concretion

/kənˈkriːʃn̩//kənˈkriːʃn̩/

معنی: تحجر، سفت شدگی، جسمانیت، ذاتی بودن
معانی دیگر: جامد شدگی، مشخص سازی، واقعیت یا عینیت (در مقابل انتزاعی یا مجرد بودن)، جسم سفت و محکم، جماد، (زمین شناسی) سنگال، انجماد، ذاتیت، سنگال

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: something that is or becomes real, specific, solid, or tangible.

- The invention is a concretion of his years of thinking.
[ترجمه گوگل] این اختراع تلفیق سال ها تفکر اوست
[ترجمه ترگمان] اختراع یکی از سال ها تفکر او است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: the act or process of coalescing into a solid mass.

(3) تعریف: a solid mass made by or as if by coalescence, such as a mass of calcium or other inorganic material found in living tissue, or a mineral mass found in sedimentary rock.

جمله های نمونه

1. Back to the Lab Kidney stones are solid concretions of material excreted by the kidney.
[ترجمه گوگل]بازگشت به آزمایشگاه سنگ کلیه مواد جامدی هستند که توسط کلیه دفع می شوند
[ترجمه ترگمان]بازگشت به سنگ کلیه از مواد جامد دفع موادی است که توسط کلیه دفع می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. And concretion is not incidental to what is conveyed.
[ترجمه گوگل]و انضمام عارضی نیست به آنچه می رساند
[ترجمه ترگمان]و concretion اتفاقی نیست که انتقال داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The adoral shields have glassy concretions embedded within the matrix of the plate.
[ترجمه گوگل]سپرهای آدورال دارای بتن های شیشه ای هستند که در ماتریس صفحه تعبیه شده اند
[ترجمه ترگمان]سپر adoral دارای concretions شیشه ای است که درون ماتریس بشقاب قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Ambergris is the concretion in the intestine of the sperm - whale.
[ترجمه گوگل]عنبر، بتن ریزی در روده اسپرم - نهنگ است
[ترجمه ترگمان]ambergris the در روده وال سر زا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The narration is from abstraction to concretion.
[ترجمه گوگل]روایت از تجرید تا انضمام است
[ترجمه ترگمان]روایت از انتزاع به concretion است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The building of the classic lets thought can concretion, being the song to sink with legend already, it is as of old return at tell to say.
[ترجمه گوگل]ساختمان کلاسیک اجازه می دهد تا اندیشه بتواند بتن ریزی شود، آهنگی است که در حال حاضر با افسانه غرق می شود، آن را به عنوان بازگشت قدیمی در گفتن برای گفتن است
[ترجمه ترگمان]ساختمان of، concretion، being است که با افسانه ها در حال غرق شدن است، اما باز هم مثل قدیم است که به من بگویید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Ultimately, the concretion mechanism of limy composite concretion earth is made certain by way of performance contrast among different specimens.
[ترجمه گوگل]در نهایت، مکانیسم بتن ریزی خاک بتنی کامپوزیت آهکی از طریق کنتراست عملکرد در بین نمونه های مختلف مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]در نهایت، مکانیزم concretion زمین کامپوزیت limy کامپوزیت با روش مقایسه عملکرد در میان نمونه های مختلف مشخص شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The knowledge based engineering system is the specific concretion of knowledge engineering in many respects.
[ترجمه گوگل]سیستم مهندسی دانش بنیان از بسیاری جهات ترکیب خاص مهندسی دانش است
[ترجمه ترگمان]سیستم مهندسی دانش اصول خاص مهندسی دانش در بسیاری از جنبه ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The general clause has the function of concretion, equity, amendment and creation.
[ترجمه گوگل]بند کلی کارکرد انضمام، عدالت، اصلاح و ایجاد را دارد
[ترجمه ترگمان]شرط کلی تابع of، برابری، اصلاح و ایجاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Social systematic philosophy is concretion and development of Marxist Thought of Social System.
[ترجمه گوگل]فلسفه نظام‌مند اجتماعی، انضمام و بسط اندیشه مارکسیستی نظام اجتماعی است
[ترجمه ترگمان]فلسفه سیستماتیک اجتماعی concretion و توسعه تفکر مارکسیستی از سیستم اجتماعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He then filmed and photographed them as they were enveloped by seaweed and marine concretions.
[ترجمه گوگل]سپس از آنها در حالی که جلبک های دریایی و بتن های دریایی پوشانده شده بودند، از آنها فیلم و عکس گرفت
[ترجمه ترگمان]سپس فیلم برداری کرد و از آن ها عکس گرفت چون توسط جلبک دریایی پوشانده شده بود و دریایی دریایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. These results further indicate that the formation of the siderite concretions is not associated with the activity of methanogenic bacteria.
[ترجمه گوگل]این نتایج بیشتر نشان می دهد که تشکیل بتن سیدریت با فعالیت باکتری های متانوژن مرتبط نیست
[ترجمه ترگمان]این نتایج نشان می دهند که تشکیل the siderite با فعالیت باکتری های methanogenic مرتبط نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. By use of stochastic simulation theory, sampling methods of the spatial location and micromechanical parameters of core-shaped and core-unshaped concretion in the mass covering strata are deduced.
[ترجمه گوگل]با استفاده از تئوری شبیه‌سازی تصادفی، روش‌های نمونه‌برداری از موقعیت مکانی و پارامترهای ریزمکانیکی بتن هسته‌ای شکل و هسته‌ای بی‌شکل در لایه‌های پوشش جرم استنباط می‌شود
[ترجمه ترگمان]با استفاده از تئوری شبیه سازی تصادفی، روش های نمونه برداری از مکان فضایی و پارامترهای میکرو مکانیکی of - shaped و core - unshaped در لایه های پوشش جرمی استنباط می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Wake up in the morning, the first drink a glass of water, of concretion.
[ترجمه گوگل]صبح از خواب بیدار شوید، اولین بار یک لیوان آب بنوشید
[ترجمه ترگمان]صبح بیدار شوید، اولین نوشیدنی، یک لیوان آب، concretion
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تحجر (اسم)
calcification, petrifaction, concretion, petrification

سفت شدگی (اسم)
concretion, gelation

جسمانیت (اسم)
flesh, corporality, temporality, concretion, sensuality, sensualism

ذاتی بودن (اسم)
inherence, inherency, concretion

تخصصی

[عمران و معماری] سخت دانه - سخت شدن - سنگال - گرهک
[زمین شناسی] کنکرسیون کنکرسیون ساختاری رسوبی است که بر اثر تجمع کانیها بشکل تخم مرغی یا کروی ایجاد می شود تجمع کانیهای تشکیل دهنده بصورت متحدالمرکز و لایه ای است که با مرکزیت یک هسته که شامل ذرات تخریبی سنگها، فسیلها، کانیهای درشت تر و یا خرده های صدف باشد. این ساختها در سنگهایی مانند شیل، سیلتستون و ماسه سنگ یافت می شود. کنکرسیونهای ثانویه در نتیجه هوازدگی در سنگهای رسوبی ایجاد می شود.
[معدن] کنکرسیون (سنگ شناسی)
[خاک شناسی] چسبیدن ذرات - سخت دانه

انگلیسی به انگلیسی

• state of being concrete; act of concreting; hard inorganic mass formed in the body

پیشنهاد کاربران

concretion ( پزشکی )
واژه مصوب: سَنگال
تعریف: [پزشکی] توده یا سنگی غیرآلی که در حفره‏های طبیعی بدن یا در بافت ها تشکیل می‏شود|||[زمین‏شناسی] انبوهه‏ای از مواد کانیایی فشرده و سخت، معمولاً نیم‏کروی، با ترکیبی متفاوت با سنگ میزبان رسوبی یا آتشفشانی

بپرس