complicatedness

جمله های نمونه

1. The complicatedness lies not only in ownership but also in related rights and responsibilities.
[ترجمه گوگل]پیچیدگی نه تنها در مالکیت بلکه در حقوق و مسئولیت های مرتبط نیز نهفته است
[ترجمه ترگمان]The نه تنها در مالکیت بلکه در حقوق و مسئولیت های مرتبط نیز نهفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Of course, due to the complicatedness of the issue, it is unrealistic for us to expect a solution through one or two rounds of talks.
[ترجمه گوگل]البته به دلیل پیچیدگی موضوع، انتظار راه حل از طریق یک یا دو دور مذاکره برای ما غیرواقعی است
[ترجمه ترگمان]البته، به دلیل مشکل این مساله، غیرواقع گرایانه است که از طریق یک یا دو دوره مذاکرات انتظار یک راه حل را داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Because of drilling complicatedness of geological condition, some special stratum conditions must adopt new-type washing liquid, the foam is one kind of new-typly washing liquid.
[ترجمه گوگل]به دلیل پیچیدگی حفاری شرایط زمین شناسی، برخی از شرایط لایه خاص باید مایع شستشوی نوع جدید را اتخاذ کنند، فوم نوعی مایع شستشوی نوع جدید است
[ترجمه ترگمان]به دلیل حفاری در شرایط زمین شناسی، برخی شرایط لایه ویژه باید مایع شستشوی نوع جدیدی را اتخاذ کنند، کف یک نوع مایع شستشوی جدید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Industrial relations in the period of transformation take on a feature of complicatedness and diversity. Workers' legitimate rights are increasingly infringed.
[ترجمه گوگل]روابط صنعتی در دوره دگرگونی ویژگی پیچیدگی و تنوع به خود می گیرد حقوق مشروع کارگران به طور فزاینده ای نقض می شود
[ترجمه ترگمان]روابط صنعتی در دوره تبدیل به ویژگی تنوع زیستی و تنوع می پردازد حقوق قانونی کارگران به طور فزاینده ای نقض شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The system thinks that need group to be really ripe and can probe into the complicatedness and conflict topic thoroughly.
[ترجمه گوگل]این سیستم فکر می‌کند که گروه باید واقعاً رسیده باشد و می‌تواند موضوع پیچیده و درگیری را به طور کامل بررسی کند
[ترجمه ترگمان]این سیستم فکر می کند که نیاز به گروه بسیار مناسب است و می تواند به طور کامل به موضوع درگیری و مناقشه رسیدگی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The system think need group to be really ripe and can probe into the complicatedness and conflict topic thoroughly.
[ترجمه گوگل]سیستم فکر می‌کند که باید گروه واقعاً رسیده باشد و بتواند موضوع پیچیده و درگیری را به طور کامل بررسی کند
[ترجمه ترگمان]این سیستم فکر می کند که باید به گروه بسیار رسیده باشد و بتواند به طور کامل به موضوع درگیری و مناقشه رسیدگی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The third-order cumulant is used to improve the robustness to noise, and the singular value vector is used to reduce the memory and complicatedness. The simulated experimental . . .
[ترجمه گوگل]انباشته مرتبه سوم برای بهبود استحکام در برابر نویز و بردار مقدار منفرد برای کاهش حافظه و پیچیدگی استفاده می شود آزمایش شبیه سازی شده
[ترجمه ترگمان]The مرتبه سوم برای بهبود مقاومت در برابر نویز استفاده می شود، و بردار ارزش واحد برای کاهش حافظه و حافظه مورد استفاده قرار می گیرد شبیه سازی شبیه سازی شده …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. College teachers' work bears the characteristics of creativeness and complicatedness and, usually, their achievements are not fully salient.
[ترجمه گوگل]کار معلمان کالج دارای ویژگی های خلاقیت و پیچیدگی است و معمولاً دستاوردهای آنها کاملاً برجسته نیست
[ترجمه ترگمان]کار معلمان کالج دارای ویژگی های قدرت خلاقه و complicatedness است و معمولا موفقیت آن ها به طور کامل برجسته نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This paper has analysed the main behaviors of the three rural issues and the reasons causing complicatedness and arduousness .
[ترجمه گوگل]این مقاله به تحلیل رفتارهای اصلی سه موضوع روستایی و دلایل پیچیدگی و سختی آن پرداخته است
[ترجمه ترگمان]این مقاله رفتار اصلی سه موضوع روستایی و دلایل ایجاد complicatedness و arduousness را تحلیل کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The best we can do, I think, is to acknowledge its frailties, that stem from its fundamental complicatedness.
[ترجمه گوگل]به نظر من بهترین کاری که می‌توانیم انجام دهیم این است که ضعف‌های آن را بپذیریم که از پیچیدگی‌های اساسی آن ناشی می‌شود
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم بهترین کاری که می توانیم بکنیم این است که ضعف های خود را که ناشی از complicatedness بنیادی آن است، به رسمیت بشناسیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The basic modeling of bird-and-insect scripts is characterized by integration of characters and pictures, change of straight strokes into curved strokes and preferring complicatedness to simplicity.
[ترجمه گوگل]مدل‌سازی اولیه اسکریپت‌های پرنده و حشره با ادغام شخصیت‌ها و تصاویر، تغییر خطوط مستقیم به خطوط منحنی و ترجیح دادن پیچیدگی به سادگی مشخص می‌شود
[ترجمه ترگمان]مدلسازی اصلی متون پرنده و حشرات با ادغام شخصیت ها و تصاویر، تغییر خطوط مستقیم به حرکت های خمیده و ترجیح دادن complicatedness به سادگی مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. With the deepening of the development of river course and coast resources, the amount, frequency and complicatedness of ships' entering construction operation are increasing continuously.
[ترجمه گوگل]با تعمیق توسعه مسیر رودخانه و منابع ساحلی، میزان، فراوانی و پیچیدگی ورود کشتی ها به عملیات ساخت به طور مداوم افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]با عمیق تر شدن توسعه مسیر رودخانه و منابع ساحلی، مقدار، فراوانی و تعداد کشتی هایی که وارد عملیات ساخت وساز می شوند به طور مداوم در حال افزایش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The third-order cumulant is used to improve the robustness to noise, and the singular value vector is used to reduce the memory and complicatedness. The. . .
[ترجمه گوگل]انباشته مرتبه سوم برای بهبود استحکام در برابر نویز و بردار مقدار منفرد برای کاهش حافظه و پیچیدگی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]The مرتبه سوم برای بهبود مقاومت در برابر نویز استفاده می شود، و بردار ارزش واحد برای کاهش حافظه و حافظه مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The final charge will be balanced with the total amount of hours, and the case complicatedness, and will be within the total calculated amount.
[ترجمه گوگل]شارژ نهایی با کل ساعت ها و پیچیدگی کیس متعادل می شود و در کل مبلغ محاسبه شده خواهد بود
[ترجمه ترگمان]بار نهایی با مقدار کل ساعت متعادل خواهد شد و در کل مقدار محاسبه شده خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• complexity, intricacy

پیشنهاد کاربران

پیچیدگی
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : complicate
✅️ اسم ( noun ) : complication / complicatedness
✅️ صفت ( adjective ) : complicated
✅️ قید ( adverb ) : complicatedly

بپرس