1. Do you expect me to drink this vile concoction?
[ترجمه گوگل]توقع داری این معجون زشت رو بنوشم؟
[ترجمه ترگمان]انتظار داری این معجون رو بخورم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Jell-O shots are a bizarre concoction of sweet gelatin and vodka.
[ترجمه گوگل]شات های Jell-O ترکیبی عجیب از ژلاتین شیرین و ودکا هستند
[ترجمه ترگمان]عکس های Jell - ای ترکیبی عجیب از ژلاتین شیرین و ودکا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Even a low-cal concoction can make us feel that we're getting our just deserts.
[ترجمه گوگل]حتی یک معجون کم کالری می تواند به ما این احساس را بدهد که در حال بدست آوردن بیابان های خود هستیم
[ترجمه ترگمان]حتی یک راکت کوتاه هم می تواند ما را وادار کند که احساس کنیم داریم just را به دست می گیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The ingredients of this particular concoction included garlic, mustard seed, tamarind and cream of tartar.
[ترجمه گوگل]مواد تشکیل دهنده این معجون خاص شامل سیر، دانه خردل، تمر هندی و کرم تارتار بود
[ترجمه ترگمان]مواد اولیه این معجون خاص شامل سیر، دانه خردل، tamarind و کرم ایرانی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. This is a typically preposterous concoction, with tiger stripes on the long seat, horse heads for arms.
[ترجمه گوگل]این یک معجون معمولی مضحک است، با نوارهای ببر روی صندلی بلند، سر اسب برای بازو
[ترجمه ترگمان]این یک معجون عجیب و غریب است با نوارهای ببر روی صندلی بلند و سره ای اسب برای اسلحه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. This unlikely concoction was one of the more important pharmacological advances in the history of medicine, albeit for the wrong reasons.
[ترجمه گوگل]این معجون بعید یکی از مهمترین پیشرفتهای دارویی در تاریخ پزشکی بود، البته به دلایل اشتباه
[ترجمه ترگمان]این معجون غیر ممکن یکی از پیشرفت های دارویی مهم در تاریخ پزشکی، البته به دلایل غلط بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The same concoction is still used today for treatment of dropsy, a disease where excess fluid collects in the body tissues.
[ترجمه گوگل]امروزه نیز از همین معجون برای درمان آبریزش استفاده می شود، بیماری که در آن مایعات اضافی در بافت های بدن جمع می شود
[ترجمه ترگمان]این معجون هنوز هم امروزه برای درمان استسقا، بیماری که در آن مایع اضافی در بافت های بدن جمع می شود مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I remember that after being dosed with the concoction - your mouth was dry for hours afterwards.
[ترجمه گوگل]به یاد دارم که پس از مصرف معجون - دهان شما ساعت ها بعد خشک بود
[ترجمه ترگمان]به خاطر دارم که بعد از این که به معجون آغشته شد، بعد از چند ساعت، دهان تو خشک شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A spine-tingling vocal concoction that gives Trick Baby its primary focus.
[ترجمه گوگل]یک ترکیب صوتی گزگز که به Trick Baby تمرکز اصلی خود را می دهد
[ترجمه ترگمان]یک ترکیب vocal با ستون فقرات که توجه اولیه خود را به کودک جلب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He sipped the concoction cautiously.
11. Marie selects a fantasy concoction for our salad.
[ترجمه گوگل]ماری یک معجون فانتزی برای سالاد ما انتخاب می کند
[ترجمه ترگمان]ماری یک معجون فانتزی را برای سالاد ما انتخاب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He manufactured a concoction of such awesome vileness that it defies, even now, reasonable description.
[ترجمه گوگل]او معجونی از چنان شرارت حیرت انگیزی ساخت که حتی در حال حاضر نیز با توصیف منطقی مخالفت می کند
[ترجمه ترگمان]او یک معجون از این فساد فوق العاده درست کرد که حتی در حال حاضر، یک توصیف منطقی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. His winning concoction was Macadamia Fudge Torte: chocolate cake with fudge-filled cavities, topped by macadamia nut streusel.
[ترجمه گوگل]معجون برنده او Macadamia Fudge Torte بود: کیک شکلاتی با حفرههای پر از فاج که روی آن ماکادمیا streusel قرار داشت
[ترجمه ترگمان]معجون پیروزی او macadamia فاج بود: کیک شکلاتی با cavities پر از شکلات و topped پر از شکلات macadamia
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. This was a concoction one would throw out in chemistry lab or wash the sinks with after a failed experiment.
[ترجمه گوگل]این معجونی بود که میتوان آن را در آزمایشگاه شیمی بیرون انداخت یا بعد از یک آزمایش ناموفق سینکها را با آن شست
[ترجمه ترگمان]این یک concoction بود که در آزمایشگاه شیمی به بیرون پرتاب می شد و یا the را با یک تجربه ناموفق بشویید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید