confect

/kənˈfekt//kənˈfekt/

معنی: ترکیب کردن، اماده کردن
معانی دیگر: (در مورد دارو و شیرینی و نقل ونبات و غیره) ساختن (از راه آمیختن)، درآمیختن، آجیل کردن، ساختن، اماده کردن غذا برای گوارش، مخلوط کردن، مزق

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: confects, confecting, confected
(1) تعریف: to make up, put together, or manufacture by combining materials or ingredients.

(2) تعریف: to make a preserve or confection of.

جمله های نمونه

1. She confected a dress from odds and ends of fabric.
[ترجمه گوگل]او لباسی را از نوک و جنس پارچه درست کرد
[ترجمه ترگمان]اون یه لباس از روی شانس و سر و تهش رو هم عوض کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The research supplied theoretical way to confect electrostatic spraying preparation.
[ترجمه گوگل]این تحقیق روشی نظری برای ترکیب آماده سازی پاشش الکترواستاتیکی ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]این تحقیق روش نظری برای آماده سازی اسپری دفع الکتریکی الکترواستاتیک داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Sewerage could be used to confect and dilute polymer in order to reduce sewerage discharge, therefore, it must be treated with aeration.
[ترجمه گوگل]فاضلاب را می توان برای رقیق کردن و رقیق کردن پلیمر به منظور کاهش تخلیه فاضلاب استفاده کرد، بنابراین باید با هوادهی تصفیه شود
[ترجمه ترگمان]Sewerage را می توان برای confect و رقیق کردن پلیمر به منظور کاهش تخلیه فاضلاب استفاده کرد، بنابراین باید با هوادهی درمان شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The instrument can confect continuously the multiple gas concentration and can be adjusted continuously.
[ترجمه گوگل]دستگاه می تواند به طور مداوم غلظت گاز چندگانه را تغییر دهد و می تواند به طور مداوم تنظیم شود
[ترجمه ترگمان]این ابزار می تواند به طور مداوم غلظت چند گاز را افزایش دهد و می تواند به طور مداوم تنظیم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The fig confect which is prepared with palapinit has the characteristics of low calorie and weakly dental caries.
[ترجمه گوگل]شیرینی انجیر که با پالاپینیت تهیه می شود دارای ویژگی های کم کالری و پوسیدگی ضعیف دندانی است
[ترجمه ترگمان]تصویر fig که با palapinit تهیه می شود دارای ویژگی های کالری پایین و caries دندان ضعیف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Raw material, process raw material, zymolysis, checkout, confect fruit vinegar were discussed in detail according production of fruit vinegar, a guide to production in fruit vinegar was also provided.
[ترجمه گوگل]مواد اولیه، مواد خام فرآیندی، زیمولیز، پرداخت، سرکه میوه شیرینی با توجه به تولید سرکه میوه به تفصیل مورد بحث قرار گرفت، همچنین راهنمای تولید در سرکه میوه ارائه شد
[ترجمه ترگمان]مواد خام، مواد خام فرآیند، zymolysis، چک و سرکه میوه به طور مفصل با توجه به تولید سرکه میوه مورد بحث قرار گرفتند، یک راهنما برای تولید سرکه میوه نیز ارایه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective:To know content of sulfur dioxide and Confect product of dried lily and apricot meat to give reasonable suggestions.
[ترجمه گوگل]هدف: آگاهی از محتوای دی اکسید گوگرد و محصول کنفکت گوشت خشک سوسن و زردآلو جهت ارائه پیشنهادات منطقی
[ترجمه ترگمان]هدف: دانستن محتوای دی اکسید کربن و محصول Confect خشک و زردآلو برای دادن پیشنهادها منطقی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It used in confect a series of essence of coffee, herb, fumes and tobacco.
[ترجمه گوگل]از آن در ترکیب یک سری از اسانس قهوه، گیاهان دارویی، بخارات و تنباکو استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]این گیاه در confect یک سری از عصاره قهوه، گیاه، دود و تنباکو استفاده می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It insulates heat by air. The low temperature of furnace body, confect creepage safeguard equipment, makes sure security.
[ترجمه گوگل]گرما را با هوا عایق می کند دمای پایین بدنه کوره، تجهیزات حفاظت از خزش، امنیت را تضمین می کند
[ترجمه ترگمان]هوا با هوا گرم می شود دمای پایین بدنه کوره، confect creepage، تجهیزات را حفظ می کند و امنیت را تضمین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Its stuffing sandwiched between the crusts is a mixture of honey, granulated sugar, confect, pinecones and crushed kernels.
[ترجمه گوگل]قیمه آن که بین پوسته ها قرار می گیرد مخلوطی از عسل، شکر دانه ریز، شیرینی، کاج و مغز خرد شده است
[ترجمه ترگمان]stuffing که بین این crusts قرار گرفته است مخلوطی از عسل، قند دانه ای، confect، pinecones و هسته های خرد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Supply Mode: Supplied by powder and liquid materials. The customers can confect to use on spot.
[ترجمه گوگل]حالت عرضه: توسط پودر و مواد مایع عرضه می شود مشتریان می توانند برای استفاده در محل معتدل کنند
[ترجمه ترگمان]حالت عرضه: Supplied از طریق پودر و مواد مایع مشتریان می توانند در محل مورد استفاده قرار گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The material of oil seal is advance, reasonable, and the processing of confect is preciseness. The change of pull intension rate is small. It suit varies of abominable environment.
[ترجمه گوگل]مواد مهر و موم روغن پیشرفته، معقول است و پردازش کنفکت دقیق است تغییر نرخ شدت کشش اندک است این کت و شلوار از محیط منفور متفاوت است
[ترجمه ترگمان]مواد آب بندی نفت پیشرفت، منطقی، و پردازش of مورد استفاده قرار می گیرد تغییر نرخ کشش کشش کم است این کت و شلوار خیلی فرق دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Perform microbial limit inspection, i . e . confect standard solution, medium and sanitization and sterilization during experiment.
[ترجمه گوگل]انجام بازرسی حد میکروبی، i ه محلول استاندارد، محیط و ضدعفونی و استریل کردن در طول آزمایش
[ترجمه ترگمان]انجام بازرسی محدوده میکروبی، i ای محلول استاندارد confect، متوسط و sanitization و استریلیزاسیون در حین آزمایش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Take it easy, no fishy smell, under the black chocolate is confect, it sounds so sweet.
[ترجمه گوگل]آسوده باش، بدون بوی ماهی، زیر شکلات سیاه شیرین است، خیلی شیرین به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]آن را آسان بگیرید، هیچ بویی از ماهی سیاه نیست، زیر شکلات سیاه confect است، به نظر خیلی شیرین می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ترکیب کردن (فعل)
incorporate, unite, combine, compound, agglutinate, synthesize, merge, make up, piece, concoct, confect, constitute

اماده کردن (فعل)
ready, prime, provide, draft, gird, belay, prepare, list, confect, unlimber

انگلیسی به انگلیسی

• prepare from ingredients; compound; construct; make a confection

پیشنهاد کاربران

بپرس