• : تعریف: having an exaggerated opinion of oneself; vain. • مترادف: bigheaded, egotistic, self-important, stuck-up, swell-headed, vain • متضاد: humble, modest, unassuming • مشابه: arrogant, boastful, overweening, pompous, pretentious, proud, vainglorious
- He's become somewhat conceited now that he's a star, and he has little time for his old friends.
[ترجمه گوگل] او اکنون که یک ستاره است تا حدودی مغرور شده است و زمان کمی برای دوستان قدیمی خود دارد [ترجمه ترگمان] حالا که ستاره است، قدری ازخودراضی شده و وقت کمی برای دوستان قدیمیش دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. be careful lest success makes you conceited
مواظب باش موفقیت تو را دچار نخوت نکند.
2. I've never any pity for conceited people, because I think they carry their comfort about with them.
[ترجمه گوگل]من هرگز برای افراد مغرور ترحم نمی کنم، زیرا فکر می کنم آنها راحتی خود را با خود حمل می کنند [ترجمه ترگمان]من هیچ وقت نسبت به آدم های ازخودراضی احساس دلسوزی نمی کنم، چون فکر می کنم آن ها خودشان را با آن ها راحت می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I thought him conceited and arrogant.
[ترجمه Sherri] فکر می کردم او مغرور و متکبر است
|
[ترجمه گوگل]او را مغرور و مغرور میدانستم [ترجمه ترگمان]فکر می کردم او مغرور و مغرور است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Without wishing to sound conceited, I am the best salesperson in the company.
[ترجمه گوگل]بدون اینکه بخواهم متکبرانه به نظر برسم، من بهترین فروشنده در شرکت هستم [ترجمه ترگمان]بدون اینکه بخواهد خودبین و ازخودراضی به نظر برسد، من بهترین فروشنده این شرکت هستم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. They hated that conceited, self-satisfied creature.
[ترجمه گوگل]آنها از آن موجود متکبر و خود راضی متنفر بودند [ترجمه ترگمان]آن ها از آن موجود ازخودراضی و ازخودراضی راضی بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I'm not as conceited as so many people seem to think.
[ترجمه گوگل]من آنقدرها که خیلی ها فکر می کنند مغرور نیستم [ترجمه ترگمان]من به آن اندازه که مردم فکر می کنند ازخودراضی نیستم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It's very conceited of you to assume that your work is always the best.
[ترجمه گوگل]بسیار مغرور است که فرض کنید کارتان همیشه بهترین است [ترجمه ترگمان]خیلی ازخودراضی است که فرض کنید کار شما همیشه بهترین است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Many people become conceited after only modest success.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم تنها پس از موفقیت اندک، مغرور می شوند [ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم پس از یک موفقیت کوچک، خودبین می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. If a man thinks he is not conceited, he is very conceited indeed. C. S. Lewis
[ترجمه گوگل]اگر مردی فکر کند که متکبر نیست، در واقع بسیار متکبر است سی اس لوئیس [ترجمه ترگمان]اگر مردی فکر می کند که ازخودراضی نیست، واقعا ازخودراضی است ج اس - - - - - - - - لویس [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A very conceited young woman, Matthew was thinking.
[ترجمه گوگل]متیو یک زن جوان بسیار متکبر فکر می کرد [ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که یک زن جوان بسیار ازخودراضی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The logical conclusion of this conceited but surprisingly widely held stance should be to declare all such people as legal minors.
[ترجمه گوگل]نتیجه منطقی این موضع مغرور اما به طور شگفت انگیزی که به طور گسترده برگزار می شود، باید این باشد که همه این افراد به عنوان افراد زیر سن قانونی اعلام شوند [ترجمه ترگمان]نتیجه گیری منطقی این موضوع خودبین، اما به طرز شگفت آوری، باید همه این افراد را به عنوان افراد قانونی قانونی اعلام کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Cast down that over-mighty, conceited, lying, sleazy failure of a government from its seat.
[ترجمه گوگل]شکست بیش از حد مقتدر، مغرور، دروغگو و سخیف یک دولت را از کرسی خود کنار بگذارید [ترجمه ترگمان]به زمین می افتد، مغرور، ازخودراضی، دراز کشیده، از دست دادن یک حکومت از روی صندلی اش [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Love is never boastful, or conceited, or rude; never selfish, not quick to take offense.
[ترجمه گوگل]عشق هرگز فخرفروشی، خودپسندی، یا گستاخ نیست هرگز خودخواه نباشید، زود توهین نکنید [ترجمه ترگمان]عشق هرگز لاف نمی زند، یا مغرور، یا مغرور؛ هرگز خودخواه نیست که جسارت آن را به خود بگیرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I know this sounds wickedly conceited.
[ترجمه گوگل]من می دانم که این به نظر شیطانی مغرور است [ترجمه ترگمان] میدونم که این به نظر گستاخانه میاد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• arrogant, proud, haughty; fanciful, imaginary (archaic) someone who is conceited is very proud of their abilities or achievements; used showing disapproval.
Egoistic = put your interests and needs before those of others = خودخواه : Egotistic = have an exaggerated sense of self - importance : خود بزرگ بین و از دماغ فیل افتاده egoistic ( noun: egoism ) ... [مشاهده متن کامل]
egotistic ( noun: egotism ) نکته : اولی یغنی کسی که فقط منفعت خودش براش مهمه ولی دومی ربطی به منفعت نداره و یعنی کسی که فکر میکنه خیلی ادم مهمی عه و دیگران همه مادون اش هستند . این دو صفت شبیه هم هست ولی باهم متفاوت هستند. " تفاوت خودخواه با خود بزرگ بین "