conformable

/kənˈfɔːrməbl̩//kənˈfɔːməbl̩/

معنی: قابل توافق، مطیع، منطبق شدنی
معانی دیگر: هم نوا، سازگار، همجور، منقاد، تسلیم، پیرو، دنباله رو

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: conformably (adv.), conformability (n.)
(1) تعریف: in conformance or harmony; similar; corresponding.
مشابه: compatible

(2) تعریف: readily conforming; tractable; compliant.
مشابه: adaptable, flexible

جمله های نمونه

1. Therefore individuals need to possess personalities conformable to the ambient level of cultural evolution.
[ترجمه گوگل]بنابراین افراد باید دارای شخصیت‌هایی باشند که با سطح محیطی تکامل فرهنگی سازگار باشد
[ترجمه ترگمان]بنابراین افراد باید شخصیت conformable را در سطح محیطی تکامل فرهنگی داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Advertising programs must be conformable to public taste.
[ترجمه گوگل]برنامه های تبلیغاتی باید مطابق با سلیقه عمومی باشد
[ترجمه ترگمان]برنامه های تبلیغاتی باید مطابق با سلیقه عمومی باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The diagnostic conformable rate of dilated cardiomyopathy with radionuclide heart blood pool imaging was 8 %.
[ترجمه گوگل]میزان تشخیصی مطابق با کاردیومیوپاتی متسع با تصویربرداری از حوضچه خون قلب رادیونوکلئید 8 درصد بود
[ترجمه ترگمان]نرخ تشخیص تشخیصی dilated of با تصویربرداری ضربان قلب radionuclide ۸ درصد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The parts must be conformable to the whole.
[ترجمه گوگل]قطعات باید با کل مطابقت داشته باشند
[ترجمه ترگمان]اعضای گروه باید به همه چیز توجه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A contact can be conformable or unconformable depending upon the types of rock, their relative ages and their attitudes.
[ترجمه گوگل]یک تماس بسته به نوع سنگ، سن نسبی آنها و نگرش آنها می تواند سازگار یا ناسازگار باشد
[ترجمه ترگمان]یک تماس می تواند بسته به نوع سنگ، سن نسبی آن ها و نگرش های آن ها، conformable یا unconformable باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. With its 18 conformable quick-freeze pods and easy-to-adjust fleece compression wrap, the Olympian-worthy rig is not only comfier than a mink-lined mitten, it's cheaper than cortisone injections.
[ترجمه گوگل]با 18 غلاف انجماد سریع منطبق و روکش تراکمی پشمی با قابلیت تنظیم آسان، دکل شایسته المپیک نه تنها راحت‌تر از یک دستکش با آستر راسو است، بلکه ارزان‌تر از تزریق کورتیزون است
[ترجمه ترگمان]با غلاف مغزی ۱۸ conformable و پوشش compression fleece آسان، تجهیزات - فقط comfier از a lined mink نیست، و این ارزان تر از تزریق cortisone است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The conclusions are conformable to reality.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری با واقعیت مطابقت دارد
[ترجمه ترگمان]نتایج به واقعیت تبدیل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective To evaluate the effect of three dimensional conformable radiotherapy ( 3 D - CRT ) on advanced cervical cancer.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر رادیوتراپی منطبق سه بعدی (3D-CRT) بر سرطان پیشرفته دهانه رحم
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی تاثیر of سه بعدی conformable (۳ D - CRT)بر روی سرطان رحم پیشرفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The development of J - 2944 dacron conformable material is introducted in this paper.
[ترجمه گوگل]توسعه مواد سازگار J - 2944 dacron در این مقاله معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]توسعه مواد conformable - ۲۹۴۴ در این مقاله مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In addition, the club sets up 49 luxury and conformable private rooms- Imperatorial Room, Earl Room, Noble Room, VIP Room (small, medium and large), and Mini Room.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، باشگاه 49 اتاق خصوصی لوکس و منطبق برپا می کند - اتاق امپراتوری، اتاق ارل، اتاق نجیب، اتاق VIP (کوچک، متوسط ​​و بزرگ)، و اتاق کوچک
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، این باشگاه ۴۹ اتاق لوکس و conformable اتاق خصوصی، اتاق ارل، اتاق نوبل، اتاق VIP (کوچک، متوسط و بزرگ)و اتاق کوچک را راه اندازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. RESULTS: The yield of synthetic product, the infrared spectrum of which was conformable to the chemical structure of sodium taurocholate, was over 50%.
[ترجمه گوگل]نتایج: بازده محصول مصنوعی، که طیف مادون قرمز آن با ساختار شیمیایی تاروکولات سدیم مطابقت داشت، بیش از 50 درصد بود
[ترجمه ترگمان]نتایج: بازده محصول مصنوعی، طیف فروسرخ آن به ساختار شیمیایی of سدیم، بیش از ۵۰ % بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The discussion and analysis shows that the four pictures are conformable one another, united and selfconsistent.
[ترجمه گوگل]بحث و تحلیل نشان می‌دهد که این چهار تصویر با یکدیگر همخوانی دارند، متحد و منسجم هستند
[ترجمه ترگمان]بحث و تحلیل نشان می دهد که چهار تصویر به یکدیگر متحد، متحد و selfconsistent تعلق دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The study result shows that the planar film structure is conformable for FEE cathode, because it has low voltage threshold and small range of energy distribution of the emitted electrons.
[ترجمه گوگل]نتیجه مطالعه نشان می‌دهد که ساختار فیلم مسطح با کاتد FEE سازگار است، زیرا آستانه ولتاژ پایین و محدوده توزیع انرژی الکترون‌های ساطع شده کمی دارد
[ترجمه ترگمان]نتایج این مطالعه نشان می دهد که ساختار فیلم صفحه ای برای کاتد FEE ساخته شده است، زیرا دارای آستانه ولتاژ پایین و محدوده کوچکی از توزیع انرژی الکترون های ساطع شده می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. What if the NPC Standing Committee consider the Law not conformable to the Basic Law?
[ترجمه گوگل]اگر کمیته دائمی NPC قانون را با قانون اساسی منطبق نمی داند چه؟
[ترجمه ترگمان]چه اتفاقی خواهد افتاد اگر کمیته دائمی کنگره خلق کنگره قانون اساسی را به قانون اساسی ارجاع ندهد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قابل توافق (صفت)
adaptable, conformable

مطیع (صفت)
subordinate, subject, conformable, docile, obedient, submissive, limber, biddable, dutiful, duteous

منطبق شدنی (صفت)
conformable

تخصصی

[عمران و معماری] همساز - همشیب
[زمین شناسی] همساز- همشیب، همشیب، هماهنگ (سنگ های نفوذی)؛ به همبری یا تماس یک توده نفوذی گویند، وقتی که این توده هم راستای ساختارهای درونی توده نفوذی می باشد. مقایسه شود با دگرشیب.
[ریاضیات] قابل تطبیق

انگلیسی به انگلیسی

• able to conform, adaptable; compliant, submissive

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : conform
اسم ( noun ) : conformance / conformity / conformability
صفت ( adjective ) : conformable
قید ( adverb ) : _

...
[مشاهده متن کامل]

✅ دوستان دقت کنید که کلمات conformable و conformability هر دو برگرفته از فعلِ conform هستند اما معانی آنها کاملا با کلماتِ conformity و conformance متفاوت است
لطفا معانی هر کدام را سرچ کنید تا متوجه تفاوت آنها بشید

منطبق؛ دوماتریس که یکیm *n و دیگری دارای بعد p*q باشد اگر n=pباشد لذا دوماتریس قابل ضرب شدن و منطبق خواهند بود.

بپرس