conference table


میز کنفرانس، میز همایش (که معمولا بزرگ و مستطیل است)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a table large enough to accommodate the participants in a conference.

جمله های نمونه

1. He has offered seats at the conference table to the Russian leader and the president of Kazakhstan.
[ترجمه گوگل]او به رهبر روسیه و رئیس جمهور قزاقستان صندلی هایی بر سر میز کنفرانس پیشنهاد داده است
[ترجمه ترگمان]او در میز کنفرانس به رهبر روسیه و رئیس جمهور قزاقستان کرسی داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Doctor was hovering above the conference table in the classic lotus position.
[ترجمه گوگل]دکتر در موقعیت کلاسیک نیلوفر آبی بالای میز کنفرانس معلق بود
[ترجمه ترگمان]دکتر در بالای میز کنفرانس که به شکل نیلوفر آبی بود ایستاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But did they talk headily around the conference table?
[ترجمه گوگل]اما آیا آنها با سر و صدا در اطراف میز کنفرانس صحبت کردند؟
[ترجمه ترگمان]اما آیا آن ها در اطراف میز کنفرانس با هم صحبت می کردند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A rectangular conference table and four chairs, of a type provided for senior public servants, stood between the tall windows.
[ترجمه گوگل]یک میز کنفرانس مستطیلی و چهار صندلی، از نوعی که برای کارمندان ارشد دولتی در نظر گرفته شده بود، بین پنجره های بلند قرار داشت
[ترجمه ترگمان]یک میز مذاکره مستطیلی و چهار صندلی، از یک نوع که برای کارمندان ارشد دولتی فراهم شده بود، بین پنجره های بلند قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The room has corporate gray carpeting and a conference table.
[ترجمه گوگل]اتاق دارای فرش خاکستری شرکتی و میز کنفرانس است
[ترجمه ترگمان]اتاق فرش و میز کنفرانس دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The negotiators came to the conference table armed to the teeth with statistics on cash - flow analyses.
[ترجمه گوگل]مذاکره کنندگان تا دندان مسلح با آماری در مورد تجزیه و تحلیل جریان نقدی به میز کنفرانس آمدند
[ترجمه ترگمان]مذاکره کنندگان با آمار مربوط به تجزیه و تحلیل جریان نقدینگی به میز کنفرانس رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The mahogany conference table seems to be just the right platform.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد میز کنفرانس چوب ماهون فقط سکوی مناسبی است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که میز کنفرانس mahogany تنها سکوی درست باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I was reduced to finessing at the conference table.
[ترجمه گوگل]من به ظرافت سر میز کنفرانس خلاصه شده بودم
[ترجمه ترگمان]من در میز کنفرانس به finessing تنزل پیدا کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Having failed to settle their deisputes at the conference table, the two countries appealed to arms.
[ترجمه گوگل]دو کشور که نتوانستند اختلافات خود را در میز کنفرانس حل و فصل کنند، به تسلیحات متوسل شدند
[ترجمه ترگمان]این دو کشور پس از شکست در حل اختلافات خود در میز کنفرانس از سلاح های خود درخواست کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The negotiators to the conference table armed to the teeth with statistics on cash - flow analyses.
[ترجمه گوگل]مذاکره کنندگان در میز کنفرانس تا دندان مسلح به آماری در مورد تجزیه و تحلیل جریان نقدی هستند
[ترجمه ترگمان]مذاکره کنندگان به میز کنفرانس مجهز به آمار و آمار مربوط به تجزیه و تحلیل جریان نقدینگی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We thrashed out our differences round the conference table.
[ترجمه گوگل]ما اختلافاتمان را دور میز کنفرانس حل کردیم
[ترجمه ترگمان]ما اختلافات خود را دور میز کنفرانس رد و بدل کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We mean to slug it out at a conference table and not in a battle.
[ترجمه گوگل]منظور ما این است که آن را در یک میز کنفرانس بیرون بیاوریم و نه در یک جنگ
[ترجمه ترگمان]قصد داریم آن را در یک میز کنفرانس جمع کنیم و در یک جنگ شرکت نکنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Ministers from all four countries involved will meet at the conference table this week.
[ترجمه گوگل]وزیران هر چهار کشور درگیر در این هفته در میز کنفرانس ملاقات خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]وزرا از هر چهار کشور شرکت کننده در این هفته در کنفرانس این کنفرانس شرکت خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. One shouldn't underestimate the difficulties of getting all the political parties to the conference table.
[ترجمه گوگل]نباید دشواری های رسیدن همه احزاب سیاسی به میز کنفرانس را دست کم گرفت
[ترجمه ترگمان]نباید مشکلات وارد کردن همه احزاب سیاسی به میز کنفرانس را دست کم بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The weekly meeting was held in his office at the conference table set in front of the south window.
[ترجمه گوگل]جلسه هفتگی در دفتر وی و در میز کنفرانسی که روبروی پنجره جنوبی قرار داشت برگزار می شد
[ترجمه ترگمان]جلسه هفتگی در دفتر او در میز کنفرانس که جلوی پنجره جنوبی قرار داشت برگزار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس