختی به پیروی از روح و شور و شوق بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Guarantee conformance of reality with process description by means of CCA audits.
[ترجمه گوگل]ضمانت انطباق واقعیت با شرح فرآیند با استفاده از ممیزی های CCA
[ترجمه ترگمان]تضمین انطباق واقعیت با توصیف فرآیند با استفاده از حسابرسی های زیست محیطی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Conformance testing of a protocol is the process of verifying that an implementation performs in accordance with a particular protocol standard.
[ترجمه گوگل]تست انطباق یک پروتکل فرآیندی است برای تأیید اینکه یک پیاده سازی مطابق با یک استاندارد پروتکل خاص انجام می شود
[ترجمه ترگمان]تست Conformance یک پروتکل، فرآیند تایید این امر است که اجرای یک پیاده سازی مطابق با یک استاندارد پروتکل خاص انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He is criticized for non - conformance with the regulations.
[ترجمه گوگل]او به دلیل عدم رعایت مقررات مورد انتقاد قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]او بخاطر عدم انطباق با مقررات مورد انتقاد قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Establish the break points where the non - conformance began and ended.
[ترجمه گوگل]نقاط شکست را در جایی که عدم انطباق شروع و پایان یافت تعیین کنید
[ترجمه ترگمان]نقطه شروع نقطه شروع در نقطه شروع و پایان را مشخص کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Protocol testing includes conformance testing, interoperability testing, performance testing and robust testing.
[ترجمه گوگل]تست پروتکل شامل تست انطباق، تست قابلیت همکاری، تست عملکرد و تست قوی است
[ترجمه ترگمان]تست پروتکل شامل آزمون انطباق، تست قابلیت هم کاری، تست عملکرد و آزمایش قوی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Conformance profiles are applied at program design time.
[ترجمه گوگل]پروفایل های انطباق در زمان طراحی برنامه اعمال می شوند
[ترجمه ترگمان]پروفایل های Conformance در زمان طراحی برنامه اعمال می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The kernel of OS, including task management, conformance class, event mechanism, scheduling policy, interrupt processing, resource management and alarms, is described.
[ترجمه گوگل]هسته سیستم عامل شامل مدیریت وظیفه، کلاس انطباق، مکانیسم رویداد، خط مشی زمان بندی، پردازش وقفه، مدیریت منابع و آلارم ها شرح داده شده است
[ترجمه ترگمان]هسته سیستم عامل شامل مدیریت کار، کلاس همخوانی، مکانیزم رویداد، سیاست زمان بندی، پردازش کلام، مدیریت منابع و هشدار دهنده، توصیف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This paper proposes an approach to the conformance testing of distributed routing protocols based on concurrent TTCN.
[ترجمه گوگل]این مقاله رویکردی را برای آزمایش انطباق پروتکل‌های مسیریابی توزیع شده بر اساس TTCN همزمان پیشنهاد می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک روش برای ارزیابی انطباق پروتکل های مسیریابی توزیعی مبتنی بر TTCN همزمان پیشنهاد می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We are in conformance with best quality, strong technology and reasonable prices.
[ترجمه گوگل]ما مطابق با بهترین کیفیت، تکنولوژی قوی و قیمت مناسب هستیم
[ترجمه ترگمان]ما با بهترین کیفیت، فن آوری قوی و قیمت منطقی همخوانی داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Conformance – Does it conform to standards of compatibility?
[ترجمه گوگل]انطباق - آیا با استانداردهای سازگاری مطابقت دارد؟
[ترجمه ترگمان]Conformance - آیا با استانداردهای سازگاری همخوانی دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Is explicit in defining the conformance requirements of implementations of the Standard.
[ترجمه گوگل]در تعریف الزامات انطباق اجرای استاندارد صریح است
[ترجمه ترگمان]آیا در تعریف نیازهای انطباق اجرای استاندارد صریح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Rehabilitation Act of 1973 is a civil rights act which requires compliance with or conformance to federal law.
[ترجمه گوگل]قانون توانبخشی 1973 یک قانون حقوق مدنی است که مستلزم رعایت یا انطباق با قوانین فدرال است
[ترجمه ترگمان]قانون توان بخشی ۱۹۷۳، یک اقدام حقوقی مدنی است که مستلزم رعایت یا انطباق با قانون فدرال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The notion of quality is encapsulated in the related principles of conformance to requirements and fitness for purpose.
[ترجمه گوگل]مفهوم کیفیت در اصول مربوط به انطباق با الزامات و تناسب با هدف گنجانده شده است
[ترجمه ترگمان]مفهوم کیفیت در اصول مربوط به انطباق با نیازها و شایستگی برای اهداف گنجانده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

متابعت (اسم)
accordance, following, conformance, conformity, obedience

پیروی (اسم)
following, conformance, conformity, discipleship, subjection

هم نوایی (اسم)
conformance, conformity, homophony, symphony

تخصصی

[ریاضیات] تطابق

انگلیسی به انگلیسی

• correspondence, similarity; adaptation; act of conforming, compliance, submission

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : conform
اسم ( noun ) : conformance / conformity / conformability
صفت ( adjective ) : conformable
قید ( adverb ) : _

...
[مشاهده متن کامل]

✅ دوستان دقت کنید که کلمات conformable و conformability هر دو برگرفته از فعلِ conform هستند اما معانی آنها کاملا با کلماتِ conformity و conformance متفاوت است
لطفا معانی هر کدام را سرچ کنید تا متوجه تفاوت آنها بشید

سازگاری
همسازی
conformance ( مهندسی مخابرات )
واژه مصوب: انطباق 2
تعریف: مطابقت دادن مشخصات هر دستگاه مخابراتی با استانداردهای منتشرشده
هم نوایی
انطباق

بپرس