1. He rushed to help his comrade.
2. Everyone was agog to hear what on earth comrade Khrushchev would say.
[ترجمه گوگل]همه از شنیدن این که رفیق خروشچف چه میگوید ناراحت بودند
[ترجمه ترگمان]همه مشتاق بودند بشنوند که رفیق earth چه می گوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Unfortunately our counsel was not heeded by Comrade Winnie Mandela.
[ترجمه گوگل]متأسفانه رفیق وینی ماندلا به توصیه ما توجهی نکرد
[ترجمه ترگمان]متاسفانه وکلای ما به توجه رفیق وینی ماندلا توجه نکرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A comrade had found a cave near Pac Bo, a village nestled amid the strange northern landscape of limestone hills.
[ترجمه گوگل]یک رفیق غاری را در نزدیکی Pac Bo پیدا کرده بود، روستایی که در میان مناظر عجیب شمالی تپههای آهکی قرار داشت
[ترجمه ترگمان]یک رفیق یک غار نزدیک Pac بو پیدا کرده بود، دهکده ای در میان آن منظره عجیب و غریب تپه های آهکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Comrade leaders at all levels, you must give it your full attention.
[ترجمه گوگل]رهبران رفقا در همه سطوح، باید توجه کامل خود را به آن معطوف کنید
[ترجمه ترگمان]رفیق رهبران در تمام سطوح، شما باید توجه کامل خود را به شما جلب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Comrade Preobrazhensky preaches abstraction from politics but in point of fact, apart from politics, there is absolutely nothing in the work.
[ترجمه گوگل]رفیق پرئوبراژنسکی انتزاع از سیاست را موعظه می کند، اما در واقع، جدای از سیاست، مطلقاً هیچ چیز در کار وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]رفیق Preobrazhensky انتزاعی از سیاست را وعظ می کند، اما در واقع، جدای از سیاست، هیچ چیز در کار وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. But in this instance, comrade Preobrazhensky has completely forgotten about this fundamental methodological demand of Marxism.
[ترجمه گوگل]اما در این مورد، رفیق پرئوبراژنسکی این خواسته بنیادی روش شناختی مارکسیسم را به کلی فراموش کرده است
[ترجمه ترگمان]اما در این نمونه، رفیق Preobrazhensky به طور کامل در مورد این تقاضای کار اساسی مارکسیسم کاملا فراموش شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Boris, my old comrade, I can see what you game is.
[ترجمه گوگل]بوریس، رفیق قدیمی من، می توانم ببینم بازی تو چیست
[ترجمه ترگمان]بوریس، رفیق قدیمی من، می فهمم که شما چه بازی می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I who did not help my comrade in his sore need.
[ترجمه گوگل]من که در نیاز شدید رفیقم را یاری نکردم
[ترجمه ترگمان]من که به کمک رفیق خود در sore کمک نکردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. If a comrade paused to lend a hand, it often meant that two would drown instead of one.
[ترجمه گوگل]اگر یک رفیق مکث می کرد تا دستی دراز کند، اغلب به این معنی بود که به جای یکی، دو نفر غرق می شوند
[ترجمه ترگمان]اگر یک رفیق لحظه ای درنگ کرد، به این معنا بود که به جای یکی دو نفر غرق می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Comrade Yanayev has arrived.
12. The comrade says, misshapen system of ownership can trade the gender is very low.
[ترجمه گوگل]رفیق می گوید، سیستم نادرست مالکیت می تواند تجارت جنسیت بسیار پایین است
[ترجمه ترگمان]رفیق می گوید، سیستم بد شکل مالکیت می تواند جنس را بالا ببرد، جنسیت بسیار پایین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Friedrich Engels, close comrade - in - arms of Karl Marx, great leader the world proletariat, was born at Barmen.
[ترجمه گوگل]فردریش انگلس، رفیق نزدیک کارل مارکس، رهبر بزرگ پرولتاریای جهانی، در بارمن متولد شد
[ترجمه ترگمان]فریدریش انگلس، رفیق نزدیک کارل مارکس، رهبر بزرگ پرولتاریا، در barmen به دنیا آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Dobbin looked as pale and grave as his comrade was flushed and jovial.
[ترجمه گوگل]دابین همان قدر رنگ پریده و سنگین به نظر می رسید که رفیقش سرخ و شوخ بود
[ترجمه ترگمان]Dobbin به عنوان رفیق او flushed و موقر به Dobbin was بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید