compressibility

/kəmˌpresəˈbɪlɪtiː//kəmˌpresɪˈbɪlɪtɪ/

معنی: تراکم پذیری، قابلیت فشردگی
معانی دیگر: قابلیت فشردگی، تراکم پذیری

جمله های نمونه

1. Based on the compressibility of liquid, through the mechanical mean can translate the small linear displacement into higher pressure.
[ترجمه گوگل]بر اساس تراکم پذیری مایع، از طریق میانگین مکانیکی می توان جابجایی خطی کوچک را به فشار بالاتر تبدیل کرد
[ترجمه ترگمان]براساس تراکم پذیری مایع، از طریق میانگین مکانیکی می تواند جابجایی خطی کوچک را به فشار بالاتر ترجمه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The influence of different total compressibility on mechanical capability is analyzed.
[ترجمه گوگل]تأثیر تراکم پذیری کل مختلف بر قابلیت مکانیکی تجزیه و تحلیل می شود
[ترجمه ترگمان]تاثیر تراکم پذیری کل بر روی قابلیت مکانیکی مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Although in identical compression algorithm falls, the compressibility of the watch also is unfixed.
[ترجمه گوگل]اگرچه در الگوریتم فشرده سازی یکسان سقوط می کند، تراکم پذیری ساعت نیز ثابت نیست
[ترجمه ترگمان]اگر چه در الگوریتم فشرده سازی یک سان، تراکم ساعت نیز تعیین نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Using a compressibility coordinate transformation, a set of the first derivative differential equations has been derived.
[ترجمه گوگل]با استفاده از تبدیل مختصات تراکم پذیری، مجموعه ای از اولین معادلات دیفرانسیل مشتق به دست آمده است
[ترجمه ترگمان]با استفاده از یک دگرگونی مختصات تراکم، مجموعه ای از معادلات دیفرانسیل مشتق اول بدست آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Coefficient of compressibility firstdecreases then increases initialcontent and a minimum existingnearby optimum moisture content.
[ترجمه گوگل]ضریب تراکم ابتدا کاهش می یابد و سپس محتوای اولیه و حداقل رطوبت موجود در نزدیکی بهینه را افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]ضریب تراکم پذیری، initialcontent و حداقل مقدار رطوبت بهینه را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Definition and Implications of Compressibility. Special Solutions. Reynolds Analogy.
[ترجمه گوگل]تعریف و مفاهیم تراکم پذیری راه حل های ویژه قیاس رینولدز
[ترجمه ترگمان]تعریف و مفاهیم ضمنی of راه حل های ویژه شباهت رینولدز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Using these formulas, eccentric factors and critical compressibility factors of alkane series are calculated and the calculated values are in excellent agreement with the experimental values.
[ترجمه گوگل]با استفاده از این فرمول ها ضرایب خارج از مرکز و ضرایب تراکم پذیری بحرانی سری آلکان محاسبه شده و مقادیر محاسبه شده با مقادیر تجربی تطابق بسیار خوبی دارند
[ترجمه ترگمان]با استفاده از این فرمول ها، عوامل عجیب و غیر عادی سری های آلکان محاسبه می شوند و مقادیر محاسبه شده در تطابق عالی با مقادیر تجربی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The effects of parameters such as the gas compressibility, the liquid viscosity, surface tension, density ratio, and velocity ratio, have been considered.
[ترجمه گوگل]اثرات پارامترهایی مانند تراکم پذیری گاز، ویسکوزیته مایع، کشش سطحی، نسبت چگالی و نسبت سرعت در نظر گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]اثرات پارامترهای نظیر تراکم گاز، ویسکوزیته مایع، کشش سطحی، نسبت چگالی و نسبت سرعت در نظر گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Some parameters including compressibility, permeability, temperature, synthetical strength, moisture and active clay content.
[ترجمه گوگل]برخی از پارامترها شامل تراکم پذیری، نفوذپذیری، دما، استحکام مصنوعی، رطوبت و محتوای خاک رس فعال
[ترجمه ترگمان]برخی پارامترها شامل تراکم پذیری، تراوایی، دما، مقاومت synthetical، رطوبت و محتوای خاک رس فعال می باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The compressibility of upper heavier fluid is a stable factor, while the compressibility of lower lighter fluid is an instable factor.
[ترجمه گوگل]تراکم پذیری سیال سنگین تر بالایی یک عامل پایدار است، در حالی که تراکم پذیری سیال سبک تر یک عامل ناپایدار است
[ترجمه ترگمان]تراکم پذیری مایع سنگین تر یک عامل ثابت است در حالی که تراکم پذیری سیال سبک تر یک عامل instable است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A theoretical formula is proposed between the stress sensitivity index and the compressibility of rock.
[ترجمه گوگل]یک فرمول نظری بین شاخص حساسیت تنش و تراکم پذیری سنگ پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]یک فرمول نظری بین شاخص حساسیت استرس و تراکم پذیری سنگ پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Due to the mucky soil's high natural moisture content, large compressibility, low strength and other areal discrepancies, the risk of foundation excavation is high.
[ترجمه گوگل]با توجه به رطوبت طبیعی بالای خاک گل آلود، تراکم پذیری زیاد، مقاومت کم و سایر ناهماهنگی های سطحی، خطر حفاری پی بالا است
[ترجمه ترگمان]به خاطر مقدار رطوبت بالای خاک، تراکم زیاد، مقاومت کم و دیگر اختلافات areal، خطر حفاری پایه بالا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The testing results show that the core porosity, permeability, compressibility of low-permeability core are sensitive to confined pressure, and there are exponential degression relation among them.
[ترجمه گوگل]نتایج آزمایش نشان می‌دهد که تخلخل هسته، نفوذپذیری، تراکم‌پذیری هسته با نفوذپذیری پایین به فشار محدود حساس است و رابطه نزولی نمایی بین آنها وجود دارد
[ترجمه ترگمان]نتایج آزمایش ها نشان می دهد که تخلخل مغزه، تراوایی، تراکم پذیری هسته نفوذپذیری پایین به فشار محدود حساس بوده و رابطه degression بین آن ها وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Setup Squeezer provides BCJ 2 filters that pre - process your executables and increase their compressibility.
[ترجمه گوگل]Setup Squeezer فیلترهای BCJ 2 را ارائه می دهد که فایل های اجرایی شما را از قبل پردازش می کند و تراکم پذیری آنها را افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]راه اندازی squeezer ۲ فیلتر را ارایه می دهد که executables را پردازش کرده و تراکم آن ها را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The validity of using static-penetrameter data to appraise the property of the shear strength and compressibility and value of unite weight of the soil was also reviewed.
[ترجمه گوگل]اعتبار استفاده از داده های استاتیک-نفوذ برای ارزیابی ویژگی مقاومت برشی و تراکم پذیری و ارزش واحد وزن خاک نیز مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]اعتبار استفاده از داده های static - penetrameter برای ارزیابی ویژگی مقاومت برشی و تراکم پذیری و ارزش of خاک نیز مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تراکم پذیری (اسم)
compressibility

قابلیت فشردگی (اسم)
compressibility

تخصصی

[شیمی] قابلیت فشردگى، تراکم پذیرى
[عمران و معماری] تراکم پذیری - قابلیت تراکم - قابلیت فشردگی
[زمین شناسی] تراکم پذیری، قابلیت تراکم، قابلیت فشردگی
[نساجی] تراکم پذیری - قابلیت تراکم
[خاک شناسی] تراکم پذیری
[نفت] فشارپذیری
[پلیمر] تراکم پذیری

انگلیسی به انگلیسی

• ability to be compacted or condensed

پیشنهاد کاربران

compressibility ( شیمی )
واژه مصوب: تراکم‏پذیری
تعریف: [شیمی، مهندسی بسپار] قابلیت تغییر حجم براثر تغییر فشار|||[فیزیک] ‏میزان کاهش حجم ماده براثر نیروهای تراکمی

بپرس