concealment

/kənˈsiːlmənt//kənˈsiːlmənt/

معنی: اختفاء، پنهانی، پنهان بودن
معانی دیگر: 1- پنهان سازی، مستوری، اختفا 2- کتمان، پرده پوشی 3- نهانگاه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the act of hiding something from sight, or the condition of being hidden from sight.

- Fog afforded the soldiers some concealment.
[ترجمه **] مه قدری پوشش ( اختفا ) برای سربازان فراهم نمود
|
[ترجمه گوگل] مه به سربازان مقداری پنهان کاری می داد
[ترجمه ترگمان] مه مه را پنهان کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: the act of hiding something from discovery or keeping something secret.

- The vice-president was linked to the concealment of illegal activities.
[ترجمه گوگل] معاون رئیس جمهور با کتمان فعالیت های غیرقانونی مرتبط بود
[ترجمه ترگمان] معاون رئیس جمهور با پنهان کردن فعالیت های غیر قانونی مرتبط بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. concealment
1- پنهان سازی،مستوری،اختفا 2- کتمان،پرده پوشی 3- نهانگاه

2. His concealment of his true motives was masterly.
[ترجمه گوگل]کتمان انگیزه های واقعی او استادانه بود
[ترجمه ترگمان]پنهان کردن انگیزه های واقعی او استادانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Stay in concealment until the danger has passed.
[ترجمه گوگل]تا زمانی که خطر از بین برود، پنهان بمانید
[ترجمه ترگمان]صبر کن تا خطر رفع شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I think there was deliberate concealment of relevant documents.
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم که عمدی اسناد مربوطه پنهان شده است
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم پنهان کردن اسناد مربوطه عمدی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Many animals rely on concealment for protection.
[ترجمه گوگل]بسیاری از حیوانات برای محافظت به پنهان کاری متکی هستند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از حیوانات به پنهان کردن حفاظت از حیوانات متکی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A contributory factor, perhaps, was his concealment of a warm and generous nature behind a self-assertive manner.
[ترجمه گوگل]یکی از عوامل مؤثر، شاید، پنهان کردن طبیعت گرم و سخاوتمندانه او در پشت شیوه‌ای ابراز وجود بود
[ترجمه ترگمان]شاید یک عامل موثر پنهان داشتن سرشت گرم و سخاوتمندانه در پس رفتار self بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She would have erupted from concealment, all guns blazing, and made the ultimate scene.
[ترجمه گوگل]او می‌توانست از پنهان‌کاری فوران کند، همه اسلحه‌ها شعله‌ور شوند و صحنه نهایی را بسازند
[ترجمه ترگمان]او می خواست از پنهان شدن و همه اسلحه ها، صحنه نهایی را پنهان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I was leaning for concealment against a light pole, my cotton jacket crumpling the paper messages taped to its base.
[ترجمه گوگل]برای پنهان کردن به تیر چراغ برق تکیه داده بودم، ژاکت نخی ام پیام های کاغذی چسبانده شده به پایه اش را مچاله می کرد
[ترجمه ترگمان]من برای پنهان شدن در برابر یک تیر چراغ برق، ژاکت نخی خود را که با چسب کاغذی چسبانده شده بود، پنهان کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This small act of concealment had partly stemmed from the fact that she herself had never had money.
[ترجمه گوگل]این عمل کوچک پنهانکاری تا حدی ناشی از این واقعیت بود که خود او هرگز پول نداشته است
[ترجمه ترگمان]این عمل کوچک پنهان تا اندازه ای از این حقیقت که خود او هرگز پول نداشته بود از ریشه در آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The simplest method of all, where body concealment is concerned, is to match perfectly the colour of the background.
[ترجمه گوگل]ساده ترین روش، در مورد پنهان کردن بدن، هماهنگی کامل با رنگ پس زمینه است
[ترجمه ترگمان]ساده ترین روش برای هر چیزی که در آن پنهان کردن بدن نگران است، مطابقت کامل با رنگ پس زمینه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. According to the requirements of silence and concealment, a frame-type floating raft isolation system was designed to reduce the vibration and noise of power machine in a submarine.
[ترجمه گوگل]با توجه به الزامات سکوت و پنهان سازی، یک سیستم جداسازی قایق شناور از نوع قاب برای کاهش لرزش و صدای دستگاه قدرت در یک زیردریایی طراحی شد
[ترجمه ترگمان]طبق الزامات سکوت و پنهان کردن، یک سیستم جداسازی از نوع قاب (frame)برای کاهش لرزش و سر و صدای ماشین قدرت در زیردریایی طراحی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A place of concealment so obvious suspicious and scrutiny as that which Porteous had chosen.
[ترجمه گوگل]مکانی برای پنهان‌کاری بسیار مشکوک و موشکافانه که پورتئوس انتخاب کرده بود
[ترجمه ترگمان]جایی پنهان از پنهان و دقیق که پورتیوس برگزیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Because of its concealment and complexity, contract dupery crime has retained a high ratio compared with other dupery crimes.
[ترجمه گوگل]به دلیل پنهان بودن و پیچیدگی آن، جرایم موذی قراردادی نسبت به سایر جرایم موذی نسبت بالایی را حفظ کرده است
[ترجمه ترگمان]به دلیل مخفی کاری و پیچیدگی آن، جرم dupery نسبت به دیگر جرائم dupery نسبت بالایی برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This paper introduces analytic reason and way for concealment channels. It is emphasized on matrix analysis theory with shared resource, and illustrated the superiority of the analytical method.
[ترجمه گوگل]این مقاله دلیل و روش تحلیلی برای کانال های پنهان را معرفی می کند بر نظریه تحلیل ماتریس با منابع مشترک تاکید شده است و برتری روش تحلیلی را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله دلیل و روش تحلیلی را برای کانال های مخفی معرفی می کند بر روی نظریه تحلیل ماتریس با منابع اشتراکی تاکید شده است و برتری روش تحلیلی را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اختفاء (اسم)
subterfuge, concealment, privacy

پنهانی (اسم)
hugger-mugger, concealment, privacy, latency

پنهان بودن (اسم)
concealment

تخصصی

[زمین شناسی] اختفاءحفاظت در برابر دید دشمن
[حقوق] کتمان (حقیقت)، اخفا، اختفا

انگلیسی به انگلیسی

• hiding, disguise, cover-up
concealment is the state of being hidden or the act of hiding something.

پیشنهاد کاربران

اختفا
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : conceal
اسم ( noun ) : concealment / concealer
صفت ( adjective ) : concealed
قید ( adverb ) : _
❗️دوستان دقت کنید که concealer معنای متفاوتی نسبت به سایر کلمات دارد لطفا معنای آن را سرچ کنید تا به درستی از این کلمه استفاده کنید. . .
...
[مشاهده متن کامل]

concealment ( علوم نظامی )
واژه مصوب: اختفا 1
تعریف: پنهان ساختن چیزی برای حفاظت در برابر عملیات دید بانی یا مراقبت دشمن
1. His prior record of deception, double - dealing, and concealment makes that quite impossible.
سابقه قبلی وی در مورد فریب ، برخورد دوگانه و پنهان کاری کاملاً غیرممکن است.
2. The use of modern combat hardware and equipment sets higher standards for camouflage, concealment, and deception.
...
[مشاهده متن کامل]

استفاده از ابزارآلات و تجهیزات جنگی مدرن استانداردهای بالاتری را برای استتار ، پنهان کاری و فریب مهیا می کند.
3. Hence, concealment of information constitutes measures to counter enemy reconnaissance.
از این رو ، پنهان سازی اطلاعات اقداماتی برای مقابله با شناسایی دشمن محسوب می شود.
4. They carried maps printed on silk, for durability and ease of concealment.
آنها نقشه ها را برای دوام و سهولت اختفاء روی ابریشم حمل می کردند.
5. The first episode demonstrates how leopards use stealth and concealment to get close to their prey, while African wild dogs have to work as a team.
قسمت اول نشان می دهد که چگونه پلنگ ها از حرکت دزدکی و پنهان کاری برای نزدیک شدن به طعمه های خود استفاده می کنند ، در حالی که سگ های وحشی آفریقایی مجبورند به عنوان یک تیم کار کنند.
Concealment ( noun ) = اختفاء، پنهان کاری، پنهان سازی
معانی دیگر>>>کتمان، مخفی کاری، نهان سازی، تقیه


the act of hiding something:
the concealment of evidence/facts/weapons

مخفی کاری

بپرس