concocted

پیشنهاد کاربران

سر هم شده. جعلی. ساختگی
مثال:
They said, this is nothing but concocted magic
آنها گفتند این چیزی جز یک جادوی ساختگی نیست.
�قَالُوا مَا هَٰذَا إِلَّا سِحْرٌ مُفْتَرًى�
دروغین، مفتری
حرف های به هم بافته شده
سر هم کردن

بپرس