computer system

/kəmˈpjuːtərˈsɪstəm//kəmˈpjuːtəˈsɪstəm/

سیستم کامپیوتری

جمله های نمونه

1. Only authorized personnel have access to the computer system.
[ترجمه گوگل]فقط پرسنل مجاز به سیستم کامپیوتری دسترسی دارند
[ترجمه ترگمان]تنها پرسنل مجاز به سیستم کامپیوتر دسترسی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A new computer system entails a lot of re-training.
[ترجمه گوگل]یک سیستم کامپیوتری جدید مستلزم آموزش مجدد زیادی است
[ترجمه ترگمان]یک سیستم کامپیوتری جدید مستلزم آموزش مجدد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. What about the new computer system?
[ترجمه گوگل]در مورد سیستم کامپیوتری جدید چطور؟
[ترجمه ترگمان]سیستم جدید کامپیوتر چه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Do you like the new computer system?
[ترجمه گوگل]آیا سیستم کامپیوتری جدید را دوست دارید؟
[ترجمه ترگمان]آیا شما سیستم جدید رایانه را دوست دارید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The new computer system is not being fully utilized yet.
[ترجمه گوگل]سیستم کامپیوتری جدید هنوز به طور کامل مورد استفاده قرار نگرفته است
[ترجمه ترگمان]سیستم جدید کامپیوتر هنوز به طور کامل مورد استفاده قرار نگرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He also deleted files from the computer system.
[ترجمه گوگل]او همچنین فایل ها را از سیستم کامپیوتری پاک کرد
[ترجمه ترگمان]او همچنین فایل هایی را از سیستم کامپیوتری حذف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A new computer system has been installed at a cost of £80 000.
[ترجمه گوگل]یک سیستم کامپیوتری جدید با هزینه 80000 پوند نصب شده است
[ترجمه ترگمان]یک سیستم کامپیوتری جدید به قیمت ۸۰ هزار پوند نصب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Our computer system consists of about twenty personal computers networked to a powerful file-server.
[ترجمه گوگل]سیستم کامپیوتری ما شامل حدود بیست کامپیوتر شخصی است که به یک فایل-سرور قدرتمند شبکه شده اند
[ترجمه ترگمان]سیستم کامپیوتر ما متشکل از حدود ۲۰ کامپیوتر شخصی است که به یک فایل قدرتمند متصل شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This new computer system is completely unnecessary and a misuse of taxpayers' money.
[ترجمه گوگل]این سیستم جدید کامپیوتری کاملا غیر ضروری و سوء استفاده از پول مالیات دهندگان است
[ترجمه ترگمان]این سیستم کامپیوتری جدید کاملا غیرضروری و سو استفاده از پول مالیات دهندگان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Their mission was to crack into the computer system of a major corporation.
[ترجمه گوگل]ماموریت آنها نفوذ به سیستم کامپیوتری یک شرکت بزرگ بود
[ترجمه ترگمان]ماموریت آن ها این بود که وارد سیستم کامپیوتری یک شرکت بزرگ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We've got rid of the old computer system, and good riddance to bad rubbish is what I say.
[ترجمه گوگل]ما از شر سیستم کامپیوتری قدیمی خلاص شده ایم، و رهایی خوب از زباله های بد چیزی است که من می گویم
[ترجمه ترگمان]از شر سیستم کامپیوتری قدیمی خلاص شدیم و از شرش خلاص شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The computer system was switched off in error .
[ترجمه گوگل]سیستم کامپیوتر به اشتباه خاموش شد
[ترجمه ترگمان]سیستم کامپیوتر با خطا خاموش شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The new computer system knocks spots off the old one.
[ترجمه گوگل]سیستم کامپیوتری جدید لکه های قدیمی را از بین می برد
[ترجمه ترگمان]سیستم جدید رایانه ای لکه های قدیمی را پخش می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You can't gain access to the computer system without entering your password.
[ترجمه گوگل]بدون وارد کردن رمز عبور نمی‌توانید به سیستم رایانه دسترسی پیدا کنید
[ترجمه ترگمان]شما نمی توانید بدون وارد کردن گذرواژه به سیستم کامپیوتر دسترسی پیدا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The battery should prevent the computer system from going down in the event of a power cut.
[ترجمه گوگل]باتری باید از خراب شدن سیستم کامپیوتر در صورت قطع برق جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]باتری باید از پایین رفتن سیستم کامپیوتر در صورت قطع برق جلوگیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] سیستم کامپیوتری

انگلیسی به انگلیسی

• total of a computer and its peripherals and equipment, whole computer station

پیشنهاد کاربران

computer system ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: سامانۀ رایانه
تعریف: سامانه ای شامل مجموعۀ کامل سخت افزاری و لوازم جانبی مانند رانه های دیسک سخت ( hard disk ) ، فلاپی دیسک ( floppy disk ) ، نمایشگر، موشی، سامانۀ عامل، نرم افزار و چاپگر که سازگار با یکدیگر طراحی می شوند

بپرس