1. These events will greatly complicate the situation.
 [ترجمه گوگل]این اتفاقات وضعیت را تا حد زیادی پیچیده خواهد کرد 
[ترجمه ترگمان]این رویدادها تا حد زیادی اوضاع را پیچیده تر خواهند کرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
2. The day's events, he said, would only complicate the task of the peacekeeping forces.
 [ترجمه گوگل]او گفت که وقایع روز فقط وظیفه نیروهای حافظ صلح را پیچیده می کند 
[ترجمه ترگمان]او گفت که رویداده ای روز تنها وظیفه نیروهای حافظ صلح را پیچیده می کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. It will only complicate the situation if we invite his old girlfriend as well.
 [ترجمه گوگل]فقط اگر دوست دختر قدیمی او را هم دعوت کنیم اوضاع را پیچیده تر می کند 
[ترجمه ترگمان]اگر دوست دختر سابقش را هم دعوت کنیم، اوضاع را پیچیده تر می کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. To complicate matters further, there will be no transport available till 8 o'clock.
 [ترجمه گوگل]برای پیچیده تر شدن اوضاع، تا ساعت 8 هیچ حمل و نقلی وجود نخواهد داشت 
[ترجمه ترگمان]برای پیچیده تر کردن مسائل، حمل و نقل تا ساعت ۸ در دسترس نخواهد بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. I do not wish to complicate the task more than is necessary.
 [ترجمه گوگل]من نمی خواهم کار را بیش از آنچه لازم است پیچیده کنم 
[ترجمه ترگمان]نمی خواهم بیش از آن که لازم باشد کار را پیچیده تر کنم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. To complicate matters further, everybody's vitamin requirements vary.
 [ترجمه گوگل]برای پیچیده تر کردن مسائل، نیاز هر فرد به ویتامین متفاوت است 
[ترجمه ترگمان]برای پیچیده تر کردن مسائل، نیازهای ویتامین هر کس متفاوت است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. To complicate matters further, differences exist as regards legal systems, trade customs and language.
 [ترجمه گوگل]برای پیچیده تر کردن مسائل، تفاوت هایی در سیستم های حقوقی، آداب و رسوم تجاری و زبان وجود دارد 
[ترجمه ترگمان]برای پیچیده تر کردن مسائل، تفاوت ها در رابطه با سیستم های قانونی، آداب و رسوم تجاری و زبان وجود دارند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. The other options simply complicate the situation and could land him with more expense.
 [ترجمه گوگل]گزینه های دیگر به سادگی شرایط را پیچیده می کنند و می توانند او را با هزینه بیشتری به ارمغان بیاورند 
[ترجمه ترگمان]گزینه های دیگر تنها وضعیت را پیچیده می کنند و می توانند هزینه بیشتری به او بدهند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. You mustn't complicate the problem by raising new issues.
 [ترجمه گوگل]شما نباید با طرح مسائل جدید مشکل را پیچیده کنید 
[ترجمه ترگمان]شما نباید با بالا بردن مسائل جدید مشکل را پیچیده تر کنید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. There is no need to complicate matters.
 [ترجمه گوگل]نیازی به پیچیده کردن مسائل نیست 
[ترجمه ترگمان]نیازی به پیچیده کردن مسائل نیست 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. To complicate matters further, the law on this issue has been changed.
 [ترجمه گوگل]برای پیچیده تر شدن اوضاع، قانون این موضوع تغییر کرده است 
[ترجمه ترگمان]برای پیچیده تر کردن مسائل، قانون در مورد این موضوع تغییر کرده است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. However, and to complicate the issue, it does not necessarily follow that all crime is always viewed as deviant.
 [ترجمه گوگل]با این حال، و برای پیچیده تر کردن موضوع، لزوماً به این معنا نیست که همه جرایم همیشه به عنوان انحراف تلقی می شوند 
[ترجمه ترگمان]با این حال، و برای پیچیده کردن مساله، لزوما به دنبال آن نیست که تمام جرم همواره به صورت انحرافی در نظر گرفته می شود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. I don't need a boyfriend - they just complicate your life.
 [ترجمه گوگل]من به دوست پسر نیاز ندارم - آنها فقط زندگی شما را پیچیده می کنند 
[ترجمه ترگمان]من به دوست پسر نیاز ندارم - اونا فقط زندگیت رو پیچیده می کنند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. To complicate matters further, many of these shepherds were in agreement with their flocks.
 [ترجمه گوگل]برای پیچیده تر شدن اوضاع، بسیاری از این چوپانان با گله های خود موافق بودند 
[ترجمه ترگمان]برای پیچیده تر ساختن مسائل، بسیاری از این چوپانان با گله های خود به توافق رسیدند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
15. This will further complicate the task of the police and further deter victims from reporting.
 [ترجمه گوگل]این امر وظیفه پلیس را پیچیده تر می کند و قربانیان را از گزارش دهی بیشتر باز می دارد 
[ترجمه ترگمان]این کار باعث پیچیده شدن کار پلیس و جلوگیری بیشتر قربانیان از گزارش شده است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید