1. The complainant has been exposed to public odium, scandal and contempt.
[ترجمه گوگل]شاکی در معرض سخنرانی عمومی، رسوایی و تحقیر قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]شاکی در معرض انزجار عمومی، رسوایی و تحقیر قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. But what of the complainant who consciously fantasises about rape?
[ترجمه گوگل]اما در مورد شاکی که آگاهانه درباره تجاوز خیال پردازی می کند، چه می شود؟
[ترجمه ترگمان]اما چه چیزی از شاکی که قصد تجاوز به عنف را دارد چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. In all but one he found for the complainant.
[ترجمه گوگل]در همه به جز یکی برای شاکی پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]به جز یکی که برای the پیدا کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Mr. Gilbert, the complainant, gave evidence that on the evening of 22 April 1990 he was in a public house.
[ترجمه گوگل]آقای گیلبرت، شاکی، شواهدی ارائه کرد که در غروب 22 آوریل 1990 در یک خانه عمومی بوده است
[ترجمه ترگمان]آقای گیلبرت، شاکی، شواهدی ارائه داد که در شب ۲۲ آوریل ۱۹۹۰ در یک خانه عمومی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The complainant had better grumble at those responsible, not at him.
[ترجمه گوگل]شاکی بهتر است از مسئولین غر بزند نه از او
[ترجمه ترگمان]The از کسانی که مسئول این مسئولیت بودند شکایت بیشتری داشتند، نه به او
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. In fact, the complainant in the case Samaraweera cites was knowledgeable about court procedure.
[ترجمه گوگل]در واقع، شاکی پرونده ای که ساماراویرا به آن اشاره می کند، از رویه دادگاه آگاه بود
[ترجمه ترگمان]در حقیقت شاکی در این پرونده از روند دادگاه مطلع بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The complainant accused the defendant of cheating him.
[ترجمه گوگل]شاکی متهم را به کلاهبرداری متهم کرد
[ترجمه ترگمان]شاکی متهم را متهم به تقلب در او کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. If the complainant does not agree with the decision, he may ask for reconsideration.
[ترجمه گوگل]اگر شاکی با تصمیم موافق نباشد، می تواند درخواست تجدید نظر کند
[ترجمه ترگمان]اگر شاکی با این تصمیم موافق نباشد ممکن است درخواست تجدید نظر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Copy of this letter is sent to the Complainant.
[ترجمه گوگل]کپی این نامه برای شاکی ارسال می شود
[ترجمه ترگمان]نسخه برداری از این نامه به the ارسال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Article 7 The complainant and respondent shall bear the burden of proof for their own claims.
[ترجمه گوگل]ماده 7 شاکی و خوانده مسئولیت ادعای خود را بر عهده دارند
[ترجمه ترگمان]ماده ۷ شاکی و پاسخ دهنده مسیولیت اثبات ادعاهای خود را بر دوش دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Both the complainant and defendant could summon witnesses who were subject to both cross - examination and re - examination.
[ترجمه گوگل]هم شاکی و هم متهم می توانستند شاهدانی را احضار کنند که هم مورد بازجویی متقابل و هم بازجویی مجدد قرار می گرفتند
[ترجمه ترگمان]هر دو متهم و متهم می توانند شاهدی را که برای استنطاق و استنطاق مورد بحث قرار گرفته بودند، احضار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Complainant means the party initiating a complaint concerning a domain - name registration.
[ترجمه گوگل]شاکی به معنای طرفی است که در مورد ثبت نام دامنه شکایت می کند
[ترجمه ترگمان]complainant به معنای آغاز شکایت در رابطه با ثبت نام دامنه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. However, in agriculture machinery consumer however complainant is less, ego protects recognizant weakness.
[ترجمه گوگل]با این حال، در ماشین آلات کشاورزی مصرف کننده هر چند شاکی کمتر باشد، نفس از ضعف تشخیص محافظت می کند
[ترجمه ترگمان]با این حال، در صنعت کشاورزی، مصرف کننده هر چند که شاکی کم تر است، عزت نفس از ضعف recognizant محافظت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. However, the Republican complainant in the House to summon 15 people including Lewinsky to testify court.
[ترجمه گوگل]با این حال، شاکی جمهوری خواه در مجلس 15 نفر از جمله لوینسکی را برای شهادت در دادگاه احضار کرد
[ترجمه ترگمان]با این حال، شاکی جمهوری خواه در مجلس سنا ۱۵ نفر از جمله Lewinsky را برای شهادت در دادگاه احضار کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Damages may be awarded to a complainant on complaint to the county court.
[ترجمه گوگل]ممکن است در صورت شکایت به دادگاه شهرستان، خسارت به شاکی تعلق گیرد
[ترجمه ترگمان]خسارات ممکن است به شاکی در شکایت به دادگاه استان داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید