concha

/ˈkɑːnt͡ʃə//ˈkɑːnt͡ʃə/

معنی: بوق، کرنا، گنبد نیم گرد، صدفه، استخوان صدفه
معانی دیگر: (کالبد شناسی) شاخک (استخوان حلزون مانند مثل استخوان بینی)، صدف (مثل صدف گوش)، استخوان صدفی، کج

جمله های نمونه

1. The biggest, La Concha, regularly wins prizes for cleanliness.
[ترجمه گوگل]بزرگترین، La Concha، به طور منظم برنده جایزه برای تمیزی است
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین، La concha، به طور مرتب جوایزی را برای تمیزی به دست می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. CONCLUSIONS: Concha meretricis Seu cyclinae powder combined with 0. 02% furacilin solution is one of the effective therapy in the treatment of dermatitis vulvae and eczema.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: پودر Concha meretricis Seu cyclinae همراه با محلول ۰۲/۰ درصد فوراسیلین یکی از درمان‌های مؤثر در درمان درماتیت ولوو و اگزما است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: concha meretricis Seu Seu cyclinae با ۰ راه حل ۰۲ \/ furacilin solution یکی از درمان های موثر در درمان درماتیت vulvae و اگزما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Conclusion Plastic repair of cavity of concha, mastoid plombage, and thorough removal of pathological tissues are the keys to shorting the dry ear time after modified radical mastoidectomy.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری ترمیم پلاستیک حفره کانکا، پلومباژ ماستوئید و برداشتن کامل بافت‌های پاتولوژیک کلید کوتاه کردن زمان خشکی گوش پس از ماستوئیدکتومی رادیکال اصلاح‌شده است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری تعمیر پلاستیک حفره concha، mastoid plombage، و حذف کامل بافت های pathological کلید to زمان گوش خشک پس از mastoidectomy رادیکال اصلاح شده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Concha bullosa is probably a potential risk factor for chronic anterior nasal sinusitis, and the degree of risk is somehow different according to different pneumatized types.
[ترجمه گوگل]Concha bullosa احتمالاً یک عامل خطر بالقوه برای سینوزیت مزمن قدامی بینی است و درجه خطر با توجه به انواع مختلف پنوماتیزه شده متفاوت است
[ترجمه ترگمان]concha bullosa احتمالا یک عامل خطر بالقوه برای سینوزیت های حاد تنفسی است و میزان خطر به گونه ای متفاوت با انواع مختلف pneumatized است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Methods Aeration of the middle turbinate is termed concha bullosa ( CB ) .
[ترجمه گوگل]روشها هوادهی شاخک میانی را کنکا بولوزا (CB) می نامند
[ترجمه ترگمان]روش هایی که از the میانی استفاده می کنند concha bullosa (CB)نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The plasty of cavity of auricular concha and mastoid obliteration can raise drying ear rate.
[ترجمه گوگل]پلاستی حفره گوش گوش و محو شدن ماستوئید می تواند سرعت خشک شدن گوش را افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]The of of auricular و mastoid obliteration می توانند نرخ ear را افزایش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Conclusion: Some choanal polyp derive from concha nasalis media, endoscopic sinus surgery is a good method for treatment.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: برخی از پولیپ‌های choanal از مدیا concha nasalis به دست می‌آیند که جراحی آندوسکوپی سینوس روش مناسبی برای درمان است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: یک پلیپ choanal از concha nasalis مشتق می شوند، عمل سینوس یک روش خوب برای درمان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. For its setting, form and attitude, Playa de la Concha is the equal of any city beach in Europe.
[ترجمه گوگل]پلایا د لا کونچا از نظر موقعیت، شکل و نگرش با هر ساحل شهری در اروپا برابری می کند
[ترجمه ترگمان]برای محیط، شکل و نگرش آن، Playa de la concha برابر با هر ساحل شهری در اروپا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This design is ideal for the antitragus-challenged; heck, these would stay on even if you were also missing your tragus, scapha, concha and earlobe.
[ترجمه گوگل]این طراحی برای افراد ضد تراگوس ایده آل است هک، حتی اگر تراگوس، اسکافا، کونچا و لاله گوش خود را نیز از دست داده باشید، همچنان باقی می مانند
[ترجمه ترگمان]این طراحی برای the - challenged، ایده آل است، و اگر شما هم چنین tragus، scapha، concha و earlobe را نیز از دست دادید، این کارها حتی در صورتی ادامه خواهند داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The choanal polyp may originate in the maxillary sinus, sphenoidal sinus, middle nasal concha, nasal septum and other parts, FESS is the first choice in treating it.
[ترجمه گوگل]پولیپ choanal ممکن است از سینوس ماگزیلاری، سینوس اسفنوئیدال، کونچای میانی بینی، تیغه بینی و سایر قسمت‌ها منشأ بگیرد، FESS اولین انتخاب برای درمان آن است
[ترجمه ترگمان]پلیپ بینی ممکن است در سینوس فک بالا، sphenoidal بینی، concha بینی و دیگر قسمت ها ایجاد شوند، fess اولین انتخاب در برخورد با آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective To investigate significance and efficacy of microwave thermocoagulation plus outfolding of middle nasal concha for treatment of nasociliary neuralgia.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی اهمیت و اثربخشی انعقاد حرارتی مایکروویو به همراه بیرون زدگی کانکای میانی بینی برای درمان نورالژی نااجتماعی
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی اهمیت و اثربخشی of مایکروویو به همراه outfolding of بینی متوسط برای درمان of neuralgia
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective To summarize the role of CT in evaluating concha bullosa ( CB ) and investigate its clinical values.
[ترجمه گوگل]هدف خلاصه کردن نقش CT در ارزیابی کونکا بولوزا (CB) و بررسی مقادیر بالینی آن
[ترجمه ترگمان]هدف خلاصه کردن نقش CT در ارزیابی concha bullosa (CB)و بررسی ارزش های بالینی آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Conclusion: The choanal polyp may originate in the maxillary sinus, sphenoidal sinus, middle nasal concha, nasal septum and other parts, FESS is the first choice in treating it.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: پولیپ choanal ممکن است از سینوس ماگزیلاری، سینوس اسفنوئیدال، کونچای میانی بینی، تیغه بینی و سایر قسمت‌ها منشا داشته باشد که FESS اولین انتخاب در درمان آن است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: پلیپ choanal ممکن است در سینوس فک بالا، sphenoidal بینی، concha بینی و دیگر قسمت ها ایجاد شوند، fess اولین انتخاب در برخورد با آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The trip was paid for by Chilean wine producer Vina Concha y Toro, which is one of United's sponsors.
[ترجمه گوگل]هزینه این سفر توسط تولید کننده شراب شیلیایی وینا کونچا و تورو که یکی از حامیان مالی یونایتد است، پرداخت شد
[ترجمه ترگمان]این سفر توسط تولید کننده شراب شیلی، \"Vina concha\"، که یکی از حامیان مالی ایالات متحده است، پرداخت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The former one can be subdivided into three categories: concha ( 2 % ), pre sellar ( 20 % ), sellar ( 78 % ).
[ترجمه گوگل]دسته اول را می توان به سه دسته تقسیم کرد: concha (2٪)، پیش فروش (20٪)، sellar (78٪)
[ترجمه ترگمان]اولی را می توان به سه دسته تقسیم کرد: concha (۲ %)، pre (۲۰ %)، sellar (۷۸ %)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بوق (اسم)
horn, bugle, trumpet, concha

کرنا (اسم)
horn, trumpet, concha, hautboy, hornpipe

گنبد نیم گرد (اسم)
concha

صدفه (اسم)
concha

استخوان صدفه (اسم)
concha

انگلیسی به انگلیسی

• outer ear (anatomy)

پیشنهاد کاربران

بپرس