conceivable

/kənˈsiːvəbl̩//kənˈsiːvəbl̩/

معنی: ممکن، امکان پذیر، تصور کردنی
معانی دیگر: شدنی، قابل تصور، پندار پذیر، باور کردنی، با عقل جور در آمدنی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: conceivably (adv.)
• : تعریف: capable of being intellectually conceived; thinkable.
متضاد: inconceivable
مشابه: earthly, imaginable, possible

- The idea of the earth traveling around the sun was not conceivable to most people of the fifteenth century or earlier.
[ترجمه گوگل] تصور گردش زمین به دور خورشید برای اکثر مردم قرن پانزدهم یا قبل از آن قابل تصور نبود
[ترجمه ترگمان] ایده گردش زمین در اطراف خورشید برای بیشتر مردم قرن پانزدهم و یا اوایل قرن گذشته قابل تصور نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. it is hardly conceivable that. . .
به سختی قابل تصور است که. . .

2. he was a good swimmer; is it conceivable that he may have drowned?
او شناگر خوبی بود; با عقل جور در می آید که غرق شده باشد؟

3. It is conceivable that you may get full compensation, but it's not likely.
[ترجمه گوگل]این قابل تصور است که شما ممکن است غرامت کامل دریافت کنید، اما این احتمال وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]قابل تصور است که شما غرامت کامل دریافت کنید، اما محتمل نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It's quite conceivable that she hasn't heard the news yet.
[ترجمه گوگل]کاملاً قابل تصور است که او هنوز این خبر را نشنیده باشد
[ترجمه ترگمان]کاملا امکان دارد که او هنوز اخبار را نشنیده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There is no conceivable reason why there should be any difficulty.
[ترجمه گوگل]هیچ دلیل قابل تصوری وجود ندارد که چرا باید مشکلی وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]هیچ دلیلی وجود ندارد که مشکلی وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We had to draw up plans for every conceivable emergency.
[ترجمه گوگل]ما مجبور بودیم برای هر وضعیت اضطراری قابل تصور برنامه ریزی کنیم
[ترجمه ترگمان]باید برای همه موارد ضروری برنامه ریزی می کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It is conceivable that there will be a new economic crisis throughout the world, but we hope it won't happen.
[ترجمه گوگل]می توان تصور کرد که یک بحران اقتصادی جدید در سراسر جهان رخ خواهد داد، اما امیدواریم این اتفاق رخ ندهد
[ترجمه ترگمان]قابل تصور است که یک بحران اقتصادی جدید در سراسر جهان وجود داشته باشد، اما امیدواریم چنین اتفاقی رخ ندهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I suppose it's just conceivable that we've made a mistake.
[ترجمه گوگل]گمان می‌کنم اشتباهی مرتکب شده باشیم
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم این فقط امکان دارد که ما اشتباه کرده باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We were discussing the problems from every conceivable angle.
[ترجمه گوگل]ما در مورد مشکلات از هر زاویه ای که قابل تصور بود بحث می کردیم
[ترجمه ترگمان]ما در حال بحث درباره مشکلات همه زوایای قابل تصور بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It is just conceivable that a single survivor might be found.
[ترجمه گوگل]فقط می توان تصور کرد که یک بازمانده پیدا شود
[ترجمه ترگمان]قابل تصور نیست که یک بازمانده تنها پیدا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It is hardly conceivable that she should do such a thing.
[ترجمه گوگل]به سختی می توان تصور کرد که او چنین کاری را انجام دهد
[ترجمه ترگمان]بعید است که چنین کاری را بکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Books on every conceivable subject lined one wall.
[ترجمه گوگل]کتابها در مورد هر موضوع قابل تصوری در یک دیوار قرار داشتند
[ترجمه ترگمان]کتاب ها روی هر سوژه قابل تصوری از یک دیوار تشکیل می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We tried it in every conceivable combination.
[ترجمه گوگل]ما آن را در هر ترکیب قابل تصوری امتحان کردیم
[ترجمه ترگمان]با هر ترکیب conceivable آن را امتحان کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It offers shelter to every conceivable cause.
[ترجمه گوگل]به هر علت قابل تصوری پناه می دهد
[ترجمه ترگمان]این دستگاه به همه دلایل قابل تصور، پناه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ممکن (صفت)
feasible, thinkable, conceivable, possible

امکان پذیر (صفت)
feasible, conceivable, possible

تصور کردنی (صفت)
imaginable, imaginal, conceivable, supposable

انگلیسی به انگلیسی

• can be imagined, can be understood, can be thought of
if something is conceivable, you can believe that it is possible.

پیشنهاد کاربران

۱. قابل تصور ۲. باور کردنی ۳. ممکن. شدنی
مثال:
He was a good swimmer; is it conceivable that he may have drowned?
او شناگر خوبی بود، آیا باورکردنی است که او ممکن است غرق شده باشد؟
باور پذیر، پندار پذیر، پنداشتنی، شدنی
قابل هضم
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : conceive
اسم ( noun ) : conception
صفت ( adjective ) : conceivable
قید ( adverb ) : conceivably
it is conceivable that. . . .
دور از تصور نیست که. . . .
به نقل از هزاره:
قابل تصور
تصورپذیر
قابل درک
تصورکردنی
قابل درک
محتمل، قابل باور
Plausible

بپرس