conditionally


بشرط,بطورمشروطیامقید

جمله های نمونه

1. He was conditionally discharged after admitting the theft.
[ترجمه گوگل]وی با اعتراف به سرقت به صورت مشروط ترخیص شد
[ترجمه ترگمان]او را پس از اعتراف به دزدی از آنجا مرخص کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Mr Smith has conditionally agreed to buy a shareholding in the club.
[ترجمه گوگل]آقای اسمیت به صورت مشروط با خرید سهام باشگاه موافقت کرده است
[ترجمه ترگمان]آقای اسمیت به طور مشروط به خرید سهام در این باشگاه موافقت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Dunning was conditionally discharged for two years.
[ترجمه گوگل]دانینگ به مدت دو سال به طور مشروط مرخص شد
[ترجمه ترگمان]Dunning به مدت دو سال به طور مشروط اخراج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They were conditionally discharged but each was ordered to pay costs of 750 pounds.
[ترجمه گوگل]آنها به طور مشروط مرخص شدند اما هر یک به پرداخت هزینه های 750 پوندی محکوم شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها به طور مشروط اخراج شدند اما به هر کدام از آن ها سفارش ۷۵۰ پوند داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Mitchell was conditionally discharged for 12 months and ordered to pay £180 compensation and £8costs.
[ترجمه گوگل]میچل به مدت 12 ماه به طور مشروط مرخص شد و به پرداخت 180 پوند غرامت و 8 پوند هزینه محکوم شد
[ترجمه ترگمان]به میشل به مدت ۱۲ ماه مرخص شد و دستور داد تا ۱۸۰ میلیون پوند غرامت پرداخت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The offer was made conditionally.
[ترجمه گوگل]این پیشنهاد مشروط بود
[ترجمه ترگمان]آن پیشنهاد را به من دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Now he has conditionally withdrawn, apparently not from the committee, but from further participation in the Gingrich case.
[ترجمه گوگل]اکنون او به صورت مشروط، ظاهراً نه از کمیته، بلکه از مشارکت بیشتر در پرونده گینگریچ کناره گیری کرده است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر او به طور مشروط از کمیته خارج شده است، اما از مشارکت بیشتر در پرونده گینگریچ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He was conditionally discharged for twelve months and had to pay £15 compensation.
[ترجمه گوگل]او دوازده ماه به طور مشروط مرخص شد و باید 15 پوند غرامت می پرداخت
[ترجمه ترگمان]او به مدت دوازده ماه مرخص شد و باید ۱۵ پوند غرامت بپردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He was conditionally discharged by Newcastle magistrates in December after admitting assaulting railway worker John Beach.
[ترجمه گوگل]او در ماه دسامبر توسط قضات نیوکاسل پس از اعتراف به حمله به کارگر راه‌آهن جان بیچ، به‌طور مشروط مرخص شد
[ترجمه ترگمان]او به طور مشروط در ماه دسامبر پس از اعتراف به حمله به جان بیچ کارگر راه آهن در شهر نیوکاسل مرخص شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Cunningham was conditionally discharged for one year and ordered to pay a total of £65 compensation.
[ترجمه گوگل]کانینگهام به مدت یک سال به طور مشروط مرخص شد و به پرداخت غرامت 65 پوندی محکوم شد
[ترجمه ترگمان]کانینگهام به طور مشروط به مدت یک سال مرخص شد و دستور پرداخت کل ۶۵ پوند را صادر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Telford, of Wheatley, Doncaster, was conditionally discharged by town magistrates after admitting threatening, abusive and insulting behaviour.
[ترجمه گوگل]تلفورد، اهل ویتلی، دانکاستر، پس از اعتراف به رفتارهای تهدیدآمیز، توهین آمیز و توهین آمیز، توسط قضات شهر به صورت مشروط اخراج شد
[ترجمه ترگمان]Telford، of، Doncaster، پس از اعتراف به رفتار توهین آمیز و توهین آمیز، به طور مشروط توسط قضات شهر مرخص شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Mr Hill and Mr Middleton were conditionally discharged by magistrates at Amersham.
[ترجمه گوگل]آقای هیل و آقای میدلتون به طور مشروط توسط قضات در امرشم اخراج شدند
[ترجمه ترگمان]آقای هیل و آقای میدلتون به طور مشروط توسط قضات در Amersham مرخص شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. If H is conditionally permutable in every subgroup of G containing H, then H is said to be completely conditionally permutable subgroup in G.
[ترجمه گوگل]اگر H در هر زیرگروه از G دارای H به طور مشروط قابل تغییر باشد، H در G به طور کامل تغییر پذیر است
[ترجمه ترگمان]اگر H به طور مشروط در هر گروه G حاوی H وجود داشته باشد، گفته می شود که H به طور کامل permutable زیر گروه G است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Work with nested and conditionally included resource files.
[ترجمه گوگل]با فایل های منبع تودرتو و مشروط کار کنید
[ترجمه ترگمان]کار کردن با تو در تو تو در تو و در شرایط مشروط، پرونده های منبع را شامل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Glutamine is conditionally essential acid, is considered to be an important fuel for immune cells.
[ترجمه گوگل]گلوتامین یک اسید ضروری مشروط است که به عنوان یک سوخت مهم برای سلول های ایمنی در نظر گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]glutamine به طور مشروط اسید ضروری است و به عنوان سوخت مهم برای سلول های ایمنی در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] به طور مشروط

انگلیسی به انگلیسی

• in a conditional manner, provisionally

پیشنهاد کاربران

☑️ بوتارانه
مشتقات دیگر
Condition: بوتار
Conditioner: بوتارگر
Conditioned: بوتارده
Conditioning: بوتارش
Conditionable: بوتاردنی
Conditionality: بوتاردنیگی
Conditional: بوتاریک
Conditionality: بوتاریکی
Conditionally: بوتارانه
ماستمالی نکنیم 🖐🏽
مشروط، با قیدوشرط
در این شرایط، تحت این شرایط

بپرس