compositing
تخصصی
[زمین شناسی] مرکب شدن، ترکیب شدن، مخلوط شدن.
پیشنهاد کاربران
🔸 معادل فارسی:
ترکیب سازی تصویری / تلفیق لایه ها / ساخت تصویر مرکب
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ( سینمایی/دیجیتال – تصویری ) :
فرآیند ترکیب چند تصویر، ویدیو، یا لایه ی گرافیکی برای ساخت یک تصویر نهایی واحد—اغلب در جلوه های ویژه، طراحی گرافیک، یا تولید محتوای دیجیتال
... [مشاهده متن کامل]
مثال: Compositing is used to merge CGI with live - action footage.
کامپازیتینگ برای ترکیب تصاویر کامپیوتری با فیلم واقعی استفاده می شه.
2. ( طراحی/تبلیغات – گرافیکی ) :
ادغام عناصر بصری مختلف ( متن، تصویر، بافت، نور، سایه ) برای خلق یک طرح نهایی هماهنگ
مثال: The poster’s impact depends on smart compositing.
اثرگذاری پوستر به ترکیب سازی هوشمندانه بستگی داره.
3. ( نرم افزاری – فنی ) :
در محیط های طراحی دیجیتال، به معنای استفاده از ابزارهایی مثل After Effects، Nuke، یا Photoshop برای تلفیق لایه ها و تنظیم جلوه ها
مثال: He’s doing compositing in After Effects for the final scene.
داره صحنه ی آخر رو با کامپازیتینگ در افتر افکت می سازه.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
layering – merging – blending – integration – visual assembly – montage – fusion
________________________________________
🔸 نکته ی فرهنگی و اضافی:
در زبان انگلیسی، "compositing" یکی از مراحل کلیدی در تولید محتوای تصویری حرفه ای است—از فیلم سازی و تبلیغات گرفته تا طراحی رابط کاربری و گرافیک متحرک. در فارسی، بسته به زمینه، می تونه به صورت �ترکیب سازی تصویری�، �تلفیق لایه ها�، یا �مونتاژ دیجیتال� ترجمه بشه—و در محاوره، عباراتی مثل �همه چی رو چسبوندن به هم�، �صحنه رو ساختن با چندتا لایه�، یا �با افکت ها ترکیبش کردن� رایجه.
ترکیب سازی تصویری / تلفیق لایه ها / ساخت تصویر مرکب
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ( سینمایی/دیجیتال – تصویری ) :
فرآیند ترکیب چند تصویر، ویدیو، یا لایه ی گرافیکی برای ساخت یک تصویر نهایی واحد—اغلب در جلوه های ویژه، طراحی گرافیک، یا تولید محتوای دیجیتال
... [مشاهده متن کامل]
مثال: Compositing is used to merge CGI with live - action footage.
کامپازیتینگ برای ترکیب تصاویر کامپیوتری با فیلم واقعی استفاده می شه.
2. ( طراحی/تبلیغات – گرافیکی ) :
ادغام عناصر بصری مختلف ( متن، تصویر، بافت، نور، سایه ) برای خلق یک طرح نهایی هماهنگ
مثال: The poster’s impact depends on smart compositing.
اثرگذاری پوستر به ترکیب سازی هوشمندانه بستگی داره.
3. ( نرم افزاری – فنی ) :
در محیط های طراحی دیجیتال، به معنای استفاده از ابزارهایی مثل After Effects، Nuke، یا Photoshop برای تلفیق لایه ها و تنظیم جلوه ها
مثال: He’s doing compositing in After Effects for the final scene.
داره صحنه ی آخر رو با کامپازیتینگ در افتر افکت می سازه.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
________________________________________
🔸 نکته ی فرهنگی و اضافی:
در زبان انگلیسی، "compositing" یکی از مراحل کلیدی در تولید محتوای تصویری حرفه ای است—از فیلم سازی و تبلیغات گرفته تا طراحی رابط کاربری و گرافیک متحرک. در فارسی، بسته به زمینه، می تونه به صورت �ترکیب سازی تصویری�، �تلفیق لایه ها�، یا �مونتاژ دیجیتال� ترجمه بشه—و در محاوره، عباراتی مثل �همه چی رو چسبوندن به هم�، �صحنه رو ساختن با چندتا لایه�، یا �با افکت ها ترکیبش کردن� رایجه.
ترکیب بندی
تصویربندی
تصویربندی