confirmative


تاییدکننده ,اثباتی ,مبنی برتاییدیاتصدیق ,تصدیق میز

جمله های نمونه

1. A confirmative method to determine 9 cephalosporin residues in beef by ultra performance liquid chromatography-tandem mass spectrometry(UPLC-MS/MS)was developed.
[ترجمه گوگل]یک روش تأییدی برای تعیین 9 باقیمانده سفالوسپورین در گوشت گاو با استفاده از کروماتوگرافی مایع فوق العاده با طیف سنجی جرمی پشت سر هم (UPLC-MS/MS) ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]یک روش confirmative برای تعیین ۹ residues cephalosporin موجود در گوشت گاو بوسیله طیف سنجی جرمی کروماتوگرافی با عملکرد اولترا tandem (UPLC - MS \/ MS)توسعه داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The act of commercial registration belongs to administrative confirmative act owning dual attributes of public and private laws in terms of legal nature.
[ترجمه گوگل]عمل ثبت تجارتی از نظر ماهیت حقوقی متعلق به قانون تأییدیه اداری است که دارای صفات دوگانه قوانین عمومی و خصوصی است
[ترجمه ترگمان]قانون ثبت تجاری به قانون confirmative اجرایی تعلق دارد که دارای ویژگی های دوگانه قوانین عمومی و خصوصی از نظر ماهیت قانونی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You don't have to be so confirmative.
[ترجمه گوگل]لازم نیست اینقدر تایید کننده باشید
[ترجمه ترگمان]تو مجبور نیستی این قدر احمق باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Based on confirmative survey, the current paper states the basic conditions of self-evaluation, expectation and social cognition of children in socialization.
[ترجمه گوگل]مقاله حاضر بر اساس پیمایش تاییدی، شرایط اساسی خودارزیابی، انتظارات و شناخت اجتماعی کودکان در جامعه پذیری را بیان می کند
[ترجمه ترگمان]براساس نظرسنجی confirmative، مقاله حاضر شرایط اصلی ارزیابی خود، انتظار و شناخت اجتماعی کودکان را به صورت اجتماعی اجتماعی بیان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Make comprehensive experiments instead of the simplex confirmative experiments to reform existing experimental teaching models and methods.
[ترجمه گوگل]برای اصلاح مدل‌ها و روش‌های تدریس تجربی موجود، به جای آزمایش‌های تأییدی ساده، آزمایش‌های جامع انجام دهید
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها جامع به جای آزمایش های confirmative simplex برای اصلاح مدل ها و روش های تدریس تجربی موجود انجام دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Pension Insurance; Capital Market; Confirmative Study.
[ترجمه گوگل]بیمه بازنشستگی؛ بازار سرمایه؛ مطالعه تاییدی
[ترجمه ترگمان]صندوق های بازنشستگی؛ بازار سرمایه؛ مطالعه confirmative
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Conclusion Confirmative diagnosis of pancreatic cystic lesions depends on pathological examination, and correct choice of treatment depends in turn on correct diagnosis.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری تشخیص قطعی ضایعات کیستیک پانکراس به معاینه پاتولوژیک بستگی دارد و انتخاب صحیح درمان نیز به تشخیص صحیح بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری تشخیص confirmative ضایعات لوزالمعده به معاینه pathological بستگی دارد و انتخاب صحیح درمان به نوبه خود به تشخیص درست بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The quality concept is developed from confirmative quality, applicable quality and satisfied quality to superexcellent quality.
[ترجمه گوگل]مفهوم کیفیت از کیفیت تایید کننده، کیفیت قابل اجرا و کیفیت راضی به کیفیت فوق العاده توسعه یافته است
[ترجمه ترگمان]مفهوم کیفیت از کیفیت confirmative، کیفیت قابل اجرا و کیفیت راضی به کیفیت superexcellent توسعه داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A confirmative method was developed with liquid chromatography tandem mass spectrometry(LC-MS/MS) to detect virginiamycin M1 residue in milk and egg.
[ترجمه گوگل]یک روش تأییدی با طیف‌سنجی جرمی پشت سر هم کروماتوگرافی مایع (LC-MS/MS) برای تشخیص باقی‌مانده ویرجینیامایسین M1 در شیر و تخم‌مرغ ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]یک روش confirmative با کروماتوگرافی با کروماتوگرافی با کروماتوگرافی مایع (LC - MS \/ MS)برای تشخیص باقیمانده virginiamycin ۱ در شیر و تخم مرغ توسعه داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We used Confirmative Factor Analysis (CFA) to analyze student's rating data.
[ترجمه گوگل]ما از تحلیل عاملی تاییدی (CFA) برای تجزیه و تحلیل داده های رتبه بندی دانش آموزان استفاده کردیم
[ترجمه ترگمان]ما از آنالیز فاکتور confirmative (CFA)برای تجزیه و تحلیل داده های رتبه بندی دانش آموزان استفاده کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Confirmative question and greet question sentence to is it ask message of paying or provide service to take advantage of, so assign the false question sentence.
[ترجمه گوگل]سوال تاییدی و جمله سوال احوالپرسی به این است که پیغام پرداخت یا ارائه خدمات را بپرسید، بنابراین جمله سوال نادرست را اختصاص دهید
[ترجمه ترگمان]سوال پرسیدن و پاسخ دادن به جمله سوال این است که آیا درخواست پرداخت یا ارائه خدمات برای استفاده از آن ها را می دهد، بنابراین جمله سوال غلط را مشخص کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The confirmative research of social support and SARS stress was based on the investigation of 1016 Ss in 17 provinces in China.
[ترجمه گوگل]تحقیق تاییدی حمایت اجتماعی و استرس SARS بر اساس بررسی 1016 Ss در 17 استان چین بود
[ترجمه ترگمان]تحقیقات confirmative در مورد حمایت اجتماعی و استرس SARS مبتنی بر تحقیقات در مورد اجرا در ۱۷ استان در چین بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The word YOU's attribute is dynamic; it is different because the element which behind the word YOU is different. It can be verb, preparative predicative object verb and adverbial confirmative sign.
[ترجمه گوگل]ویژگی کلمه YOU پویا است متفاوت است زیرا عنصری که در پس کلمه YOU وجود دارد متفاوت است این می تواند فعل، فعل مفعولی مقدماتی و علامت تأییدی قید باشد
[ترجمه ترگمان]کلمه شما پویا است؛ متفاوت است زیرا عنصری که پشت فرمان شماست، متفاوت است این فعل می تواند فعل و انفعال فعل، فعل و انفعال فعل و انفعال ذهنی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Conclusions Small pulmonary nodules are difficult to get a confirmative diagnosis.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری ندول‌های کوچک ریوی برای تشخیص تأییدی دشوار است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری یک برآمدگی ریوی کوچک برای به دست آوردن تشخیص confirmative مشکل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The change of retirement system should be announced after system was confirmative to avoid teachers'panic.
[ترجمه گوگل]تغییر نظام بازنشستگی باید پس از تایید سیستم اعلام شود تا از وحشت معلمان جلوگیری شود
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه سیستم برای اجتناب از ترس از معلمان برنامه ریزی شد، تغییر سیستم بازنشستگی باید اعلام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• certifiable, verifiable

پیشنهاد کاربران

بپرس