1. the bride and groom were showered with confetti
بارانی از کاغذهای رنگی بر سر عروس و داماد افشاندند.
2. The winning team was showered with confetti.
[ترجمه گوگل]تیم برنده با کانفتی پوشیده شد
[ترجمه ترگمان]او اضافه کرد: \" این تیم برنده جایزه زیادی را به همراه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Confetti blanketed the ballroom floor.
[ترجمه گوگل]کنفتی کف سالن رقص را پوشاند
[ترجمه ترگمان]روی زمین سالن رقص را پوشانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The crowd cheered, banging pots and tossing confetti into the air.
[ترجمه گوگل]جمعیت تشویق میکردند، گلدانها را میکوبیدند و کوفتهها را به هوا پرتاب میکردند
[ترجمه ترگمان]جمعیت با شور و شوق pots و کاغذ رنگی را در هوا تکان می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Tiny white flowers patterned the ground like confetti.
[ترجمه گوگل]گلهای سفید ریز زمین را مانند کنفتی طرحریزی کردهاند
[ترجمه ترگمان]گل های کوچک سفید روی زمین مثل کاغذ رنگی روی زمین نقش بسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Confetti showered down on the newly - weds.
[ترجمه گوگل]کانفتی روی تازه ازدواج کرده ها ریخت
[ترجمه ترگمان]مراسم ازدواج تازه ازدواج کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Confetti showered down on us and congratulations were shouted from all directions.
[ترجمه گوگل]کنفتی بر سر ما ریخت و از هر طرف فریاد تبریک می گفتند
[ترجمه ترگمان]Confetti روی ما دوش گرفت و از همه طرف فریاد کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. My words have been grubby confetti, faded, tacky, blown far from the wedding feast.
[ترجمه گوگل]کلمات من کوفتی کثیف، رنگ و رو رفته، چسبناک، دور از جشن عروسی بوده است
[ترجمه ترگمان]سخنان من کاغذ رنگی بود، رنگ و رو رفته، رنگ و رو رفته و از جشن عروسی دور شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Tiny white blossoms patterned the pavement like confetti.
[ترجمه گوگل]شکوفه های سفید ریز سنگفرش را مانند کنفتی طرح ریزی کرده اند
[ترجمه ترگمان]گل های ریز سفید روی سنگفرش خیابان مثل کاغذ رنگی می درخشیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The faces blow past in the fog like confetti.
[ترجمه گوگل]چهره ها در مه مانند آبنبات می گذرند
[ترجمه ترگمان]صورت ها مثل کاغذ رنگی در مه گذشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Confetti, streamers, candles are available in this shop.
[ترجمه گوگل]کانفت، استریمر، شمع در این فروشگاه موجود است
[ترجمه ترگمان]Confetti، streamers، شمع ها در این فروشگاه موجود هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. You could've chopped me into confetti by now if you were in tip - top condition.
[ترجمه گوگل]اگر در شرایط عالی بودید، تا به حال می توانستید من را به شکل کوفتی خرد کنید
[ترجمه ترگمان]اگر شما در وضعیت خاصی بودید، می توانستید من را از روی کاغذ نقل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Throwing rice and confetti at the married couple is a custom in England.
[ترجمه گوگل]پرتاب برنج و شیرینی به طرف زن و شوهر یک رسم در انگلیس است
[ترجمه ترگمان]اضافه کردن برنج و نقل پاش به زوج ازدواج کرده در انگلستان یک رسم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. A shower of confetti fell on the newly - married couple outside the church.
[ترجمه گوگل]بارانی از آبنبات بر روی زوج تازه ازدواج کرده بیرون از کلیسا افتاد
[ترجمه ترگمان]یک دوش کاغذ رنگی روی دو زوج تازه در بیرون کلیسا افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The wedding guests were given confetti to fling at the bride and groom.
[ترجمه گوگل]به مهمانان عروسی کانفتی می دادند تا به سمت عروس و داماد پرت کنند
[ترجمه ترگمان]مهمانان از روی کاغذ کاغذی به او داده بودند تا به عروس و داماد حمله ور شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید