1. a concise english-persian dictionary
فرهنگ فشرده ی انگلیسی - فارسی
2. a concise summary
خلاصه ی عاری از حشو و زوائد
3. Burton's text is concise and informative.
[ترجمه گوگل]متن برتون مختصر و آموزنده است
[ترجمه ترگمان]متن برتون مختصر و آموزنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Make your answers clear and concise.
[ترجمه گوگل]پاسخ های خود را واضح و مختصر بیان کنید
[ترجمه ترگمان]پاسخ های خود را واضح و مختصر کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I gave a concise answer about this.
[ترجمه گوگل]من در این مورد پاسخ اجمالی دادم
[ترجمه ترگمان]من یه جواب مختصر در این مورد دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Your summary should be as clear and concise as possible.
[ترجمه گوگل]خلاصه شما باید تا حد امکان واضح و مختصر باشد
[ترجمه ترگمان]خلاصه شما باید تا جایی که ممکن است واضح و مختصر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. A definitive and concise statement on democratic transition and consolidation with contemporary relevance and applicability.
[ترجمه گوگل]بیانیه ای قطعی و مختصر در مورد انتقال و تحکیم دموکراتیک با ارتباط و کاربرد معاصر
[ترجمه ترگمان]یک بیانیه قطعی و مختصر در مورد گذار دموکراتیک و تحکیم با ارتباط و کاربرد معاصر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A concise way of illustrating it is to consider two questions.
[ترجمه گوگل]یک راه مختصر برای نشان دادن آن، در نظر گرفتن دو سؤال است
[ترجمه ترگمان]یک روش مختصر برای نشان دادن آن، این است که دو پرسش را در نظر بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Sergeant Hanks gave us concise, sensible instructions.
[ترجمه گوگل]گروهبان هنکس دستورات مختصر و معقولی به ما داد
[ترجمه ترگمان]گروهبان برودی به ما یه دستورالعمل دقیق و معقول داده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The instruction manual is written in clear, concise English.
[ترجمه گوگل]راهنمای دستورالعمل به زبان انگلیسی واضح و مختصر نوشته شده است
[ترجمه ترگمان]دفترچه راهنما با زبان انگلیسی و روشن نوشته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Show them how to be concise when they may have only minutes or even seconds to put over their viewpoint.
[ترجمه گوگل]به آنها نشان دهید که چگونه مختصر باشند، در صورتی که ممکن است فقط چند دقیقه یا حتی چند ثانیه فرصت داشته باشند که به دیدگاه خود بپردازند
[ترجمه ترگمان]به آن ها نشان دهید که زمانی که ممکن است تنها چند دقیقه یا حتی چند ثانیه وقت داشته باشند تا دیدگاه خود را بیان کنند، کوتاه باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The text is clear and concise, although the need for extended detail on the pathogenesis of myocardial infarction is debatable.
[ترجمه گوگل]متن واضح و مختصر است، اگرچه نیاز به جزئیات بیشتر در مورد پاتوژنز انفارکتوس میوکارد قابل بحث است
[ترجمه ترگمان]متن واضح و مختصر است، اگرچه نیاز به جزییات گسترده در بیماری زایی of myocardial debatable است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Naturally such a diary needs to be concise, yet it should contain concrete details about exactly what you have done.
[ترجمه گوگل]طبیعتاً چنین دفتر خاطراتی باید مختصر باشد، اما باید حاوی جزئیات دقیق در مورد آنچه شما انجام داده اید باشد
[ترجمه ترگمان]طبیعتا این دفتر باید مختصر باشد، با این حال باید شامل جزییات بتونی در مورد آنچه انجام داده اید باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Foster's set of negatives is a concise deconstruction of areas once considered inviolable.
[ترجمه گوگل]مجموعه نگاتیو فاستر، ساختارشکنی مختصری از مناطقی است که زمانی غیرقابل تعرض تلقی می شد
[ترجمه ترگمان]مجموعه نکات منفی فاستر یک واسازی مختصر از حوزه هایی است که زمانی مورد تجاوز قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید