concessionary

/kənˈseʃəˌneri//kənˈseʃənəri/

وابسته به اعطا یا امتیاز، امتیازی، امتیازی ,واگذارشده ,صاحب امتیاز

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of, pertaining to, or in the nature of a concession.
اسم ( noun )
حالات: concessionaries
• : تعریف: one who owns or operates a concession.

جمله های نمونه

1. Concessionary tickets are available at half the standard price.
[ترجمه گوگل]بلیط های امتیازی با نصف قیمت استاندارد موجود است
[ترجمه ترگمان]بلیط های concessionary نیمی از قیمت استاندارد موجود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There are concessionary rates for students.
[ترجمه گوگل]نرخ های تخفیفی برای دانش آموزان وجود دارد
[ترجمه ترگمان]برای دانش آموزان نرخ های تخفیف دار وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Proper concessionary fare schemes will be developed in every area.
[ترجمه گوگل]طرح‌های مناسب کرایه‌های امتیازی در هر منطقه ایجاد خواهد شد
[ترجمه ترگمان]طرح های کرایه خودرو در هر منطقه توسعه داده خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Assisting people in rural areas by making concessionary fares on local public transport widely available.
[ترجمه گوگل]کمک به مردم در مناطق روستایی با در دسترس قرار دادن کرایه های ارزان قیمت در حمل و نقل عمومی محلی
[ترجمه ترگمان]کمک به افراد در مناطق روستایی با استفاده از هزینه های تخفیف دار بر حمل و نقل عمومی محلی به طور گسترده در دسترس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Thursday night concessionary prices to all who dress as zombies or ghouls.
[ترجمه گوگل]پنج شنبه شب قیمت های تخفیفی برای همه کسانی که لباس زامبی یا غول می پوشند
[ترجمه ترگمان]شب پنجشنبه قیمت concessionary به همه کسانی که به عنوان زامبی یا غول ها لباس می پوشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The 1883 Cheap Trains Act made concessionary fares for workers general and compulsory.
[ترجمه گوگل]قانون قطارهای ارزان 1883 کرایه های تخفیفی را برای کارگران عمومی و اجباری کرد
[ترجمه ترگمان]قانون پیش بینی شده Trains در سال ۱۸۸۳ برای کارگران عمومی و اجباری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Airline employees also enjoy concessionary travel.
[ترجمه گوگل]کارمندان خطوط هوایی نیز از سفرهای امتیازی برخوردار هستند
[ترجمه ترگمان]کارکنان خطوط هوایی همچنین از سفر با تخفیف دار لذت می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It is available to blind people at a concessionary cost of £1 5
[ترجمه گوگل]با هزینه 15 پوندی برای افراد نابینا در دسترس است
[ترجمه ترگمان]برای نابینایان در یک هزینه تخفیف دار ۱ پوند در اختیار افراد نابینا قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The evidence is that when free concessionary travel was withdrawn fewer trips were made and there were fewer elderly bus passenger casualties.
[ترجمه گوگل]شواهد این است که وقتی سفرهای رایگان با امتیاز لغو شد، سفرهای کمتری انجام شد و تلفات مسافران مسن اتوبوس کمتر بود
[ترجمه ترگمان]این مدرک حاکی از آن است که زمانی که سفر تخفیف دار معاف شد، سفره ای کمتری انجام شد و تلفات مسافران اتوبوس نیز کم تر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The concessionary fares scheme in London will continue.
[ترجمه گوگل]طرح کرایه های امتیازی در لندن ادامه خواهد یافت
[ترجمه ترگمان]طرح کرایه concessionary در لندن ادامه خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. After the concessionary period, the product in accordance with the normal fees charged.
[ترجمه گوگل]پس از دوره امتیاز، محصول مطابق با هزینه های عادی شارژ می شود
[ترجمه ترگمان]پس از دوره تخفیف دار، محصول مطابق با هزینه های نرمال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The above are only a limited number of concessionary tickets, the public can purchase in advance.
[ترجمه گوگل]موارد فوق تنها تعداد محدودی از بلیط های امتیازی است که عموم می توانند از قبل خریداری کنند
[ترجمه ترگمان]در بالا فقط تعداد محدودی از بلیط های concessionary وجود دارد که مردم می توانند پیشاپیش خرید کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Concessionary ticket holders will be admitted production of acceptable proof of identity.
[ترجمه گوگل]دارندگان بلیط امتیازی با ارائه مدرک قابل قبول هویت پذیرفته خواهند شد
[ترجمه ترگمان]دارندگان بلیط concessionary به تولید مدرک قابل قبولی از هویت پذیرفته خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Children under 12 and passengers aged 65 or above enjoy concessionary fares on all routes.
[ترجمه گوگل]کودکان زیر 12 سال و مسافران 65 سال یا بالاتر از کرایه های تخفیفی در همه مسیرها برخوردارند
[ترجمه ترگمان]کودکان زیر ۱۲ سال و مسافران ۶۵ سال یا بالاتر از کرایه concessionary در همه مسیرها بهره مند خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Admission was expected to be about £ 00 full rate, and there would as usual be concessionary rates.
[ترجمه گوگل]انتظار می رفت پذیرش حدود 00 پوند نرخ کامل باشد و طبق معمول نرخ های تخفیفی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]انتظار می رفت که پذیرش اعضای جدید در حدود ۰۰ پوند باشد، و به همین ترتیب نرخ های usual نیز وجود خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to concession

پیشنهاد کاربران

دارای تخفیف یا قیمت پایین ( برای گروه خاص )
adj
✅واگذار شده، اعطایی
In 1973, following US support for Israel during the Yom Kippur War, the Saudi Arabian government acquired a 25% "participation interest" in Aramco's assets. It increased its participation interest to 60% in 1974 and acquired the remaining 40% interest in 1976. Aramco continued to operate and manage the former Aramco assets, including its concessionary interest in certain Saudi Arab oil fields, on behalf of the Saudi Arab Government until 1988
...
[مشاهده متن کامل]

. . .

واگذار شده، واگذاری، اعطائی، ارفاقی، تخفیفی، تخفیف دار

بپرس