صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of compost.
compostable
بررسی کلمه
پیشنهاد کاربران
compostable : قابل تبدیل به کود
biodegradable : تجزیه پذیر
هر ماده ی compostable یک biodegradable هست، ولی
هر ماده ی biodegradable یک compostable نیست.
✍ اگر هدفت حفظ محیط زیست باشه، مواد compostable گزینه ی بهتری هستن چون نه تنها تجزیه می شن، بلکه به خاک مفید هم تبدیل می شن.
... [مشاهده متن کامل]
✍این واژه برای موادی به کار می رود که در شرایط مناسب ( مانند رطوبت، گرما و حضور میکروارگانیسم ها ) تجزیه شده و به کود طبیعی تبدیل می شوند، بدون اینکه برای محیط زیست ضرر داشته باشند.
مثال ها:
- Compostable bags → کیسه های قابل تبدیل به کود�
- Compostable packaging → بسته بندی قابل کمپوست شدن
✍️قابل کمپوست به موادی یا محصولاتی اطلاق می شود که می توانند در محیط کمپوست به اجزاء طبیعی و غیر سمی تبدیل شوند، معمولاً در یک بازه زمانی خاص. اقلام قابل کمپوست به ماده آلی تبدیل می شوند که خاک را غنی می سازد، در حالی که مواد تجزیه پذیر ممکن است به طور کامل مواد مغذی را به خاک بازنگردانند.
... [مشاهده متن کامل]
✍️✍️مواد قابل کمپوست برای کاهش میزان ضایعات ارسال شده به محل های دفن زباله و کاهش تأثیرات زیست محیطی حیاتی هستند. این مواد به بازگرداندن مواد مغذی به اکوسیستم کمک می کنند و سلامت خاک و پایداری را ترویج می کنند.
👈مترادف؛ Decomposable, organic, soil - enriching.
👇مثال؛
Food Waste: "Compostable food scraps can be added to a home compost pile to create nutrient - rich soil. " 🥕🌱
Packaging: "The company switched to compostable packaging to reduce its environmental impact. " 📦🌍
Utensils: "At the eco - friendly festival, all utensils were compostable to minimize waste. " 🍴♻️
... [مشاهده متن کامل]
✍️✍️مواد قابل کمپوست برای کاهش میزان ضایعات ارسال شده به محل های دفن زباله و کاهش تأثیرات زیست محیطی حیاتی هستند. این مواد به بازگرداندن مواد مغذی به اکوسیستم کمک می کنند و سلامت خاک و پایداری را ترویج می کنند.
👈مترادف؛ Decomposable, organic, soil - enriching.
👇مثال؛
Utensils: "At the eco - friendly festival, all utensils were compostable to minimize waste. " 🍴♻️
تجزیه پذیر
پوسیدنی