1. in the future, computing will be as important as literacy
در آینده کار با کامپیوتر به اهمیت داشتن سواد خواهد بود.
2. I took a correspondence course in computing.
[ترجمه گوگل]من یک دوره مکاتبه ای در محاسبات گذراندم
[ترجمه ترگمان]من یک دوره مکاتبه ای را در محاسبات گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Courses range from cookery to computing.
[ترجمه گوگل]دوره ها از آشپزی تا محاسبات را شامل می شود
[ترجمه ترگمان]دروس از آشپزی گرفته تا محاسبه فاصله دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Most adult education centres offer computing courses.
[ترجمه گوگل]اکثر مراکز آموزش بزرگسالان دوره های محاسباتی را ارائه می دهند
[ترجمه ترگمان]اکثر مراکز آموزش بزرگسالان دوره های کامپیوتر ارائه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Many graduates are employed in the electronics and computing industries.
[ترجمه گوگل]بسیاری از فارغ التحصیلان در صنایع الکترونیک و محاسبات مشغول به کار هستند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از فارغ التحصیلان در صنایع الکترونیک و محاسباتی به کار گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I don't enjoy studying computing?it's just a means to an end.
[ترجمه گوگل]من از مطالعه کامپیوتر لذت نمی برم؟ این فقط وسیله ای برای رسیدن به هدف است
[ترجمه ترگمان]از مطالعه computing لذت نمی برم؟ این فقط یک معنی برای پایان دادن هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Computing science was still in its infancy.
[ترجمه گوگل]علم محاسبات هنوز در مراحل اولیه خود بود
[ترجمه ترگمان]علم محاسبه هنوز در دوران کودکی خود بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. An aptitude for computing is beneficial for students taking this degree.
[ترجمه گوگل]استعداد برای محاسبات برای دانشجویانی که این مدرک را می گیرند مفید است
[ترجمه ترگمان]یک استعداد برای محاسبه، برای دانش آموزانی که این مدرک را می گیرند، مفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Back in the dark ages of computing, in about 1980, they started a software company.
[ترجمه گوگل]در دوران تاریک محاسبات، در حدود سال 1980، آنها یک شرکت نرم افزاری راه اندازی کردند
[ترجمه ترگمان]در سنین تیره محاسبه، در حدود سال ۱۹۸۰، آن ها یک شرکت نرم افزاری را آغاز کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Have you ever done any computing?
[ترجمه گوگل]آیا تا به حال محاسباتی انجام داده اید؟
[ترجمه ترگمان]آیا تا به حال محاسبه کرده اید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I'd like to try my hand at computing.
[ترجمه گوگل]من می خواهم دستم را در محاسبات امتحان کنم
[ترجمه ترگمان]دوست دارم دستم را به computing برسانم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Modern science is critically dependent on high-performance computing.
[ترجمه گوگل]علم مدرن به شدت به محاسبات با کارایی بالا وابسته است
[ترجمه ترگمان]علم مدرن به شدت وابسته به محاسبات با کارایی بالا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The course offers options in design and computing.
[ترجمه گوگل]این دوره گزینه هایی را در زمینه طراحی و محاسبات ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این دوره گزینه های طراحی و محاسبه را ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Businesses have become increasingly reliant on complicated computing systems.
[ترجمه گوگل]کسب و کارها به طور فزاینده ای به سیستم های محاسباتی پیچیده وابسته شده اند
[ترجمه ترگمان]تجارت ها به طور فزاینده ای به سیستم های محاسباتی پیچیده وابسته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید