[ترجمه گوگل] اظهارات تمجیدی [ترجمه ترگمان] تعارف و تمجید می کرد، [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2)تعریف: free of charge. • مترادف: free, gratis, gratuitous, on the house
- complimentary samples of a new product
[ترجمه گوگل] نمونه های رایگان یک محصول جدید [ترجمه ترگمان] نمونه هایی از محصول جدید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. complimentary remarks
اظهارات ستایش آمیز
2. a complimentary ticket
بلیط افتخاری (اهدایی)
3. His remarks were the reverse of complimentary.
[ترجمه گوگل]سخنان او برعکس تعارف بود [ترجمه ترگمان]اظهار نظر او نوعی تعارف و تعارف بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The staff have been very complimentary, and so have the customers.
[ترجمه گوگل]پرسنل و مشتریان نیز بسیار تحسین برانگیز بوده اند [ترجمه ترگمان]کارکنان بسیار تعریف و تمجید می کنند و مشتریان هم همین طور [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The supermarket operates a complimentary shuttle service.
[ترجمه گوگل]سوپرمارکت سرویس رفت و برگشت رایگان دارد [ترجمه ترگمان]سوپرمارکت یک سرویس شاتل تکمیلی را اداره می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She made some highly complimentary remarks about their school.
[ترجمه گوگل]او اظهارات بسیار تحسین آمیزی درباره مدرسه آنها کرد [ترجمه ترگمان]او در مورد مدرسه آن ها چند تا سخنرانی بسیار عالی انجام داده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Jennie was very complimentary about Katharine's riding.
[ترجمه گوگل]جنی در مورد سواری کاترین بسیار تعارف کرد [ترجمه ترگمان]Jennie در مورد سوار شدن کاترین خیلی خوشحال بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She made some very complimentary remarks about my English. It can also mean 'free':There was a complimentary basket of fruit in our room. Complementary:The team members have different but complementary skills.
[ترجمه گوگل]او در مورد زبان انگلیسی من اظهارات بسیار تعریفی کرد همچنین می تواند به معنای "رایگان" باشد: یک سبد میوه رایگان در اتاق ما وجود داشت مکمل: اعضای تیم مهارت های متفاوت اما مکمل دارند [ترجمه ترگمان]درباره زبان انگلیسی من مطالبی بسیار تعریف می کرد همچنین می تواند به معنی آزادی باشد: یک سبد پر از میوه در اتاق ما وجود داشت مکمل: اعضای تیم دارای مهارت های متفاوت اما مکمل یکدیگر هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Everyone had been most complimentary about the costumes.
[ترجمه گوگل]همه بیشتر از همه در مورد لباس ها تعریف می کردند [ترجمه ترگمان]همه از این لباس ها تعریف و تمجید می کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Our guests said some very complimentary things about the meal I'd cooked.
[ترجمه گوگل]مهمانان ما در مورد غذایی که من پخته بودم چیزهای کاملاً رایگان گفتند [ترجمه ترگمان]میهمانان ما درباره غذایی که من پخته بودم چیزهای جالبی می گفتند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. We often get complimentary remarks regarding the cleanliness of our patio.
[ترجمه گوگل]ما اغلب در مورد تمیزی پاسیو خود اظهارات تمجیدی دریافت می کنیم [ترجمه ترگمان]ما اغلب راجع به تمیز و تمیز کردن حیاط ما حرف می زنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She was extremely complimentary about his work.
[ترجمه گوگل]او در مورد کار او بسیار تعریف می کرد [ترجمه ترگمان]به شدت از کارش خوشحال بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She prefixed a few complimentary remarks to her speech.
[ترجمه گوگل]او پیشوند چند اظهار نظر تعریفی را به سخنرانی خود اضافه کرد [ترجمه ترگمان]چند تا اظهار ادب به زبان آورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. She was highly complimentary about my paintings.
[ترجمه آرزو] او بشدت از نقاشی های به وجد آمد.
|
[ترجمه گوگل]او در مورد نقاشی های من بسیار تعریف می کرد [ترجمه ترگمان]از نقاشی های من خیلی تعریف و تمجید می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
با تعریف (صفت)
complimentary
تعارفی (صفت)
complimentary
تعریف امیز (صفت)
complimentary
انگلیسی به انگلیسی
• expressing praise or admiration if you are complimentary about something, you express admiration for it. a complimentary ticket, meal, or drink is free.
تحسین آمیز , تحسین کننده ؛ رایگان – complimentary remarks – The reviews have been complimentary – She was highly complimentary about my paintings – complimentary samples of a new product – I've got complimentary tickets for the theatre
تمجید کننده/adjective/
تحسین آمیز
دو کلمه با املای نزدیک به هم وجود دارند که معانی مختلفی دارند : اولی complimentary با حرف i که به معنای تعریف و تمجیدآمیز ، رایگان و . . . هست و دومی complementary با حرف e که به معنای مکمل هست . گرچه تلفظ هر دو به یک شکله اما املای متفاوت داره .
رایگان ومجانی
ستایشگر
رایگان، مجانی
A complimentary glass of wine یک لیوان شراب رایگان