1. comradeship can fester into hatred
رفاقت می تواند به تنفر بیانجامد.
2. There was a sense of comradeship between them.
[ترجمه گوگل]یک حس رفاقت بین آنها وجود داشت
[ترجمه ترگمان]یک نوع رفاقت بین آن ها وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It was the spirit of comradeship that made victory possible.
[ترجمه گوگل]این روحیه رفاقت بود که پیروزی را ممکن کرد
[ترجمه ترگمان]این روحیه رفاقت بود که پیروزی را ممکن می ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. And there is less relaxed comradeship among members than there used to be.
[ترجمه گوگل]و رفاقت کمتری بین اعضا نسبت به گذشته وجود دارد
[ترجمه ترگمان]و رفاقت کم تر در بین اعضا وجود دارد که قبلا وجود داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Pliny, who preserved the story, notes that their comradeship flourished for some years.
[ترجمه گوگل]پلینی که داستان را حفظ کرد، خاطرنشان می کند که رفاقت آنها برای چند سال شکوفا شد
[ترجمه ترگمان]پلینی، که داستان را حفظ کرده است، متذکر می شود که comradeship برای چند سال رشد یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Perhaps arising from the close personal comradeship of those war years was Basil's empathy with ordinary working folk.
[ترجمه گوگل]شاید ناشی از رفاقت شخصی نزدیک آن سال های جنگ، همدلی ریحان با مردم عادی کارگر بود
[ترجمه ترگمان]شاید ناشی از رفاقت شخصی نزدیک آن سال های جنگ همدلی باسیل با مردم عادی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The spirit of comradeship that had made victory possible had the welfare state as one of its natural corollaries.
[ترجمه گوگل]روحیه رفاقتی که پیروزی را ممکن کرده بود، دولت رفاه را یکی از تبعات طبیعی آن بود
[ترجمه ترگمان]روحیه رفاقت که پیروزی را ممکن کرده بود، حالت رفاهی را به عنوان یکی از corollaries طبیعی خود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Though there was undoubtedly comradeship, there was also the danger and loneliness of individual enterprise.
[ترجمه گوگل]اگرچه بدون شک رفاقت وجود داشت، اما خطر و تنهایی کار فردی نیز وجود داشت
[ترجمه ترگمان]اگرچه بی تردید یک رفاقت وجود داشت، خطر و تنهایی بنگاه های اقتصادی نیز وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Ishmael, however, welcomes the comradeship of all human beings.
[ترجمه گوگل]اسماعیل اما از رفاقت همه انسانها استقبال می کند
[ترجمه ترگمان]با این حال، اسماعیل از رفاقت همه انسان ها استقبال می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. She looked from one to the other, saw comradeship in the pretended reluctance of shared smiles.
[ترجمه گوگل]او از یکی به دیگری نگاه کرد، رفاقت را در بی میلی ظاهری لبخندهای مشترک دید
[ترجمه ترگمان]از یکی به دیگری نگاه کرد و در حالی که حاکی از بیزاری و بیزاری مشترک بود، از یکی به دیگری نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. But this comradeship turned to a strange reticence during the last few days of the journey.
[ترجمه گوگل]اما این رفاقت در چند روز آخر سفر به سکوت عجیبی تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]اما این رفاقت در چند روز اخیر به سکوت عجیبی تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He seemed to gain pleasure from the comradeship of Art teachers; their banter and dry North country humour.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید از رفاقت معلمان هنر لذت می برد شوخی و طنز خشک شمال کشور
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که از پیوند دوستی با هنر آرت، شوخی و شوخی آن ها لذت می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Perhaps his imagination was fuelled initially by the comradeship of a group and the creativity it could galvanise.
[ترجمه گوگل]شاید تخیل او در ابتدا توسط رفاقت یک گروه و خلاقیتی که می توانست ایجاد کند، تقویت می شد
[ترجمه ترگمان]شاید تخیل او در ابتدا توسط رفاقت یک گروه و خلاقیت بوجود آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Its primary aims are comradeship and welfare.
[ترجمه گوگل]اهداف اولیه آن رفاقت و رفاه است
[ترجمه ترگمان]اهداف اولیه آن رفاقت و رفاه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The teachers and students are also the comradeship, right ?
[ترجمه گوگل]معلمان و دانش آموزان هم رفیق هستند، درست است؟
[ترجمه ترگمان]هم معلمان و هم دانش آموزان یک رفاقت هستند، درست است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید