conferee

/ˌkɑːnfəˈriː//ˌkɑːnfəˈriː/

معنی: مشاوره کننده، همرایزن
معانی دیگر: شرکت کننده در کنفرانس، conferree مشاوره کننده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: one who participates in a conference.

(2) تعریف: one on whom an honor or award has been bestowed or conferred.

جمله های نمونه

1. The conferees met again and found Ambedkar adamant.
[ترجمه گوگل]شرکت کنندگان دوباره گرد هم آمدند و امبدکار را سرسخت یافتند
[ترجمه ترگمان]شرکت کنندگان بار دیگر دیدار کردند و Ambedkar الماس را یافتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Conferees are now advised to bring their own cup or buy one when they get here.
[ترجمه گوگل]اکنون به شرکت کنندگان توصیه می شود که فنجان خود را همراه داشته باشند یا زمانی که به اینجا رسیدند، آن را خریداری کنند
[ترجمه ترگمان]اکنون به شرکت کنندگان توصیه می شود که یک فنجان خود را بیاورند یا زمانی که به اینجا می رسند یکی را بخرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Unexpectedly, one of the House conferees decided that this action left her free to break with tradition as well.
[ترجمه گوگل]به طور غیرمنتظره ای، یکی از شرکت کنندگان در مجلس تصمیم گرفت که این اقدام او را آزاد بگذارد تا سنت شکنی کند
[ترجمه ترگمان]به صورت غیر منتظره، یکی از اعضای شرکت کنندگان در مجلس تصمیم گرفت که این اقدام او را رها کرده تا سنت را با سنت قطع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Any conferee operation at electronic white board, including simple figure draw operation, the characters are input and operated etc., share with other conferees when being all right .
[ترجمه گوگل]هر گونه عملیات کنفرانس در تخته سفید الکترونیکی، از جمله عملیات ساده ترسیم شکل، کاراکترها وارد شده و کار می کنند و غیره، در صورت مشکل با سایر شرکت کنندگان به اشتراک بگذارید
[ترجمه ترگمان]هر عملیات conferee در صفحه سفید الکترونیکی شامل کار کشیدن ساده، شخصیت های ورودی و کار هستند و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Strike a microphone, think that the conferee will cannot to hear your any sound other for mute state when, the person assumes mute state.
[ترجمه گوگل]میکروفون را بزنید، فکر کنید که وقتی فرد در حالت بی صدا قرار می گیرد، شرکت کننده نمی تواند صدای دیگری شما را بشنود
[ترجمه ترگمان]با یک میکروفون، فکر کنید که the قادر به شنیدن صدای شما برای حالت لال نیست، زمانی که فرد، حالت لال را فرض می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Therefore the conferee can obtain more information than at the teleconference.
[ترجمه گوگل]بنابراین، کنفرانس می تواند اطلاعات بیشتری نسبت به کنفرانس تلفنی کسب کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین conferee می تواند اطلاعات بیشتری نسبت به at بدست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Conferee: Chief representative of representative office, administration executive, administration representative, financial managers, taxation managers, and tax related personnel .
[ترجمه گوگل]همایش: نماینده ارشد دفتر نمایندگی، اجرایی اداری، نماینده اداری، مدیران مالی، مدیران مالیاتی و پرسنل مرتبط مالیاتی
[ترجمه ترگمان]conferee: نماینده ارشد دفتر نمایندگی، مدیر اجرایی، مدیر اجرایی، مدیران مالی، مدیران مالیاتی و پرسنل مرتبط با مالیات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Offer the exchange environment of the most perfect forward position to conferee.
[ترجمه گوگل]محیط مبادله بهترین موقعیت رو به جلو را برای کنفرانس ارائه دهید
[ترجمه ترگمان]محیط تبادل را از بهترین وضعیت رو به جلو به conferee پیشنهاد دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Offer the exchange environment of the most perfect most forward position to conferee .
[ترجمه گوگل]محیط مبادله ای را با بهترین موقعیت رو به جلو برای کنفرانس ارائه دهید
[ترجمه ترگمان]محیط مبادله بهترین موقعیت رو به جلو را به conferee پیشنهاد دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مشاوره کننده (اسم)
conferee

همرای زن (اسم)
conferee

انگلیسی به انگلیسی

• receiver of a degree; one who is granted something; one who participates in a conference

پیشنهاد کاربران