1. کنسرت 2. هماهنگی. توافق
مثال:
the event will climax with a concert
این رویداد با یک کنسرت به اوج خود خواهد رسید.
کنسرت. انجمن ساز و آواز، هم آهنگی، توافق، تفاهم، مرتب کردن، جور کردن، هماهنگی
negotiate, arrange, settle, agree, coincide, concord, concur, harmonize
Synonyms: harmony, accord, chorus, concord, consonance, tune
معنی: هم اهنگی، کنسرت، ساز واواز، انجمن ساز واواز، جور کردن، سر یکی کردن
معانی دیگر: وابسته به کنسرت، کنسرتی، ( موسیقی ) هماهنگی، همسازی، توافق، همکاری، همدلی، هم کوشی، مرتب کردن
تلفظ:
آمریکایی: کانسِرت
بریتانیایی: کُنسِت
کنسرت
مثال: We're going to a concert tomorrow night.
ما فردا شب به یک کنسرت می رویم.
کنسرت. انجمن ساز و آواز، هم آهنگی، توافق، تفاهم، مرتب کردن، جور کردن، قانون فقه: هماهنگی
negotiate, arrange, settle, agree, coincide, concord, concur, harmonize
Synonyms: harmony, accord, chorus, concord, consonance, tune
هماهنگی
موافقت
هماهنگ کردن
negotiate, arrange, settle, agree, coincide, concord, concur, harmonize
harmony, accord, chorus, concord, consonance, tune
هماهنگی
یکی کردن
they started meeting regularly to concert their tactics
کنسرت. انجمن ساز و آواز، هم آهنگی، توافق، تفاهم، مرتب کردن، جور کردن، قانون فقه: هماهنگی
همگانی
concert ( n ) ( kɑnsərt ) =a public performance of music, e. g. a rock concert. They're in concert at Madison Square Garden.
For Example :
The Lady Gaga concert is at the Metro Theater on Saturday
concert ( موسیقی )
واژه مصوب: کنسرت
تعریف: اجرای موسیقی برای عموم به قصد شنود زیباشناسانه
Concert =کنسرت، گروه از ساز و اواز ،
ولی معنی های دگری هم دارد اما بهترین معنی کنسرت است
مثال:
I have a big concert on Saturday
من رو شنبه کنسرت بزرگی دارم😍😎😙
در کانون زبان معنیش میشه a performance of music
Example: A concert painist/ tour / series 💓🧝🏻♀️
Concert➡️همان کنسرت خودماناست که به صورت زنده برپا می گردد.
در لول ریچ تو کانون زبان ایران، این کلمهnoun است.
لایک کنید
سپاس از شما
( Nown )
a performance of musi
کنسرت، اجرای موسیقی
کانون زبان ایران
a performance of music
کنسرت
کانون زبان ایران
reach 2
Concert is a place that singer sing alive and ther fans are there🙃
a performance of music → کانون زبان ایران
کنسرت
♥
معنی کلمه concert اجرای زنده و یا همان کنسرت خودمان است که در کتاب کانون زبان به a performance of music معنی شده متشکرم لایک و دنبال کنید
اجرای موسیقی یا اواز
با سلام
با توجه به Noun ( اسم ) بودن این کلمه در ترم Reach 2 کانون زبان. . .
همانطور مانند تلفظ به معنی کنسرت و اجرای زنده می باشد.
A performance of music
دوستان لایک یادتون نره
FOLLOW ME
در کتاب کانون زبان ایران میشه a performance of music
کنسرت یا اجرای زنده موسیقی
لایک فراموش نشه با زدن روی اسمم وارد صفحه ام شید
meysam will go to the hospital with a fruit concert
a performance of music
noun people go to a concert to watch and listen to a band or singer play music
a Public performance of music
به معنی کنسرت یا اجرای زده هست .
اگه میخواهید مرا دنبال کنید رو اسم بنفش رنگ کلیک کنید . ( Miss. Raya )
لایک فراموش نشه
با تشکر
اجرای زنده یا کنسرت😊
اجرای زنده خواننده
کنسرت
Music played for a lot of people - a rock concert ( noun ) true*
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٤)