1. **در نظر گرفتن**: به معنای فکر کردن یا توجه به چیزی.
- مثال: "Please consider my proposal. " ( لطفاً پیشنهاد من را در نظر بگیرید. )
2. **محاسبه کردن**: به معنای حساب کردن یا ارزیابی کردن.
... [مشاهده متن کامل]
- مثال: "We need to consider the costs before making a decision. " ( قبل از اتخاذ تصمیم، باید هزینه ها را محاسبه کنیم. )
3. **تفکر کردن**: به معنای فکر کردن عمیق درباره یک موضوع.
- مثال: "She is considering her options. " ( او در حال فکر کردن به گزینه هایش است. )
4. **احترام گذاشتن**: به معنای احترام گذاشتن به نظر یا احساسات دیگران.
- مثال: "You should consider his feelings. " ( شما باید به احساسات او احترام بگذارید. )
5. **توجه کردن**: به معنای توجه به جزئیات یا نکات خاص.
- مثال: "Consider the following points. " ( نکات زیر را در نظر بگیرید. )
6. **قضاوت کردن**: به معنای قضاوت یا ارزیابی کردن یک شخص یا وضعیت.
- مثال: "He is considered a great leader. " ( او به عنوان یک رهبر بزرگ قضاوت می شود. )
این معانی بسته به زمینه و نحوه استفاده از کلمه ممکن است تغییر کند.
- مثال: "Please consider my proposal. " ( لطفاً پیشنهاد من را در نظر بگیرید. )
2. **محاسبه کردن**: به معنای حساب کردن یا ارزیابی کردن.
... [مشاهده متن کامل]
- مثال: "We need to consider the costs before making a decision. " ( قبل از اتخاذ تصمیم، باید هزینه ها را محاسبه کنیم. )
3. **تفکر کردن**: به معنای فکر کردن عمیق درباره یک موضوع.
- مثال: "She is considering her options. " ( او در حال فکر کردن به گزینه هایش است. )
4. **احترام گذاشتن**: به معنای احترام گذاشتن به نظر یا احساسات دیگران.
- مثال: "You should consider his feelings. " ( شما باید به احساسات او احترام بگذارید. )
5. **توجه کردن**: به معنای توجه به جزئیات یا نکات خاص.
- مثال: "Consider the following points. " ( نکات زیر را در نظر بگیرید. )
6. **قضاوت کردن**: به معنای قضاوت یا ارزیابی کردن یک شخص یا وضعیت.
- مثال: "He is considered a great leader. " ( او به عنوان یک رهبر بزرگ قضاوت می شود. )
این معانی بسته به زمینه و نحوه استفاده از کلمه ممکن است تغییر کند.
رسیدگی کردن, تفکر کردن, ملاحظه کردن در نظر گرفتن
تلقی کردن
قلمداد کردن
قلمداد کردن
توجه