confectioner

/kənˈfekʃənər//kənˈfekʃnə/

معنی: قناد، شیرینی فروش
معانی دیگر: شیرینی ساز، آجیل فروش

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a person who makes or sells confections or candies.

جمله های نمونه

1. Kabul, Afghanistan: A confectioner works in a factory.
[ترجمه گوگل]کابل، افغانستان: یک قنادی در یک کارخانه کار می کند
[ترجمه ترگمان]کابل، افغانستان: confectioner در یک کارخانه کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The venerable British confectioner rejected out of hand the American food giant’s offer, saying it “fundamentally undervalues” the company, which could continue to thrive on its own.
[ترجمه گوگل]این شیرینی‌پز محترم بریتانیایی پیشنهاد غول مواد غذایی آمریکایی را رد کرد و گفت که این شرکت «بسیار کم‌ارزش» می‌کند، زیرا می‌تواند به خودی خود به رشد خود ادامه دهد
[ترجمه ترگمان]confectioner محترم انگلیسی پیشنهاد غول غذا آمریکا را رد کردند و گفتند که این شرکت اساسا \"undervalues\" شرکت است که می تواند به رشد خود ادامه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Sift confectioner sugar on top of the cake.
[ترجمه گوگل]شکر قنادی را روی کیک الک کنید
[ترجمه ترگمان]Sift در بالای کیک قند confectioner
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Mars, which became the world's largest confectioner through its acquisition of Wrigley, also may want to expand further by reaching into emerging markets.
[ترجمه گوگل]مریخ که با خرید Wrigley به بزرگترین قنادی جهان تبدیل شد، ممکن است بخواهد با دستیابی به بازارهای نوظهور توسعه بیشتری پیدا کند
[ترجمه ترگمان]مریخ که به بزرگ ترین confectioner دنیا از طریق acquisition از Wrigley تبدیل شد، همچنین ممکن است بخواهید با رسیدن به بازارهای درحالظهور بیشتر گسترش پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Equal pay claims were brought and lost by several groups of working women, bakers, confectioners and factory workers.
[ترجمه گوگل]چندین گروه از زنان کارگر، نانوایان، شیرینی‌پزها و کارگران کارخانه‌ها مطالبات حقوق برابر را مطرح کردند و از دست دادند
[ترجمه ترگمان]مطالبات برابر حقوق برابر با چندین گروه از زنان کارگر، نانواها، confectioners، و کارگران کارخانه به دست آورده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Here there are famous department stores, fashion shops, retail shops with high quality goods, confectioners and pavement cafes.
[ترجمه گوگل]در اینجا فروشگاه های بزرگ، فروشگاه های مد، مغازه های خرده فروشی با کالاهای با کیفیت بالا، شیرینی پزی ها و کافه های پیاده رو وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در اینجا فروشگاه های بزرگ، فروشگاه های مد، فروشگاه های خرده فروشی با کالاهای با کیفیت بالا، confectioners و کافه های سنگفرش وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. HSY. N), a Mars competitor, gained 6 percent to $3 35 on speculation that the Wrigley/Mars deal will compel a tie-up between the U. S. confectioner and Britain's Cadbury Schweppes Plc CBRY. L.
[ترجمه گوگل]HSY N)، یک رقیب مریخ، با این گمانه زنی ها مبنی بر اینکه قرارداد Wrigley/Mars باعث ایجاد پیوند بین شیرینی پزی ایالات متحده و شرکت بریتانیایی Cadbury Schweppes Plc CBRY می شود، 6 درصد افزایش یافت و به 335 دلار رسید L
[ترجمه ترگمان]HSY (N)، یک شرکت مارس، ۶ درصد را به ۳ تا ۳ دلار در مورد گمانه زنی در مورد معامله Wrigley \/ مریخ به نتیجه مساوی بین ایالات زیر بدست خواهد آورد اس confectioner و Britain s Schweppes Plc آل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. At a price of $1 6 billion, and now the Cadbury board's blessing, Kraft now becomes the largest confectioner in the world.
[ترجمه گوگل]کرافت با قیمت 16 میلیارد دلار و اکنون به برکت هیئت مدیره Cadbury، اکنون به بزرگترین قنادی جهان تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]در قیمت ۱ میلیارد دلار، و اکنون the Cadbury، کرافت بزرگ ترین confectioner دنیا می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Still, the offer isn't flying with Cadbury, which said the bid 'fundamentally undervalues' the U. K. confectioner.
[ترجمه گوگل]با این حال، این پیشنهاد با Cadbury مطابقت ندارد، زیرا می‌گوید این پیشنهاد اساساً به شیرینی‌پز بریتانیایی ارزش کمتری می‌دهد
[ترجمه ترگمان]با این حال، این پیشنهاد با Cadbury پرواز نمی کند، که می گوید این پیشنهاد اساسا U است ک شیرینی فروشی و confectioner
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Cadbury's unions opposed the move, worried about job cuts, but the firm's board has reasoned that the price is right to bring together the two companies to create the world’s biggest confectioner.
[ترجمه گوگل]اتحادیه های Cadbury با این اقدام مخالفت کردند و نگران کاهش مشاغل بودند، اما هیئت مدیره شرکت استدلال کرد که قیمت مناسب برای گرد هم آوردن این دو شرکت برای ایجاد بزرگترین قنادی جهان است
[ترجمه ترگمان]اتحادیه های Cadbury با این حرکت مخالف بودند، نگران کاهش شغل بودند، اما هییت مدیره استدلال کرده که قیمت این است که دو شرکت را گرد هم آورد تا بزرگ ترین شیرینی فروشی جهان را بسازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. What do you get when you combine a reality-TV star, a pin designer, hula-hooping gurus, pirate fanatics, and a mother-and-daughter confectioner team?
[ترجمه گوگل]وقتی یک ستاره تلویزیونی واقعیت، یک طراح پین، گوروهای هولاهوپ، متعصبان دزدان دریایی و یک تیم شیرینی پزی مادر و دختر را ترکیب می کنید، چه چیزی به دست می آورید؟
[ترجمه ترگمان]وقتی شما یک ستاره تلویزیونی، یک طراح سنجاق، یک designer hula، متعصبان pirate، و یک تیم mother و دختر را با هم ترکیب می کنید چه چیزی به دست می آورید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A rival bid of at least 800 to 820 pence, or $1 9 billion, could emerge this week from U. S. -based confectioner Hershey, The Wall Street Journal reported late on Friday.
[ترجمه گوگل]وال استریت ژورنال اواخر روز جمعه گزارش داد، پیشنهاد رقیب حداقل 800 تا 820 پنس، یا 19 میلیارد دلار، ممکن است در این هفته از سوی هرشی، قنادی مستقر در ایالات متحده ظاهر شود
[ترجمه ترگمان]قیمت رقیب حداقل ۸۰۰ تا ۸۲۰ پنس یا ۱ میلیارد دلار می تواند این هفته از U وجود داشته باشد اس روزنامه وال استریت ژورنال اواخر روز جمعه گزارش داد که confectioner based
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As times became hard, he moved to the United States andbecame a confectioner in New York.
[ترجمه گوگل]با سخت شدن روزگار، او به ایالات متحده نقل مکان کرد و در نیویورک یک قنادی شد
[ترجمه ترگمان]زمانی که سخت شد، او برای فروش confectioner در نیویورک به آمریکا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قناد (اسم)
confectioner

شیرینی فروش (اسم)
confectioner

انگلیسی به انگلیسی

• one who makes or sells cakes or candies; one who specializes in preparing pastries
a confectioner is a person or a company that makes and sells sweets and chocolates.

پیشنهاد کاربران

بپرس