• : تعریف: the science and study of computers, including how they are made and how they work.
جمله های نمونه
1. A degree in computer science offers a fast track to the top.
[ترجمه گوگل]مدرک در علوم کامپیوتر مسیری سریع برای رسیدن به بالاترین سطح ارائه می دهد [ترجمه ترگمان]یک درجه در علوم کامپیوتر یک مسیر سریع را به بالا ارایه می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Computer science and allied subjects are not taught here.
[ترجمه گوگل]علوم کامپیوتر و موضوعات مرتبط در اینجا تدریس نمی شود [ترجمه ترگمان]علوم کامپیوتر و موضوعات وابسته در اینجا تدریس نمی شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The employment prospects for graduates in computer science are excellent.
[ترجمه گوگل]چشم انداز استخدام برای فارغ التحصیلان علوم کامپیوتر عالی است [ترجمه ترگمان]چشم اندازه ای اشتغال برای فارغ التحصیلان علوم کامپیوتر بسیار عالی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. More and more people turn to computer science.
[ترجمه یئ] هر روز افراد بیشتری به علوم کامپیوتر روی می آورند
|
[ترجمه گوگل]افراد بیشتری به علوم کامپیوتر روی می آورند [ترجمه ترگمان]مردم بیشتر و بیشتری به علوم کامپیوتر مراجعه می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. British scientists have brought computer science to bear on this problem.
[ترجمه گوگل]دانشمندان بریتانیایی علم کامپیوتر را برای حل این مشکل مطرح کرده اند [ترجمه ترگمان]دانشمندان انگلیسی علوم کامپیوتر را برای تحمل این مشکل به ارمغان آورده اند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Computer science is now a fully - fledged academic subject.
[ترجمه گوگل]علوم کامپیوتر اکنون یک موضوع آکادمیک کاملاً پیشرفته است [ترجمه ترگمان]علوم کامپیوتر در حال حاضر یک موضوع علمی کاملا تکامل یافته است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It is possible to combine Computer Science with other subjects, for example Physics.
[ترجمه گوگل]این امکان وجود دارد که علوم کامپیوتر را با سایر دروس به عنوان مثال فیزیک ترکیب کنید [ترجمه ترگمان]این امکان وجود دارد که علم رایانه را با موضوعات دیگر ترکیب کند، به عنوان مثال، فیزیک [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. No knowledge of computer science or of the printing industry would be assumed.
[ترجمه گوگل]هیچ دانشی از علوم کامپیوتر یا صنعت چاپ فرض نمی شود [ترجمه ترگمان]هیچ دانشی از علوم کامپیوتر یا صنعت چاپ در نظر گرفته نشده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Jef Raskin had degrees in computer science and philosophy.
[ترجمه گوگل]جف راسکین دارای مدرک علوم کامپیوتر و فلسفه بود [ترجمه ترگمان]جف راسکین در علوم کامپیوتر و فلسفه مدرک داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Computational Physics students take a first-level course in Computer Science.
[ترجمه گوگل]دانشجویان فیزیک محاسباتی یک دوره سطح اول در علوم کامپیوتر می گذرانند [ترجمه ترگمان]دانشجویان فیزیک محاسباتی اولین دوره در علوم کامپیوتر را به خود اختصاص می دهند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Seventh period Michael has computer science, primarily seen as a way to develop word-processing skills for college.
[ترجمه گوگل]دوره هفتم، مایکل دارای علوم کامپیوتر است، که در درجه اول به عنوان راهی برای توسعه مهارت های پردازش کلمه برای کالج دیده می شود [ترجمه ترگمان]دوره هفتم، مایکل دارای علم کامپیوتر است که در درجه اول به عنوان راهی برای توسعه مهارت های پردازش کلمه برای کالج تلقی می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Last October Paul embarked on a computer science degree at Edinburgh University.
[ترجمه گوگل]در اکتبر گذشته پل در رشته علوم کامپیوتر در دانشگاه ادینبورگ تحصیل کرد [ترجمه ترگمان]اکتبر گذشته پل رشته علوم کامپیوتر را در دانشگاه ادنبورگ آغاز کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Applied mathematics and computer science are distinct disciplines, but they are now locked for ever in an inseparable embrace.
[ترجمه گوگل]ریاضیات کاربردی و علوم کامپیوتر رشته های مجزایی هستند، اما اکنون برای همیشه در آغوشی جدایی ناپذیر محبوس شده اند [ترجمه ترگمان]ریاضیات کاربردی و علوم کامپیوتر مقررات متمایزی هستند، اما در حال حاضر در آغوش جدایی ناپذیر وجود دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Her dream is to get a degree in computer science and then get a high-paying job.
[ترجمه گوگل]رویای او این است که در رشته علوم کامپیوتر مدرک بگیرد و سپس شغلی با درآمد بالا پیدا کند [ترجمه ترگمان]رویای او این است که در علوم کامپیوتر درجه ای دریافت کند و سپس شغل پردرآمد خود را بدست آورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Other disciplines, such as philosophy, psychology, and computer science, sample freely from both traditions.
[ترجمه گوگل]رشتههای دیگر، مانند فلسفه، روانشناسی، و علوم کامپیوتر، آزادانه از هر دو سنت نمونهگیری میکنند [ترجمه ترگمان]سایر رشته ها مانند فلسفه، روانشناسی، و علوم رایانه، نمونه از هر دو سنت هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
تخصصی
[کامپیوتر] علوم کامپیوتر ؛ علم کامپیوتر - علم کامپیوتر - مطالعه ی ریاضی و علمی و کارایی های احتمالی کامپیوتر . علم کامپیوتر زمینه ی بسیار گسترده ای است که شامل ریاضیات محض ( نگاه کنید به helting problem , complexity theory )، مهندسی ( نگاه کنید به computer architecture)، مدیریت ( نگاه کنید به software engineering ) و حتی مطالعه ی فکر بشر ( نگاه کنید به artificial intelligence) است . در حقیقت متخصصان علم کامپوتر، غالباً در هر زمینه ای که کامپیوتر کابرد داشته باشد، فعالیت می کند . امروزه علم کامپیوتر از آموزش صرف فراتر رفته است، و حتی درک تکنولوژی آینده به کمک علم کامپیوتر امکان پذیر است . [ریاضیات] علم کامپیوتر
انگلیسی به انگلیسی
• field which studies the performance and function of computers
پیشنهاد کاربران
Computer science is the study of computers and computational systems. It encompasses a broad range of topics, from the theoretical foundations of computing to the practical applications of technology. � ... [مشاهده متن کامل]
Key areas of computer science include: 1 - Algorithms and data structures 2 - Artificial intelligence 3 - Computer graphics 4 - Computer networks 5 - Database systems 6 - Human - computer interaction 7 - Programming languages 8 - Software engineering 9 - Theory of computation