conductibility


قابلیت هدایت

جمله های نمونه

1. Based on the change of the conductibility of the solution during the formation of the particles, the formation mechanism of the monodispersed particles was discussed.
[ترجمه گوگل]بر اساس تغییر رسانایی محلول در طول تشکیل ذرات، مکانیسم تشکیل ذرات تک پراکنده مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]براساس تغییر زاویه محلول در طول تشکیل ذرات، مکانیزم تشکیل ذرات monodispersed مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The third part analyses the market conductibility of profit control through related party transaction.
[ترجمه گوگل]بخش سوم رسانایی بازار کنترل سود را از طریق معامله با اشخاص وابسته تحلیل می کند
[ترجمه ترگمان]بخش سوم به تجزیه و تحلیل بازار از کنترل سود از طریق معاملات وابسته به حزب می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Calcium acid phosphate as bioactive material has bone conductibility, and has been commonly used in substitution and padding of clinical bone defect.
[ترجمه گوگل]اسید فسفات کلسیم به عنوان ماده فعال زیستی دارای رسانایی استخوان است و معمولاً در جایگزینی و پر کردن نقص استخوان بالینی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]فسفات: فسفات به عنوان ماده زیست فعال دارای خاصیت conductibility استخوان است و عموما در جانشینی و padding از نقص های استخوان بالینی مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Good hot conductibility with ensure an effective cooling function.
[ترجمه گوگل]هدایت گرم خوب با اطمینان از عملکرد خنک کننده موثر
[ترجمه ترگمان]هوای گرم خوب برای اطمینان از یک تابع خنک کننده موثر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Carvedilol and heptanol can change the conductibility of gap junction to reduce the indexes of the apoptosis and necrosis of myocardial cells.
[ترجمه گوگل]کارودیلول و هپتانول می توانند هدایت پذیری اتصال شکاف را تغییر دهند تا شاخص های آپوپتوز و نکروز سلول های میوکارد را کاهش دهند
[ترجمه ترگمان]Carvedilol و heptanol می توانند نقطه اتصال شکاف را برای کاهش شاخص های آپوپتوز و نکروز سلول های myocardial تغییر دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. AW GC has bone conductibility that can advance new bone tissue growth and aggradation, furthermore, it also has some bone inductivity and degradation.
[ترجمه گوگل]AW GC دارای رسانایی استخوانی است که می تواند رشد و تجمع بافت استخوانی جدید را پیش ببرد، علاوه بر این، مقداری القایی و تخریب استخوان نیز دارد
[ترجمه ترگمان]AW GC دارای conductibility استخوان است که می تواند رشد بافت استخوانی جدید و aggradation را افزایش دهد و علاوه بر این، it استخوان و تخریب استخوان نیز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. To evaluate the skeletal conductibility, biodynamical strength of the material, and its degradation in vivo, through the study of the repairing of bone defect by SCPP.
[ترجمه گوگل]برای ارزیابی رسانایی اسکلتی، استحکام بیودینامیکی مواد، و تخریب آن در داخل بدن، از طریق مطالعه ترمیم نقص استخوان توسط SCPP
[ترجمه ترگمان]برای ارزیابی ساختار اسکلتی، مقاومت biodynamical مواد و تجزیه آن در شرایط ازمایشگاهی از طریق مطالعه تعمیر نقص استخوان به وسیله scpp
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Conclusion: The excitability and conductibility of the sciatic nerve degrade and the expression of GAP-43 protein increases following SCI in rats .
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: تحریک پذیری و رسانایی عصب سیاتیک کاهش می یابد و بیان پروتئین GAP-43 به دنبال SCI در موش صحرایی افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: The و conductibility عصب sciatic خفیف می شوند و بیان شکاف - ۴۳ پروتیین به دنبال SCI به دنبال SCI، افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The diamond particles with metallized surface have much the same sinterability, weldability and electrical conductibility (for electroplating)as common metal particles.
[ترجمه گوگل]ذرات الماس با سطح متالیز شده تقریباً مانند ذرات فلزی معمولی، قابلیت تف جوشی، جوش پذیری و رسانایی الکتریکی (برای آبکاری الکتریکی) دارند
[ترجمه ترگمان]ذرات الماس با سطح metallized دارای همان sinterability، weldability و conductibility الکتریکی (برای electroplating)به عنوان ذرات فلز مشترک هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Using high quality metalized slurry to make back surface and has good electro conductibility and adhesive attraction and pole welding.
[ترجمه گوگل]استفاده از دوغاب متالیزه با کیفیت بالا برای ساخت سطح پشتی و دارای رسانایی الکتریکی خوب و جذب چسب و جوش قطبی است
[ترجمه ترگمان]استفاده از عصاره metalized با کیفیت بالا برای ایجاد سطح پشتی و استفاده از اتصالات الکترو مکانیکی و چسب زخم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It can be used to test the acidic and alkalescent concentration. Introduces a analyze instrument of intelligent on line electro conductibility designed by singlechip technology.
[ترجمه گوگل]می توان از آن برای آزمایش غلظت اسیدی و قلیایی استفاده کرد ابزار تجزیه و تحلیل رسانایی الکتریکی خطی هوشمند طراحی شده توسط فناوری تک تراشه را معرفی می کند
[ترجمه ترگمان]این روش می تواند برای تست غلظت اسیدی و اسیدی مورد استفاده قرار گیرد ابزار تجزیه و تحلیل یک ابزار تجزیه و تحلیل هوشمند در خطوط الکترو conductibility طراحی شده توسط تکنولوژی singlechip
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Calcium phosphate bone cement (CPC) has been used in clinic for its better biocompatibility and bone conductibility.
[ترجمه گوگل]سیمان استخوان فسفات کلسیم (CPC) در کلینیک برای زیست سازگاری بهتر و هدایت استخوانی آن استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]برای زیست سازگاری بهتر استخوان و استخوان bone استخوانی کلسیم فسفات (CPC)در کلینیک مورد استفاده قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The insulated PA material divides the internal frame from the external part avoiding any heat dispersion which occurs due to aluminum conductibility .
[ترجمه گوگل]مواد PA عایق بندی شده قاب داخلی را از قسمت خارجی جدا می کند و از هرگونه پراکندگی حرارتی که به دلیل رسانایی آلومینیوم رخ می دهد جلوگیری می کند
[ترجمه ترگمان]ماده PA insulated چارچوب داخلی را از بخش خارجی جدا می کند و از هر گونه پراکندگی حرارتی که ناشی از conductibility آلومینیوم رخ می دهد جلوگیری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Copper plating technology is widely applied to the field of electronic materials manufacturing for the good electrical conductibility, heat conductivity and ductility of copper deposit.
[ترجمه گوگل]فناوری آبکاری مس به طور گسترده در زمینه تولید مواد الکترونیکی برای هدایت الکتریکی خوب، هدایت حرارتی و شکل پذیری رسوب مس استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]فن آوری plating مس به طور گسترده در زمینه تولید مواد الکترونیکی برای the الکتریکی خوب، رسانایی گرما و شکل پذیری رسوب مس به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نساجی] قابلیت هدایت

انگلیسی به انگلیسی

• ability to conduct or transmit (heat, etc.)

پیشنهاد کاربران

بپرس