1. 'I won't let you down,' he replied confidently.
[ترجمه گوگل]او با اطمینان پاسخ داد: "من تو را ناامید نخواهم کرد "
[ترجمه ترگمان]با اطمینان جواب داد: من تو رو ناامید نمی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با اطمینان جواب داد: من تو رو ناامید نمی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The report asserts confidently that the industry will grow.
[ترجمه گوگل]این گزارش با اطمینان تاکید می کند که صنعت رشد خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]این گزارش با اطمینان می گوید که این صنعت رشد خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این گزارش با اطمینان می گوید که این صنعت رشد خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. They would confidently intuit your very thoughts.
[ترجمه گوگل]آنها با اطمینان افکار شما را درک خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]اونا مطمئن میشن که ایده های تو رو از بین ببرن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اونا مطمئن میشن که ایده های تو رو از بین ببرن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She spoke confidently into the microphone.
[ترجمه گوگل]او با اعتماد به نفس در میکروفون صحبت کرد
[ترجمه ترگمان]او بااعتماد به نفس در میکروفون حرف می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او بااعتماد به نفس در میکروفون حرف می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Go confidently in the direction of your dreams! Live the life you've imagined. Henry David Thoreau
[ترجمه گوگل]با اعتماد به نفس در مسیر رویاهای خود گام بردارید! زندگی را که تصور کرده اید زندگی کنید هنری دیوید ثورو
[ترجمه ترگمان]بااعتماد به نفس خود را به سوی رویاهات هدایت کن! زندگی را که تصور کرده ای زنده بمانی \" هنری دیوید \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بااعتماد به نفس خود را به سوی رویاهات هدایت کن! زندگی را که تصور کرده ای زنده بمانی \" هنری دیوید \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Press reports beforehand confidently pronounced that an agreement had already been reached.
[ترجمه گوگل]گزارش های مطبوعاتی قبلاً با اطمینان اعلام کردند که توافقی قبلاً حاصل شده است
[ترجمه ترگمان]گزارش ها مطبوعاتی قبل از این اعلام کردند که توافقی حاصل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گزارش ها مطبوعاتی قبل از این اعلام کردند که توافقی حاصل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. You can and must act boldly and confidently.
[ترجمه گوگل]شما می توانید و باید جسورانه و با اطمینان عمل کنید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید با شجاعت و مطمئن عمل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید با شجاعت و مطمئن عمل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He's speaking up and asserting himself confidently.
[ترجمه گوگل]داره حرف میزنه و با اعتماد به نفس حرف میزنه
[ترجمه ترگمان]او در حال صحبت کردن است و با اطمینان خودش را معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او در حال صحبت کردن است و با اطمینان خودش را معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Carla smiled confidently at the cameras.
[ترجمه گوگل]کارلا با اعتماد به نفس به دوربین ها لبخند زد
[ترجمه ترگمان]کارلا با اطمینان به دوربین ها لبخند زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کارلا با اطمینان به دوربین ها لبخند زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Try to act confidently, even if you feel nervous.
[ترجمه گوگل]سعی کنید با اطمینان عمل کنید، حتی اگر عصبی هستید
[ترجمه ترگمان]سعی کنید بااعتماد به نفس عمل کنید، حتی اگر احساس اضطراب می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سعی کنید بااعتماد به نفس عمل کنید، حتی اگر احساس اضطراب می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She played the piano confidently but her timing was not good.
[ترجمه گوگل]او پیانو را با اطمینان می نواخت اما زمان بندی او خوب نبود
[ترجمه ترگمان]او با اطمینان پیانو نواخت، اما زمان بندی او خوب نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او با اطمینان پیانو نواخت، اما زمان بندی او خوب نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Can we confidently rely on him to get the job done?
[ترجمه گوگل]آیا می توانیم برای انجام کار با اطمینان به او تکیه کنیم؟
[ترجمه ترگمان]آیا ما می توانیم بااعتماد به نفس به او تکیه کنیم تا کار را انجام دهد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آیا ما می توانیم بااعتماد به نفس به او تکیه کنیم تا کار را انجام دهد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He confidently proclaims that he is offering the best value in the market.
[ترجمه گوگل]او با اطمینان اعلام می کند که بهترین ارزش را در بازار ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]او با اطمینان ادعا می کند که بهترین ارزش را در بازار عرضه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او با اطمینان ادعا می کند که بهترین ارزش را در بازار عرضه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He confidently forecast a big increase in sales,and he turned out to be right.
[ترجمه گوگل]او با اطمینان افزایش فروش زیادی را پیش بینی کرد و معلوم شد که درست می گوید
[ترجمه ترگمان]او بااعتماد به نفس افزایش زیادی در فروش پیش بینی کرد و او به سمت راست برگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او بااعتماد به نفس افزایش زیادی در فروش پیش بینی کرد و او به سمت راست برگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. She confidently expects to win.
[ترجمه گوگل]او با اطمینان انتظار دارد که برنده شود
[ترجمه ترگمان]او بااعتماد به نفس انتظار برنده شدن را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او بااعتماد به نفس انتظار برنده شدن را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید