1. a child's conceptual growth
رشد بینشی کودک
2. most people are unable to have a conceptual understanding of computers
بیشتر مردم از درک ذهنی کامپیوتر عاجزند.
3. The two systems are, at bottom, conceptual models.
[ترجمه گوگل]این دو سیستم، در پایین، مدل های مفهومی هستند
[ترجمه ترگمان]این دو سیستم در پایین مدل های مفهومی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The main weakness of the proposal is conceptual.
5. In the 50s, Rauschenberg anticipated the conceptual art movement of the 80s.
[ترجمه گوگل]در دهه 50، راوشنبرگ جنبش هنر مفهومی دهه 80 را پیش بینی کرد
[ترجمه ترگمان]در دهه ۵۰، Rauschenberg حرکت هنر مفهومی ۸۰ s را پیش بینی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Coursework gives a solid conceptual grounding introducing major themes from economics, sociology, history and business management.
[ترجمه گوگل]کار درسی زمینه مفهومی محکمی را ارائه می دهد که موضوعات عمده ای از اقتصاد، جامعه شناسی، تاریخ و مدیریت کسب و کار را معرفی می کند
[ترجمه ترگمان]coursework، دیدگاه مفهومی محکمی را ارایه می دهد که موضوعات اصلی را از اقتصاد، جامعه شناسی، تاریخ و مدیریت کسب وکار معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. If we can develop a conceptual language therefore, there may be important advantages for the scheme.
[ترجمه گوگل]بنابراین اگر بتوانیم یک زبان مفهومی توسعه دهیم، ممکن است مزایای مهمی برای این طرح وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]اگر بتوانیم یک زبان مفهومی را توسعه دهیم، ممکن است مزایای مهمی برای این طرح وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. It means using evidence, making deductions, seeing conceptual connections and drawing conclusions.
[ترجمه گوگل]یعنی استفاده از شواهد، استنباط، دیدن ارتباطات مفهومی و نتیجه گیری
[ترجمه ترگمان]این به معنی استفاده از شواهد، ایجاد کسورات، دیدن روابط مفهومی و نتیجه گیری می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. They are included to provide insight into the conceptual underpinnings of the team-based, decentralized approach.
[ترجمه گوگل]آنها برای ارائه بینشی به زیربنای مفهومی رویکرد غیرمتمرکز مبتنی بر تیم گنجانده شدهاند
[ترجمه ترگمان]آن ها شامل ارایه بینش در اصول مفهومی رویکرد مبتنی بر تیم و غیرمتمرکز می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. As a conceptual analysis of the idea of law, sanction theories of the traditional Austinian type are largely discredited.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک تحلیل مفهومی از ایده قانون، نظریه های تحریمی از نوع سنتی آستینی تا حد زیادی بی اعتبار می شوند
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک تحلیل مفهومی از ایده قانون، تئوری های تصویب از نوع Austinian سنتی تا حد زیادی بی اعتبار تلقی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Conceptual problems Despite these technical limitations, physiological psychologists take the lesion method very much for granted.
[ترجمه گوگل]مشکلات مفهومی با وجود این محدودیت های فنی، روانشناسان فیزیولوژیک روش ضایعه را بسیار بدیهی می دانند
[ترجمه ترگمان]مشکلات مفهومی با وجود این محدودیت های فنی، روان شناسان فیزیولوژیکی، روش lesion را بسیار بدیهی تلقی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The plan reflects bold conceptual thinking on a grand scale.
[ترجمه گوگل]این طرح تفکر مفهومی جسورانه را در مقیاس بزرگ منعکس می کند
[ترجمه ترگمان]این طرح منعکس کننده تفکر مفهومی پررنگ در مقیاس بزرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Also implicit within, but fundamental to, Dicey's conceptual structure is the idea of the separation of powers.
[ترجمه گوگل]همچنین در ساختار مفهومی دایسی ضمنی، اما بنیادی، ایده تفکیک قوا است
[ترجمه ترگمان]همچنین به طور ضمنی در درون، اما ساختار مفهومی to ایده جداسازی قدرت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Conceptual art was another attempt by artists to avoid the strait-jacket of commercialisation and the conformity of gallery art.
[ترجمه گوگل]هنر مفهومی تلاش دیگری بود که هنرمندان برای اجتناب از جلیقه تجاری سازی و مطابقت هنر گالری انجام دادند
[ترجمه ترگمان]هنر مفهومی یک تلاش دیگر از سوی هنرمندان برای اجتناب از نیم تنه تنگ تجاری سازی و مطابقت با هنر گالری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The conceptual block of the Nat Bell case is circumvented by regarding a component of the X question as jurisdictional.
[ترجمه گوگل]بلوک مفهومی پرونده نات بل با در نظر گرفتن یک جزء از سؤال X به عنوان صلاحیت قضایی دور زده می شود
[ترجمه ترگمان]بلوک مفهومی قضیه نات، با در نظر گرفتن جزیی از سوال X به عنوان jurisdictional نادیده گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید