1. the conduction of heat
رسانش گرما
2. Copper is a good medium for the conduction of heat and electricity.
[ترجمه گوگل]مس وسیله خوبی برای انتقال گرما و الکتریسیته است
[ترجمه ترگمان]مس یک محیط خوب برای انتقال گرما و الکتریسیته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Temperature becomes uniform by heat conduction until finally a permanent state is reached.
[ترجمه گوگل]دما با هدایت گرما یکنواخت می شود تا در نهایت به حالت دائمی برسد
[ترجمه ترگمان]دما به وسیله رسانش گرمایی یکنواخت می شود تا اینکه سرانجام یک حالت پایدار حاصل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Conventional double-glazing cuts heat loss by conduction, but can not prevent loss by radiation.
[ترجمه گوگل]شیشه دوجداره معمولی اتلاف گرما را با رسانش کاهش می دهد، اما نمی تواند از اتلاف توسط تشعشع جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]glazing سنتی کاهش حرارت را به وسیله رسانش، کاهش می دهد، اما نمی تواند از اتلاف توسط تشعشع جلوگیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Cooking works by conduction, as heat from the surface is drawn in.
[ترجمه گوگل]پخت و پز با رسانایی عمل می کند، زیرا گرما از سطح به داخل کشیده می شود
[ترجمه ترگمان]آشپزی با رسانش، به صورت گرما از سطح به داخل کشیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Poison from the puffer fish, tetrodotoxin, prevents conduction in nerves.
[ترجمه گوگل]سم حاصل از ماهی پف دار، تترودوتوکسین، از هدایت در اعصاب جلوگیری می کند
[ترجمه ترگمان]مسمومیت ناشی از ماهی puffer، tetrodotoxin، از هدایت اعصاب جلوگیری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The presence of the out-of-phase conduction is therefore additional evidence that significant non-electrolyte-mediated conduction is occurring.
[ترجمه گوگل]بنابراین، وجود رسانایی خارج از فاز، شواهد دیگری است مبنی بر اینکه رسانایی قابل توجه غیر الکترولیتی در حال وقوع است
[ترجمه ترگمان]بنابراین، حضور هدایت فاز خارج از فاز، شواهدی اضافی است که هدایت غیر مستقیم غیر الکترولیت در حال وقوع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. If serious respiratory depression or cardiac conduction disturbances occur, emergency ventilatory support should be instituted.
[ترجمه گوگل]اگر دپرسیون تنفسی جدی یا اختلالات هدایت قلبی رخ دهد، پشتیبانی تهویه اضطراری باید انجام شود
[ترجمه ترگمان]در صورتی که افسردگی حاد تنفسی یا اختلالات قلبی رخ دهد، پشتیبانی اضطراری باید برقرار شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. In cases of conduction aphasia, comprehension of spoken words and simple spoken sentences can be intact.
[ترجمه گوگل]در موارد آفازی هدایتی، درک کلمات گفتاری و جملات گفتاری ساده می تواند دست نخورده باشد
[ترجمه ترگمان]در موارد of هدایت الکتریکی، درک کلمات گفتاری و جمله ساده گفتاری می تواند دست نخورده باقی بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Business of express of conduction international aviation and economic information advice etc.
[ترجمه گوگل]تجارت اکسپرس هدایت هوانوردی بین المللی و مشاوره اطلاعات اقتصادی و غیره
[ترجمه ترگمان]تجارت الکترونیکی و ارائه مشاوره اطلاعات اقتصادی بین المللی و بین المللی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Ambipolar conduction is an essential and fundamental property in the application of the conventional inorganic complementary metal-oxide-semiconductor thin film transistors.
[ترجمه گوگل]رسانایی دوقطبی یک ویژگی اساسی و اساسی در کاربرد ترانزیستورهای لایه نازک فلزی-اکسید-نیمه هادی مکمل معدنی معمولی است
[ترجمه ترگمان]رسانایی ambipolar یک ویژگی اساسی و اساسی در کاربرد ترانزیستورهای غیر آلی - اکسید - اکسید - نیمه هادی می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. AIM: To investigate the application of phrenic nerve conduction time(PNCT) in the recovery of general anaesthesia.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی کاربرد زمان هدایت عصبی فرنیک (PNCT) در بازیابی بیهوشی عمومی
[ترجمه ترگمان]به منظور بررسی کاربرد زمان هدایت اعصاب phrenic (PNCT)در بازیابی of عمومی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Microcomputer control of thyristor conduction angle in controllable reactor and the matter to be noted are introduced. Experimental results and oscillogram are given.
[ترجمه گوگل]کنترل میکروکامپیوتری زاویه هدایت تریستور در راکتور قابل کنترل و مواردی که باید به آنها اشاره شود معرفی شده است نتایج تجربی و اسیلوگرام داده شده است
[ترجمه ترگمان]کنترل مستقیم زاویه هدایت تریستور در رآکتور کنترل شده و ماده مورد توجه قرار گرفته است نتایج تجربی و oscillogram داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید