1. before buying this house, i have to confer with my father
قبل از خرید این منزل باید با پدرم مشورت کنم.
2. If you confer a benefit, never remember it; if you receive one, remember it always.
[ترجمه گوگل]اگر منفعتی می دهید، هرگز آن را به خاطر نیاورید اگر یکی دریافت کردید، همیشه آن را به خاطر بسپارید
[ترجمه ترگمان]اگر تو منافع خود را به دست بیاوری، هرگز آن را به یاد نخواهی آورد؛ اگر یکی از آن ها را دریافت کنی، همیشه آن را به یاد داشته باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She withdrew to confer with her advisers before announcing a decision.
[ترجمه گوگل]او قبل از اعلام تصمیم خود را کنار کشید تا با مشاوران خود مشورت کند
[ترجمه ترگمان]او عقب نشینی کرد تا قبل از اعلام تصمیم با مشاوران خود رایزنی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I should like some time to confer with my lawyer.
[ترجمه گوگل]من دوست دارم کمی با وکیلم صحبت کنم
[ترجمه ترگمان]من باید وقت داشته باشم که با وکیلم مشورت کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He withdrew to confer with his teacher before announcing a decision.
[ترجمه گوگل]او قبل از اعلام تصمیم خود را کنار کشید تا با معلمش مشورت کند
[ترجمه ترگمان]او قبل از اعلام تصمیم خود برای رایزنی با معلم خود کنار رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I must confer with my lawyer before I decide.
[ترجمه گوگل]قبل از تصمیم گیری باید با وکیلم مشورت کنم
[ترجمه ترگمان]قبل از این که تصمیم بگیرم باید با وکیلم مشورت کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He wanted to confer with his colleagues before reaching a decision.
[ترجمه گوگل]او می خواست قبل از تصمیم گیری با همکارانش مشورت کند
[ترجمه ترگمان]او می خواست قبل از اینکه تصمیم بگیرد با همکاران خود رایزنی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Such arrangements also confer the power to veto airport development, and hence, often, to keep out competitors' flights.
[ترجمه گوگل]چنین ترتیباتی همچنین قدرت وتوی توسعه فرودگاه و از این رو، اغلب، جلوگیری از پروازهای رقبا را می دهد
[ترجمه ترگمان]چنین هماهنگی هایی به قدرت وتو کردن فرودگاه نیز کمک می کند و از این رو، اغلب برای خروج از پروازه ای رقبا امکان پذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Industrial safety legislation will normally confer a right on persons employed.
[ترجمه گوگل]قانون ایمنی صنعتی معمولاً برای افراد شاغل حقی قائل است
[ترجمه ترگمان]قانون ایمنی صنعتی به طور معمول به افراد شاغل حقوق می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Therefore, this region may confer some degree of specialization to the protein, in terms of cellular location and/or tissue specificity.
[ترجمه گوگل]بنابراین، این ناحیه ممکن است از نظر مکان سلولی و/یا ویژگی بافتی، درجاتی از تخصص را به پروتئین بدهد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، این منطقه ممکن است درجه ای از تخصصی سازی را به پروتیین، از نظر مکان و \/ یا ویژگی بافت نسبت دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Quite suddenly, they had gained the power to confer respectability.
[ترجمه گوگل]به طور ناگهانی، آنها قدرت اعطای احترام به دست آوردند
[ترجمه ترگمان]ناگهان به این نتیجه رسیده بودند که آن ها این قدرت را کسب کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. To confer the status of value upon excess and extremism is to bring these things back within the pale of decency.
[ترجمه گوگل]اعطای مقام ارزش به افراط و تفریط، بازگرداندن این چیزها به حیثیت و نجابت است
[ترجمه ترگمان]برای رایزنی وضعیت ارزش افزوده بر افراط و افراط گرایی این است که این چیزها را به صورت نجابت و نجابت برگردانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In effect they confer on the individual a sphere of immunity against interference by the state, other organisations and other individuals.
[ترجمه گوگل]در واقع آنها حوزه ای از مصونیت را در برابر مداخله دولت، سازمان های دیگر و افراد دیگر به فرد اعطا می کنند
[ترجمه ترگمان]در واقع آن ها به فرد یک کره مصونیت در برابر دخالت دولت، سازمان های دیگر و افراد دیگر اعطا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Anchoresses were believed to confer great spiritual benefits on a neighbourhood and all big towns liked to have one.
[ترجمه گوگل]اعتقاد بر این بود که لنگرها مزایای معنوی زیادی برای یک محله به ارمغان میآورند و همه شهرهای بزرگ دوست داشتند یکی داشته باشند
[ترجمه ترگمان]اعتقاد بر این بود که Anchoresses منافع معنوی بزرگی در همسایگی خود دارند و همه شهرهای بزرگ دوست دارند یکی داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید