complain of

جمله های نمونه

1. TV viewers have been writing in to complain of the false advertisement.
[ترجمه گوگل]بینندگان تلویزیون برای شکایت از تبلیغات دروغین در حال نوشتن هستند
[ترجمه ترگمان]بینندگان تلویزیون برای شکایت از این تبلیغ دروغین در حال نوشتن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. New mothers often complain of lethargy and mild depression.
[ترجمه گوگل]تازه مادران اغلب از بی حالی و افسردگی خفیف شکایت دارند
[ترجمه ترگمان]مادران جدید اغلب از رخوت و افسردگی خفیف شکایت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Tourists complain of being ripped off by local cab drivers.
[ترجمه گوگل]گردشگران از دست بردن توسط رانندگان تاکسی محلی شکایت دارند
[ترجمه ترگمان]توریست ها شکایت دارند که رانندگان تاکسی محلی در حال پاره شدن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You can't complain of being lonely when you don't make any effort to meet people.
[ترجمه گوگل]وقتی هیچ تلاشی برای ملاقات با مردم نمی کنید، نمی توانید از تنهایی شکایت کنید
[ترجمه ترگمان]تو نمی تونی از تنهایی شکایت کنی وقتی که هیچ تلاشی برای ملاقات با مردم نمی کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Nurses complain of being overworked and underpaid.
[ترجمه مری] پرستاران از کار زیاد و دریافتی کم شکایت دارند
|
[ترجمه گوگل]پرستاران از کار زیاد و دستمزد کم شکایت دارند
[ترجمه ترگمان]پرستاران از خستگی مفرط و underpaid شکایت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. After a cold, many patients complain of persistent catarrh.
[ترجمه گوگل]پس از سرماخوردگی، بسیاری از بیماران از آب مروارید مداوم شکایت دارند
[ترجمه ترگمان]پس از سرماخوردگی، بسیاری از بیماران از مبتلا به catarrh سمج شکایت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But some hospitals are short-staffed, and their patients complain of feeling neglected.
[ترجمه گوگل]اما برخی از بیمارستان ها کم کار هستند و بیمارانشان از احساس غفلت شکایت دارند
[ترجمه ترگمان]اما برخی بیمارستان ها دارای پرسنل کوتاهی هستند و بیماران آن ها از احساس غفلت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Thirdly, farmers are often heard to complain of a shortage of workers on the land.
[ترجمه گوگل]ثالثاً، اغلب شنیده می شود که کشاورزان از کمبود کارگر در زمین شکایت دارند
[ترجمه ترگمان]سوم اینکه، اغلب شنیده می شود که کشاورزان از کمبود کارگر بر روی زمین شکایت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The afflicted person will complain of aches and pains, headache, sore throat, loss of appetite, and general malaise.
[ترجمه گوگل]فرد مبتلا از درد و درد، سردرد، گلودرد، از دست دادن اشتها و ضعف عمومی شکایت خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]فرد مبتلا به درد، درد، سردرد، گلو درد، از دست دادن اشتها و ضعف عمومی شکایت خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Patients may complain of intractable pain in the neck or the back of the head.
[ترجمه گوگل]بیماران ممکن است از درد غیرقابل درمان در گردن یا پشت سر شکایت داشته باشند
[ترجمه ترگمان]بیماران ممکن است از درد غیرقابل حل در گردن یا پشت سر شکایت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Some disenfranchised minority voters also complain of police harassment.
[ترجمه گوگل]برخی از رای دهندگان اقلیت محروم نیز از آزار پلیس شکایت دارند
[ترجمه ترگمان]برخی از رای دهندگان اقلیت محروم هم از آزار و اذیت پلیس شکایت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Patients who often complain of minor ailments might have something more important on their minds.
[ترجمه گوگل]بیمارانی که اغلب از بیماری های جزئی شکایت می کنند ممکن است چیز مهم تری در ذهن خود داشته باشند
[ترجمه ترگمان]بیمارانی که اغلب از بیماری های خفیف شکایت دارند ممکن است چیزی مهم تر از این داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Now we couldn't complain of overwork.
[ترجمه گوگل]حالا نمی توانستیم از کار زیاد شکایت کنیم
[ترجمه ترگمان]حالا دیگر نمی توانستیم از کار زیاد شکایت کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Many patients complain of headaches and difficulty sleeping when they take this drug.
[ترجمه گوگل]بسیاری از بیماران هنگام مصرف این دارو از سردرد و مشکل در خواب شکایت دارند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از بیماران از سردرد و مشکلات خواب هنگام گرفتن این دارو شکایت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. One of the things people complain of most is the state of the sidewalks.
[ترجمه گوگل]یکی از مواردی که مردم بیشتر از آن شکایت دارند وضعیت پیاده روها است
[ترجمه ترگمان]یکی از چیزهایی که مردم از بیشتر آن ها شکایت دارند، وضعیت پیاده روها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• express feelings of pain, express dissatisfaction of, express displeasure

پیشنهاد کاربران

Complain of به خاطر درد ( بیماری ) احساس ناراحتی داشته باشی
Complain to/ about شکایت داشتن، ناراضی بودن از چیزی، گله داشتن
احساس ناراحتی کردن از درد
شکایت کردن از