composer

/kəmˈpoʊzə//kəmˈpəʊzə/

معنی: نویسنده، مولف، مصنف، سازنده، سراینده، آهنگساز، اهنگ ساز
معانی دیگر: (به ویژه در مورد موسیقی) مصنف

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: one who composes, esp. music.

- Beethoven may be the most famous of the classical composers.
[ترجمه 💎heli] بتهوون شاید یکی از معروف ترین آهنگسازان سبک کلاسیک باشد
|
[ترجمه Sety] بتهوون ممکن است مشهورترین آهنگساز کلاسیک باشد
|
[ترجمه عبنه ای] آهنگساز کلاسیک سال
|
[ترجمه گوگل] بتهوون ممکن است مشهورترین آهنگساز کلاسیک باشد
[ترجمه ترگمان] بتهوون شاید معروف ترین آهنگسازان کلاسیک باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a ranking composer
آهنگساز برجسته

2. a famous german composer
یک آهنگساز معروف آلمانی

3. No composer was considered worthy of the name until he had written an opera.
[ترجمه گوگل]هیچ آهنگسازی تا زمانی که یک اپرا ننوشت شایسته این نام نمی دانستند
[ترجمه ترگمان]تا زمانی که یک اپرا می نوشت، هیچ آهنگ ساز شایسته این نام در نظر گرفته نمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The success of a popular composer depends on his melody.
[ترجمه گوگل]موفقیت یک آهنگساز محبوب به ملودی او بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]موفقیت یک آهنگ ساز مشهور به ملودی او بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The composer of this popular song is a young man.
[ترجمه F.M] اهنگ ساز این اهنگ محبوب یک مرد جوان است
|
[ترجمه گوگل]آهنگساز این آهنگ محبوب مرد جوانی است
[ترجمه ترگمان]آهنگساز این آهنگ معروف یک مرد جوان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The composer expresses his sorrow in his music.
[ترجمه گوگل]آهنگساز غم خود را در موسیقی خود بیان می کند
[ترجمه ترگمان]آهنگساز در موسیقی خود غم خود را بیان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This great composer ended his days in a lunatic asylum.
[ترجمه گوگل]این آهنگساز بزرگ روزهای خود را در یک دیوانه خانه به پایان رساند
[ترجمه ترگمان]این آهنگ ساز بزرگ روزه ای خود را در یک آسایشگاه روانی به پایان رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Lewis emerges as a composer of distinction and sensitivity.
[ترجمه گوگل]لوئیس به عنوان آهنگساز تمایز و حساسیت ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]لوییس به عنوان یک آهنگساز تمایز و حساسیت ظاهر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He was a composer of songs and a wonderful conductor, a man who could improvise lines on the moment.
[ترجمه گوگل]او آهنگساز ترانه و رهبر ارکستر فوق العاده ای بود، مردی که می توانست در لحظه ترانه ها را بداهه بسازد
[ترجمه ترگمان]او یک آهنگ ساز و یک رهبر ارکستر فوق العاده بود، مردی که می توانست در آن لحظه خطوطی را نمایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The famous composer autographed copies of his music.
[ترجمه گوگل]این آهنگساز معروف نسخه هایی از موسیقی خود را امضا کرد
[ترجمه ترگمان]آهنگ ساز مشهور autographed نسخه از موسیقی او را امضا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. As a struggling young composer she applied to the Scottish Arts Council for a grant.
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک آهنگساز جوان مبارز برای دریافت کمک هزینه به شورای هنر اسکاتلند درخواست داد
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک آهنگساز جوان در حال کش مکش برای کمک به شورای هنرهای اسکاتلند درخواست کمک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She's only 18 but she's already a practised composer.
[ترجمه گوگل]او فقط 18 سال دارد اما در حال حاضر یک آهنگساز حرفه ای است
[ترجمه ترگمان]او فقط ۱۸ سال دارد، اما او یک آهنگ ساز آزموده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The hymn was written by an obscure Greek composer for the 1896 Athens Olympics.
[ترجمه گوگل]این سرود توسط یک آهنگساز ناشناخته یونانی برای المپیک 1896 آتن نوشته شده است
[ترجمه ترگمان]این سرود به وسیله آهنگساز گمنام یونانی برای المپیک آتن در سال ۱۸۹۶ نوشته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He has dual role as composer and conductor.
[ترجمه گوگل]او به عنوان آهنگساز و رهبر ارکستر نقش دوگانه ای دارد
[ترجمه ترگمان]او نقش دوگانه را به عنوان آهنگساز و رهبر ارکستر در نظر گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. As a composer, he was up there with the best.
[ترجمه گوگل]او به عنوان آهنگساز با بهترین ها همراه بود
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک آهنگ ساز، او با بهترین ها در آنجا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نویسنده (اسم)
craftsman, penman, scrivener, author, writer, composer

مولف (اسم)
author, composer, compiler

مصنف (اسم)
author, writer, composer

سازنده (اسم)
performer, author, composer, maker, manufacturer, creator, constructor, builder, producer, engineer, originator, procreator, instrumentalist

سراینده (اسم)
composer, poet, chanter, singer, vocalist, warbler

آهنگساز (اسم)
composer

اهنگ ساز (اسم)
harmonist, composer, compositor, setter, symphonist

تخصصی

[سینما] آهنگساز

انگلیسی به انگلیسی

• person who composes musical compositions; author, writer, poet
a composer is a person who writes music.

پیشنهاد کاربران

آهنگساز یه تفاوتی مهم با سراینده یا ترانه نویس داره توی اپرا،
سراینده یا ترانه نویس یاترانه سرا باید شاعر ی بلدباشه بخصوص توی اپرا، ترانه سرا لیبرتو Libretto نامیده میشه، اما اهنگساز composer :
معمولا اهنگسازان ترانه رو خودشون نمی نویسن. البنه ریشارد واگنر استثنا بود هم اهنگ می ساخت هم لیبرتو ( متن شعر اپرا، یا اپرانامه ) رو میساخت. . . دقت بشه مصطلح هست توی اپرا که اگه بگن اپرا ( نه لیبرتو ) رو کی نوشته ، در جواب میگن اهنگساز. پس فعل write opera اشاره به اهنگساز یا کمپوزر داره. و فرق داره با فعل write opera's libretto . مثلا موزارت معروف، که او نیز لیبرتوی آثار معروفی چون ازدواج فیگارو The Marriage of Figaro را خودش ننوشت بلکه لورنزو دی پونته برایش نوشت. اما وقتی میگن نویسنده این اپرا که بود جوابش موزارت یعنی همان کمپوزر است. در حالیکه وقتی میگن نویسنده لیبرتو کی بوده یا ترانه رو کدوم شاعر سروده جوابش دی پونته است.
...
[مشاهده متن کامل]

Opera librettos are usually not written by the composer because composing music and writing a dramatic text require different skills and expertise. The libretto writer, often a poet or playwright, specializes in creating compelling stories, characters, and dialogue that can be translated into music by the composer
The libretto is the opera's text—the literal words being sung. While music is the driving force of opera, without the libretto ( “little book” in Italian ) no one would be singing anything! When we think about who wrote an opera, we tend to think of one person: the composer.
https://www. sfopera. com/learn/about - opera/from - aria - to - vibrato - a - glossary - of - opera - terms/#:~:text=Libretto definition: The libretto is, of one person: the composer.

composer: آهنگساز
سازنده
خالق یه اثر
مثل نوشته، موسیقی، نقاشی
composer ( موسیقی )
واژه مصوب: آهنگ ساز
تعریف: خالق اثر موسیقایی
نویسنده _مؤلف_آهنگساز_سراینده
نگارشگر، نویسا، نویس یار
منظور از �Composer� در اینجا پنجره نگارش رایانامه است که شامل نام فرستنده، گیرنده، عنوان، متن پیام و پیوست هاست.
معنی �نویسنده� یا �سازنده� برای این مورد خیلی جالب نیست چون به نوبه خود کاری انجام نمی دهد. پس حداقل �نویسا� بمعنای �نویسنده� و با کاربرد اسم خاص شاید مورد بهتری باشد. نگارشگر هم مورد مناسبی است.
...
[مشاهده متن کامل]

از آنجا که همین پنجره به نویسنده در نگارش رایانامه کمک می کند شاید �نویس یار� هم گزینه بهتری باشد.
البته در اینجا برای برگردان نرم افزارها و تارنماهای اینترنتی این موارد پیشنهاد شده است!!

aperson who write music
آهنگساز

something who write music
آهنگساز
مولف
نویسنده
موسیقی دان
نوت نویس

ترانه سرا
someone who writes music
ترانه نویس
آهنگساز
آهنگ ساز - سراینده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس