compiler

/kəmˈpaɪlər//kəmˈpaɪlə/

معنی: مولف، گرد اورنده، همگردان
معانی دیگر: گردآور، تنظیم کننده، گردآورنده، مدون

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: one who compiles.

(2) تعریف: a computer program designed to translate a high-level computer programming language into machine language.

جمله های نمونه

1. a compiler of geographical names
گردآور فهرست نام های جغرافیایی

2. The optimized compiler has a blended mode option for applications that will run on 80486 and Pentium boxes as well as a Pentium-only mode.
[ترجمه گوگل]کامپایلر بهینه شده دارای یک گزینه حالت ترکیبی برای برنامه هایی است که روی جعبه های 80486 و Pentium و همچنین حالت فقط Pentium اجرا می شوند
[ترجمه ترگمان]کامپایلر بهینه سازی دارای یک گزینه حالت ادغام شده برای برنامه های کاربردی است که بر روی ۸۰۴۸۶ و boxes پنتیوم و همچنین یک حالت پنتیوم راه اندازی خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It is not enough to say that the compiler has inserted a story that once had a quite independent existence.
[ترجمه گوگل]این کافی نیست که بگوییم کامپایلر داستانی را وارد کرده است که زمانی وجود کاملاً مستقل داشته است
[ترجمه ترگمان]کافی نیست که بگوییم کامپایلر داستانی را که زمانی وجود مستقلی داشت وارد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Intel says the compiler enables systems developers to take advantage of superscalar characteristics like scheduling multiple instructions per clock cycle.
[ترجمه گوگل]اینتل می‌گوید این کامپایلر به توسعه‌دهندگان سیستم‌ها امکان می‌دهد از ویژگی‌های فوق‌اسکالر مانند زمان‌بندی دستورالعمل‌های متعدد در هر چرخه ساعت استفاده کنند
[ترجمه ترگمان]اینتل می گوید که کامپایلر سازندگان سیستم ها را قادر می سازد تا از ویژگی های سوپراسکالر مانند برنامه ریزی چندین دستورالعمل در هر سیکل ساعت استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The compiler of Genesis would not have us forget that.
[ترجمه گوگل]گردآورنده کتاب پیدایش نمی خواهد ما آن را فراموش کنیم
[ترجمه ترگمان]The سفر پیدایش نباید آن را فراموش کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The original compiler error message is usually specific to a particular language construct and might not make the real cause or solution obvious to the user.
[ترجمه گوگل]پیام خطای کامپایلر اصلی معمولاً مختص یک ساختار زبان خاص است و ممکن است علت یا راه حل واقعی را برای کاربر آشکار نکند
[ترجمه ترگمان]پیغام خطای کامپایلر اصلی معمولا مختص یک ساختار زبان خاص است و ممکن است باعث ایجاد دلیل یا راه حل واقعی برای کاربر نشود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. An assembler or a compiler reads a complete source program and generates a complete object module.
[ترجمه گوگل]یک اسمبلر یا یک کامپایلر یک برنامه منبع کامل را می خواند و یک ماژول شی کامل تولید می کند
[ترجمه ترگمان]یک assembler یا کامپایلر یک برنامه منبع کامل را مطالعه کرده و یک ماژول هدف کامل را ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The compiler links to MyLib. dll and calls the right entry point.
[ترجمه گوگل]کامپایلر به MyLib پیوند می دهد dll و نقطه ورودی مناسب را فراخوانی می کند
[ترجمه ترگمان]links متصل به MyLib dll و نقطه ورود صحیح را فراخوانی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A compiler structured on the syntactical relationships of the character string.
[ترجمه گوگل]یک کامپایلر که بر اساس روابط نحوی رشته کاراکتر ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]یک مترجم مبتنی بر روابط نحوی رشته کاراکتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Compiler parser in principle, have to with documentation of the code analysis.
[ترجمه گوگل]تجزیه کننده کامپایلر در اصل باید با مستندات تجزیه و تحلیل کد کار کند
[ترجمه ترگمان]parser parser (Compiler)در اصل، باید با مستندسازی تجزیه و تحلیل کد سروکار داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A new portable optimizing C compiler has compiled itself and may be released this year.
[ترجمه گوگل]یک کامپایلر جدید قابل حمل بهینه سازی C خود را جمع آوری کرده است و ممکن است امسال منتشر شود
[ترجمه ترگمان]یک بهینه سازی قابل حمل جدید کامپایلر C خودش را کامپایل کرده است و ممکن است امسال منتشر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The standard for compiler design is to break it in two modules: the front end that reads and decodes the input file, and the back end that produces the code or, in this case, the table class.
[ترجمه گوگل]استاندارد طراحی کامپایلر شکستن آن به دو ماژول است: قسمت جلویی که فایل ورودی را می خواند و رمزگشایی می کند و انتهای پشتی که کد یا در این مورد کلاس جدول را تولید می کند
[ترجمه ترگمان]استاندارد طراحی کامپایلر پیاده سازی آن در دو ماژول است: انتهای جلویی که فایل ورودی را می خواند و decodes می کند، و انتهای عقبی که کد را تولید می کند یا، در این حالت، کلاس میز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The compiler cannot generate an assignment operator for the given class.
[ترجمه گوگل]کامپایلر نمی تواند یک عملگر انتساب برای کلاس داده شده ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]کامپایلر نمی تواند یک عملگر تخصیص برای کلاس داده شده ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Traditional parallelized compiler techniques use node splitting irreducible loops reducible, but will make code duplicate inevitably.
[ترجمه گوگل]تکنیک‌های کامپایلر موازی سنتی از حلقه‌های تقلیل‌ناپذیر تقسیم گره استفاده می‌کنند، اما کد را به‌طور اجتناب‌ناپذیر تکرار می‌کنند
[ترجمه ترگمان]روش های سنتی کامپایلر parallelized از تقسیم کردن حلقه های غیرقابل تقلیل کاهش پذیر استفاده می کنند، اما به ناچار کپی کد را ایجاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مولف (اسم)
author, composer, compiler

گرد اورنده (اسم)
collector, gatherer, compiler

همگردان (اسم)
compiler

تخصصی

[حسابداری] مبدل، برنامه مبدل،پردازنده برنامه عادی به زبان خاص کامپیوتر
[سینما] تلفیق کننده (سازنده فیلم تلفیقی )
[کامپیوتر] برنامه مترجم ؛ مترجم ؛ کامپایلر ؛ همگردان - کامپایلر برنامه ای که C، بیسیک، پاسکال، یا یک زبان برنامه نویسی سطح بالا را به زبان ماشین ترجمه می کند. برنامه ی زبان سطح بالا که وارد کامپایلر می شود، « برنامه منبع » و برنامه ی زبان ماشین تولید شده، « برنامه ی مقصد » نام دارد . کامپایلرها در نقطه ی مقابل مفسرها قرار دارند . مفسرها برنامه ی منبع را ذخیره کرده و آن را جمله به جمله بدون تولید برنامه به زبان ماشین ( برنامه ی مقصد ) اجرا می کنند . امتیاز بزرگ کامپایلرها، توانایی اجرای برنامه ی مقصد در هر کامپیوتر مناسب است ( چه کامپایلر نصب شده و یا نصب نشده باشد ) . برنامه ی کامپایل شده، 10 تا 1000 برابر سریعتر از برنامه ی تفسیر شده است . با این حال، مفسرها بررسی و اصلاح برنامه را هنگام اجرا ممکن می کنند. همچنین، بسیاری از مفسرها برنامه ی منبع را در شکل فشرده ای ذخیره کرده و نیاز به فضای کمتری نسبت به برنامه ی مقصد دراند . به طور سنتی، برنامه ی C، پاسکال، و فرترن همیشه کامپایل می شوند ؛ برناه ی prolog و Lisp معمولاً تفسیر می شوند، زیرا هنگام اجرا نیاز به اصلاح زیادی دارند؛ و برنامه ی بیسیک به هر دو روش ترجمه می شود . ریز کامپیوترهای اولیه، تقریباً همیشه همراه با مفسران زبان بیسیک بودند . نگاه کنید به BASIC . برخی از نکات ککه عمدتاً برای ارزیابی کارایی کامپایلرها به کار می روند، عبارتند از : (1) قابلیت اعتماد. آیا کامپایلر خطا نمی کند؟ یابا استانداردهای رسمی زبانی که آن را اجرا می کند، هماهنگ است ؟ (2) کارایی کامپایل . چه مقدار حافظه و زمان برای کامپایل کردن یک برنامه ی مشخص مورد نیاز است ؟ تقریباً تمام کامپایلرهای مدرن بسیار سریع اند . (3) کارایی کد مشاین . چه مقدار حافظه و زمان اجرای برنامه ی مقصد مورد نیاز است ؟ این مدار از کامپایلری به کامپایلر دیگر تفاوت دارد، حتی اگر همان برنامه در کامپیوتری واحد کامپایل شود. نیازمندی های حافظه ای نیز متغیرند، زیرا برخی از کامپایلرها، شامل برنامه های فرعی بزرگ در تمام برنامه های زیان ماشین هستند، چه مورد نیاز باشند یا نباشند. (4) بهینه سازی . آیا کامپایلر می تواند تکرارها و سایر ناکارایی های برنامه ی منبع را تشخیص داده و دستورالعمل ها را طوری ترتیب دهد که محاسبه کاراتر شود؟ این ویژگی فقط در کامپایلرهای بسیار پیشرفته وجود دارد . (5) محیط توسعه ای . آیا کامپایلر شامل یک ویرایشگر، یک برنامه ی عیب یاب ( برای آزمایش جمله به جمله ی برنامه )، برنامه ی کمکی آماده، وسایر ابزارهای برنامه نویسی است؟ برخی از کامپایلرها، مانند Microsoft Visual Basic، حتی امکان طراحی برنامه ی « رابط کاربر» را به صورت گرافیکی فراهم می کنند. (6) نیازمندی های کامپایلرها به دیسک، از 64 کیلوبایت برای کامپایلر ساده پاسکال شروع شده و به 90 مگابایت برای کامپایلر جامع C + + , C با برنامه ی کمکی آماده، ابزارهای آزمایش و توسعه و گسترش، و کتابخانه ای از نمونه های برنامه نویسی ختم می شود . برخی از کاپایلرها به دلیل نیاز به فضای زیاد دیسک، در بعضی از کامپیوترها جای نمی گیرند.
[برق و الکترونیک] مترجم، کامپایلر
[زمین شناسی] همگردان، مولف، گرد آورنده ،برنامه رایانهای اجرا کننده عمل ترجمه
[ریاضیات] پردازنده ی برنامه ی عادی به زبان خاص کامپیوتر، مترجم، همگردان، برنامه ی مبدل
[آب و خاک] همگردان

انگلیسی به انگلیسی

• program which produces programs from source code in a high-level language (computers); collector, combiner

پیشنهاد کاربران

compiler ( علوم کتابداری و اطلاع رسانی )
واژه مصوب: گردآورنده
تعریف: شخصی که آثار نوشتاری مختلف چاپی یا دستنویس را برای چاپ در مجموعه ای منظم گرد بیاورد
A compiler is a special program that processes statements written in a particular programming language and turns them into machine language or "code" that a computer's processor uses. Typically, a programmer writes language statements in a language such as Pascal or C one line at a time using an editor.
...
[مشاهده متن کامل]

مثلا برنامه Turbo C یک کمپایلر قدیمیه

تبدیل گر سورس کد به زبان ماشین

بپرس