• (1)تعریف: a substance used to improve the condition of something such as hair, or added to enhance the usability of something such as water.
• (2)تعریف: one that conditions.
جمله های نمونه
1. The air conditioner droned almost inaudibly.
[ترجمه گوگل]تهویه مطبوع تقریباً غیرقابل شنیدن بود [ترجمه ترگمان]دستگاه تهویه هوا تقریبا نامحسوس بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Lipstick and hair conditioner are cosmetics.
[ترجمه گوگل]رژ لب و نرم کننده مو از لوازم آرایشی هستند [ترجمه ترگمان]نرم کننده مو و نرم کننده مو، لوازم آرایشی هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The air conditioner has stopped working.
[ترجمه گوگل]کولر از کار افتاده است [ترجمه ترگمان]کولر کار را متوقف کرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. This hair conditioner is excellent for revitalizing dry, lifeless hair.
[ترجمه گوگل]این نرم کننده مو برای احیای موهای خشک و بی روح عالی است [ترجمه ترگمان]این نرم کننده مو برای احیای موهای خشک و بی جان عالی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The conditioner gives the hair a beautiful soft sheen.
[ترجمه گوگل]نرم کننده به موها درخشندگی نرم و زیبایی می بخشد [ترجمه ترگمان]نرم کننده مو به موهای صاف و زیبایی می بخشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Spray the conditioner onto your wet hair.
[ترجمه گوگل]نرم کننده را روی موهای خیس خود اسپری کنید [ترجمه ترگمان]نرم کننده را بر روی موهای خیس خود اسپری بکنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. We had the air conditioner turned up to the max.
[ترجمه گوگل]ما کولر گازی را به حداکثر رساندیم [ترجمه ترگمان]ما دستگاه تهویه هوا رو وصل کردیم به سمت مکس [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The room is cooled with air conditioner.
[ترجمه گوگل]اتاق با کولر خنک می شود [ترجمه ترگمان]اتاق با تهویه مطبوع سرد می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Conditioner can give your hair more body.
[ترجمه گوگل]نرم کننده می تواند به موهای شما اندام بیشتری بدهد [ترجمه ترگمان] تهویه هم میتونه بدن تو رو بهتر کنه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I got the conditioner in a free offer with my shampoo.
[ترجمه موسی] من یک نرم کننده اشانتیون با شامپویم گرفتم
|
[ترجمه گوگل]من نرم کننده را در یک پیشنهاد رایگان با شامپوم دریافت کردم [ترجمه ترگمان]من یه کولر تو یه پیشنهاد مجانی با shampoo گرفتم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He regarded this new air conditioner with interest.
[ترجمه گوگل]او با علاقه به این کولر گازی جدید نگاه کرد [ترجمه ترگمان]او این کولر جدید را با علاقه نگاه می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This new style of air conditioner is noiseless.
[ترجمه گوگل]این سبک جدید کولر گازی بدون صدا است [ترجمه ترگمان]این سبک جدید کولر بی صدا است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She used conditioner to remove the snarls from her hair.
[ترجمه موسی] او از نرم کننده موی سر برای رفع زمختی موی سرش استفاده می کند
|
[ترجمه گوگل]او برای از بین بردن خرخرهای موهایش از نرم کننده استفاده کرد [ترجمه ترگمان]از کرم استفاده می کند تا خشم را از موهایش بیرون بکشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Regular use of conditioner is supposed to give your hair more body.
[ترجمه گوگل]استفاده منظم از نرم کننده قرار است به موهای شما بدن بیشتری بدهد [ترجمه ترگمان]استفاده منظم از نرم کننده مو به شما بدن بیشتری می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
نرم کننده (اسم)
conditioner
خنک کننده (اسم)
fridge, conditioner, cooler, radiator
انگلیسی به انگلیسی
• cream rinse for hair (reduces tangles, makes shiny, etc.) conditioner is a substance which you can put on your hair after washing it in order to make it softer. conditioner is also a thick liquid which you can use when you wash clothes in order to make them feel softer.
پیشنهاد کاربران
1—مشروط ساز 2—به حالت دلخواه در آورنده ( شامل هر وسیله ای میشه ) مثل! air conditioner
بوتارگر ( Butārgar ) �بوتار� ( condition ) و �گر� ( er )
محدودکننده
[فرآوری مواد معدنی] تنظیم کننده ( pH ) ، تصفیه کننده ( آب ) ؛ [موی سر] حالت دهنده
دستگاه تهویه
Hair conditioner نرم کننده موی سر
کاهش دهنده، کم کننده
تصفیه کننده
تهویه کننده
در کشاورزی : ساقه کوب
تهویه
ماده آراینده نرم کننده خنک کننده a substance, esp. a cosmetic, applied to sth to improve its condition
آمایش کننده ( مربوط به تصفیه لجن در تصفیه فاضلاب )
a - It was so humid in our classroom that we wished the school would buy an air conditioner الف - کلاسمان آنقدر مرطوب بود که آرزو کردیم مدرسه یک دستگاه تهویه بخرد. b - New yorkers usually complain in the summer of the humid air ... [مشاهده متن کامل]
ب - مردم نیویورک معمولا در تابستان از هوای مرطوب شاکی اند. c - Most people believe that ocean air is quite humid ج - بیشتر مردم بر این باورند که هوای اقیانوس کاملا مرطوب است.