1. Pakistan became a conduit for drugs produced in Afghanistan.
[ترجمه گوگل]پاکستان به مجرای مواد مخدر تولید شده در افغانستان تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]پاکستان مجرایی برای مواد مخدر تولید شده در افغانستان تبدیل کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Drug traffickers have used the country as a conduit for shipments to the U. S.
[ترجمه گوگل]قاچاقچیان مواد مخدر از این کشور به عنوان مجرای حمل و نقل به ایالات متحده استفاده کرده اند
[ترجمه ترگمان]قاچاقچیان مواد مخدر از این کشور به عنوان مجرای انتقال به ایالات متحده استفاده کرده اند اس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The organization had acted as a conduit for money from the arms industry.
[ترجمه گوگل]این سازمان به عنوان مجرای پول از صنعت تسلیحات عمل کرده بود
[ترجمه ترگمان]سازمان به عنوان یک مجرا برای پول از صنعت اسلحه عمل کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Conduit cars 2 and 6 posing with their crews, local boys and a landau near North Pier.
[ترجمه گوگل]ماشینهای کاندوئی 2 و 6 با خدمهشان، پسران محلی و یک لنداو در نزدیکی اسکله شمالی
[ترجمه ترگمان]ماشین های Conduit ۲ و ۶ با خدمه خود، پسران محلی و یک کالسکه بزرگ در نزدیکی اسکله شمالی ژست می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The corridor inside was a grey conduit for numerous pipes and fittings, lit by plain white bulbs.
[ترجمه گوگل]راهروی داخل یک مجرای خاکستری برای لولهها و اتصالات متعدد بود که با لامپهای سفید ساده روشن میشد
[ترجمه ترگمان]راهرو داخل راهرو یک مجرای خاکستری برای لوله های فراوانی بود که از لامپ های سفید و لامپ های سفید روشن شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Each serpent or conduit conducts its respective energy to form the human electro-magnetic energy flow.
[ترجمه گوگل]هر مار یا مجرا انرژی مربوطه خود را برای تشکیل جریان انرژی الکترومغناطیسی انسان هدایت می کند
[ترجمه ترگمان]هر افعی یا مجرای انرژی مربوطه خود را برای تشکیل جریان انرژی الکترو مغناطیسی انسانی انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It's like staring down a conduit that led straight back in time for two most salient reasons.
[ترجمه گوگل]مثل خیره شدن به کانالی است که به دو دلیل برجسته، مستقیماً در زمان به عقب میرفت
[ترجمه ترگمان]مثل این میمونه که به آب خیره شده باشی و به زمان دو دلیل خاصی که وجود داره مستقیم به عقب نگاه کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The end gate of the upper conduit, also showing the winding house and cabin housing one of the hydraulic standpipes.
[ترجمه گوگل]دروازه انتهایی مجرای بالایی، همچنین خانه پیچ در پیچ و محفظه کابین یکی از پایه های هیدرولیک را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]دروازه نهایی مجرای فوقانی همچنین خانه پر پیچ وخم و خانه کابین را نشان می دهد که یکی از standpipes هیدرولیکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. These cars already had conduit gear and did not need modification.
[ترجمه گوگل]این خودروها قبلاً دارای دنده لوله بودند و نیازی به اصلاح نداشتند
[ترجمه ترگمان]این ماشین ها قبلا لوازم مجرایی داشتند و نیاز به اصلاح نداشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It operates as a conduit for ideas to flow freely throughout an organization.
[ترجمه گوگل]این به عنوان مجرای برای جریان آزادانه ایده ها در یک سازمان عمل می کند
[ترجمه ترگمان]آن به عنوان یک مجرا برای ایده ها برای جریان آزادانه در یک سازمان عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. In any case the L. C. C. used the slot conduit system and the Company used overhead wires.
[ترجمه گوگل]در هر صورت L C C از سیستم مجرای شکاف و شرکت از سیم های سقفی استفاده می کرد
[ترجمه ترگمان]در هر صورت آل ج ج با استفاده از سیستم کانال شکاف و شرکت از سیم های بالای سر استفاده کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A dry stone conduit underlies the road here; a roadside marker is a metal keystone rusted blank.
[ترجمه گوگل]یک مجرای سنگی خشک در زیر جاده اینجا قرار دارد نشانگر کنار جاده یک سنگ کلید فلزی زنگ زده است
[ترجمه ترگمان]یک لوله سنگی خشک از جاده در حال عبور از جاده است؛ سنگی کنار جاده سنگ تاج فلزی زنگ زده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. A major conduit for the translation of many of these ideas into legal thought was Oliver Wendell Holmes.
[ترجمه گوگل]مجرای اصلی برای ترجمه بسیاری از این ایده ها به اندیشه حقوقی، الیور وندل هلمز بود
[ترجمه ترگمان]یک مجرای اصلی برای ترجمه بسیاری از این ایده ها اولیور وندل هولمز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. To say that the Church was the sole conduit of divine revelation was to dictate terms to the Almighty.
[ترجمه گوگل]گفتن اینکه کلیسا تنها مجرای وحی الهی است، دیکته کردن شرایط به خداوند متعال بود
[ترجمه ترگمان]می گفت که کلیسا یگانه مجرای وحی الهی است که به خدای متعال فرمان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید