1. the conferment of an honorary doctorate
اعطای درجه ی دکترای افتخاری
2. The conferment of university college status by the Government in 2004 is a tacit recognition of HELP's distinguished achievements and provides a fillip to further excellence and quality.
[ترجمه گوگل]اعطای وضعیت کالج دانشگاهی توسط دولت در سال 2004، به رسمیت شناختن ضمنی دستاوردهای برجسته HELP است و کمکی برای تعالی و کیفیت بیشتر است
[ترجمه ترگمان]ظهور مجدد وضعیت دانشگاهی دانشگاه توسط دولت در سال ۲۰۰۴، به رسمیت شناختن ضمنی دستاوردهای برجسته کمک بوده و انگیزه ای برای برتری و کیفیت بیشتر فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ظهور مجدد وضعیت دانشگاهی دانشگاه توسط دولت در سال ۲۰۰۴، به رسمیت شناختن ضمنی دستاوردهای برجسته کمک بوده و انگیزه ای برای برتری و کیفیت بیشتر فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Citation for Merit, Class I; conferment of honourable tiles and other awards stipulated by the Central Military Commission.
[ترجمه گوگل]نقل قول برای شایستگی، کلاس I; اعطای کاشی های افتخاری و جوایز دیگر مقرر شده توسط کمیسیون مرکزی نظامی
[ترجمه ترگمان]نشان لیاقت، کلاس اول، conferment از کاشی های آبرومند و سایر جوایز که توسط کمیسیون مرکزی ارتش تصریح شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نشان لیاقت، کلاس اول، conferment از کاشی های آبرومند و سایر جوایز که توسط کمیسیون مرکزی ارتش تصریح شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Don't quarrel with others but conferment when a difference emerged .
[ترجمه گوگل]با دیگران نزاع نکنید، اما وقتی اختلاف ظاهر شد، مشورت کنید
[ترجمه ترگمان]با دیگران جر و بحث نکن، اما وقتی تفاوت پیدا می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با دیگران جر و بحث نکن، اما وقتی تفاوت پیدا می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He paraded the soldiers of King Guard Conferment Day.
[ترجمه گوگل]او برای سربازان روز اعطای گارد پادشاه رژه رفت
[ترجمه ترگمان]او سربازان گارد پادشاه را روز conferment رژه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او سربازان گارد پادشاه را روز conferment رژه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Article 11 The conferment of a police rank shall go by the conferee's present post, political integrity, ability, period of holding the present post as well as seniority.
[ترجمه گوگل]ماده 11 - اعطای درجه پلیس با توجه به سمت فعلی، تمامیت سیاسی، توانایی، مدت تصدی پست فعلی و همچنین ارشدیت شرکت کننده انجام می شود
[ترجمه ترگمان]ماده ۱۱ The مقام پلیس باید با پست کنونی conferee، انسجام سیاسی، توانایی، دوره حفظ پست کنونی و نیز ارشدیت انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ماده ۱۱ The مقام پلیس باید با پست کنونی conferee، انسجام سیاسی، توانایی، دوره حفظ پست کنونی و نیز ارشدیت انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Conferment of an honor is an act of the Queen.
[ترجمه گوگل]اعطای افتخار یک عمل ملکه است
[ترجمه ترگمان] conferment یه افتخار برای \"کوئین\" - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] conferment یه افتخار برای \"کوئین\" - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The accounting conferment and the measurement are affected at two aspects such as human resources and intangible assets.
[ترجمه گوگل]واگذاری حسابداری و اندازه گیری در دو جنبه از جمله منابع انسانی و دارایی های نامشهود تحت تأثیر قرار می گیرند
[ترجمه ترگمان]The حسابداری و اندازه گیری بر دو جنبه از قبیل منابع انسانی و دارایی های نامشهود درگیر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The حسابداری و اندازه گیری بر دو جنبه از قبیل منابع انسانی و دارایی های نامشهود درگیر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Even more indicative of Innocent's intentions were the changes made to the prayer at the conferment of the sword.
[ترجمه گوگل]حتی بیشتر نشاندهنده نیت معصوم، تغییراتی بود که در نماز هنگام اهدای شمشیر ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]حتی نشانه ای از نیت بی گناه، تغییراتی بود که در the شمشیر به وجود آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حتی نشانه ای از نیت بی گناه، تغییراتی بود که در the شمشیر به وجود آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Being one of the top journals in the realm, article published on it could be served as achievement in the evaluation of high and dle-level academic title and the conferment of 's degree or above.
[ترجمه گوگل]به عنوان یکی از مجلات برتر در این حوزه، مقاله منتشر شده در آن می تواند به عنوان دستاوردی در ارزیابی عناوین تحصیلی بالا و سطح عالی و اعطای مدرک تحصیلی یا بالاتر مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه ترگمان]یکی از مجلات برتر در حوزه، مقاله منتشر شده بر روی آن می تواند به عنوان دستاورد در ارزیابی عنوان علمی سطح بالا و سطح بالا یا بالا یا بالا باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یکی از مجلات برتر در حوزه، مقاله منتشر شده بر روی آن می تواند به عنوان دستاورد در ارزیابی عنوان علمی سطح بالا و سطح بالا یا بالا یا بالا باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. In 193 the late Chinese government followed the Britain and America action of enacting a Degree Conferment Law, slotting degrees into bachelor, master, and doctor.
[ترجمه گوگل]در سال 193، دولت متاخر چین، اقدام بریتانیا و آمریکا مبنی بر وضع قانون اعطای مدرک را دنبال کرد و مدارک را به لیسانس، کارشناسی ارشد و دکترا تقسیم کرد
[ترجمه ترگمان]دولت چین در سال ۱۹۳ میلادی به دنبال اقدام بریتانیا و آمریکا در جهت تصویب یک درجه قانون conferment، که در آن slotting درجه لیسانس، فوق لیسانس و پزشک گرفته شد، به عمل آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دولت چین در سال ۱۹۳ میلادی به دنبال اقدام بریتانیا و آمریکا در جهت تصویب یک درجه قانون conferment، که در آن slotting درجه لیسانس، فوق لیسانس و پزشک گرفته شد، به عمل آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The demotion in his rank shall be approved by the same authority that approved the initial conferment of the rank.
[ترجمه گوگل]تنزل رتبه وی به تایید همان مرجعی می رسد که اعطای درجه اولیه را تایید کرده است
[ترجمه ترگمان]این تنزل رتبه در رتبه او باید با همان مرجع تایید شود که the اولیه رتبه را تایید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این تنزل رتبه در رتبه او باید با همان مرجع تایید شود که the اولیه رتبه را تایید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Secondly, whether the systematical description of the science concept and principle can be accepted by the students is worthy of conferment .
[ترجمه گوگل]ثانیاً، این که آیا توصیف نظام مند مفهوم و اصل علم می تواند مورد قبول دانشجویان قرار گیرد، جای تأمل دارد
[ترجمه ترگمان]دوم اینکه آیا توصیف systematical مفهوم علم و اصل می تواند توسط دانش آموزان پذیرفته شود که ارزش of را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دوم اینکه آیا توصیف systematical مفهوم علم و اصل می تواند توسط دانش آموزان پذیرفته شود که ارزش of را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Julia find a job and leave the university before the conferment of her degree.
[ترجمه گوگل]جولیا شغلی پیدا می کند و قبل از اعطای مدرک دانشگاه را ترک می کند
[ترجمه ترگمان]جولیا شغلی پیدا می کند و قبل از the مدرک دانشگاهی اش را ترک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جولیا شغلی پیدا می کند و قبل از the مدرک دانشگاهی اش را ترک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید