completer

جمله های نمونه

1. Have you let me have a completer and happier life. And also let me have more enthusiasm in my work. So I opened this blog, now we can contact with each other not only at work, but also from here.
[ترجمه گوگل]اجازه دادی زندگی کاملتر و شادتری داشته باشم؟ و همچنین اجازه دهید اشتیاق بیشتری در کارم داشته باشم بنابراین من این وبلاگ را باز کردم، اکنون می توانیم نه تنها در محل کار، بلکه از اینجا نیز با یکدیگر ارتباط برقرار کنیم
[ترجمه ترگمان]بگذارید یک زندگی شاد و شاد داشته باشم و همچنین اجازه دهید شور و شوق بیشتری در کارم داشته باشم پس من این وبلاگ را باز کردم، حالا ما فقط می توانیم با هم تماس بگیریم نه تنها در محل کار، بلکه از اینجا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You didn't send me the completer information. Could you please give the style number? I get the length and height, and how about the width?
[ترجمه گوگل]اطلاعات کاملتر را برای من نفرستادید میشه لطفا شماره استایل رو بدید طول و ارتفاع را می‌گیرم، و عرض را چطور؟
[ترجمه ترگمان]تو اطلاعات محرمانه رو برام نفرستادی میشه لطفا شماره رو بدی؟ من قد و قد و the رو چطور؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A comparison between Qin Guan and Sushi in their styles of writing is helpful to our completer understanding and evaluation of Qin Guan's poems.
[ترجمه گوگل]مقایسه بین کوین گوان و سوشی در سبک نوشتاری آنها برای درک و ارزیابی کامل ما از اشعار کین گوان مفید است
[ترجمه ترگمان]مقایسه بین چین و سوشی در سبک نویسندگی به درک و ارزیابی our و ارزیابی اشعار (چین)کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. "We need one other very important instrument, you know. " That person is the completer finisher.
[ترجمه گوگل]می دانید، ما به یک ساز بسیار مهم دیگر نیاز داریم
[ترجمه ترگمان]\" ما به یک ابزار بسیار مهم دیگر نیاز داریم، شما می دانید \" این نفر the نفر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The next settled earnest study, diligently will make up, will completely the time this research is completer.
[ترجمه گوگل]مطالعه جدی بعدی که با جدیت تمام خواهد شد، به طور کامل زمان تکمیل این تحقیق را جبران خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]مطالعه جدی و جدی بعدی، که با پشت کار انجام می شود، به طور کامل زمانی که این تحقیق completer است را به طور کامل انجام خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Because of the varieties of its organizational patterns and form of expression, it is nature to provide teacher a space to guarantee the quality of teaching and promote the completer. . .
[ترجمه گوگل]به دلیل تنوع الگوهای سازمانی و شکل بیان آن، طبیعتاً فراهم کردن فضایی برای معلم برای تضمین کیفیت تدریس و ارتقای کامل کننده است
[ترجمه ترگمان]به دلیل انواع الگوهای سازمانی و شکل بیان، طبیعت آن است که فرصتی را برای معلم فراهم آورد تا کیفیت تدریس را تضمین کرده و the را ارتقا دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Suicide ideation refers to the mentation of an attempted suicide and suicide completer at the early stage.
[ترجمه گوگل]افکار خودکشی به ذکر یک اقدام به خودکشی و تکمیل کننده خودکشی در مراحل اولیه اشاره دارد
[ترجمه ترگمان]خودکشی خودکشی به the تلاش برای خودکشی و خودکشی انتحاری در مراحل اولیه اشاره دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. So instead, they base this section on the work of Meredith Belbin, suggesting that a healthy team includes a mix of nine social roles: coordinator, teamworker, completer, and so forth.
[ترجمه گوگل]بنابراین در عوض، آنها این بخش را بر اساس کار مردیث بلبین قرار می دهند و پیشنهاد می کنند که یک تیم سالم شامل ترکیبی از 9 نقش اجتماعی است: هماهنگ کننده، کارگر تیم، تکمیل کننده و غیره
[ترجمه ترگمان]بنابراین در عوض، آن ها این بخش را در اثر مردیث کلارک باز می کنند که نشان می دهد که یک تیم سالم ترکیبی از نه نقش اجتماعی را شامل می شود: هماهنگ کننده، teamworker، completer، و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Jiangnan social charity in Song Dynasty had characteristics of earlier instauration, larger scale, completer facilities and more beneficial paupers.
[ترجمه گوگل]خیریه اجتماعی جیانگ نان در سلسله سونگ دارای ویژگی هایی از تأسیسات اولیه، مقیاس بزرگتر، امکانات کامل تر و فقرای سودمندتر بود
[ترجمه ترگمان]بنیاد خیریه اجتماعی Jiangnan در رشته موسیقی دارای ویژگی های of، مقیاس بزرگ تر، امکانات completer و فقرا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The special underwater fountain pump is the power motive system of the fountain. It has a completer sizes and a quality warranty. The sensitivity is controlled by the computer.
[ترجمه گوگل]پمپ آب فواره مخصوص زیر آب، سیستم موتور محرکه آبنما می باشد دارای سایزهای کاملتر و ضمانت کیفیت می باشد حساسیت توسط کامپیوتر کنترل می شود
[ترجمه ترگمان]پمپ ویژه آب در زیر آب، سیستم محرک قدرت فواره است این دستگاه دارای اندازه completer و ضمانت کیفیت است این حساسیت توسط کامپیوتر کنترل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• someone or something which finishes or concludes

پیشنهاد کاربران

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است )

⚫ واژه ی برنهاده: کاملگر

⚫ نگارش به خط لاتین: Kāmelgar

⚫ آمیخته از: کامل ( complete ) و �گر� ( er )

⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های یک یا چندیِک از اینها اند:
...
[مشاهده متن کامل]

فرهنگستان زبان و ادب، پارسی انجمن، بازدیسان پارسی، دکتر حیدری ملایری، دکتر حسابی، دکتر ادیبسلطانی

⚫ سایِن ها ( nuances ) را باهم جابجا نشناسیم.

مکمل، تکمیل کننده
معنیش به فارسی

بپرس