1. This creation which was a competitory product of technicians at first has set world on fire now, and it has brought us a lot of convenience for our modern life.
[ترجمه گوگل]این خلاقیت که در ابتدا محصول رقیب تکنسین ها بود، اکنون جهان را به آتش کشیده است و راحتی زیادی را برای زندگی مدرن ما به ارمغان آورده است
[ترجمه ترگمان]این آفرینش که در ابتدا یک محصول competitory از تکنسین ها بود، اکنون جهان را به آتش کشیده و برای زندگی مدرن ما آسایش زیادی به ارمغان آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این آفرینش که در ابتدا یک محصول competitory از تکنسین ها بود، اکنون جهان را به آتش کشیده و برای زندگی مدرن ما آسایش زیادی به ارمغان آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. There are certain qualifications when promissory competitory work limit going into effect. We should according to the justice ruling to deduce the legal effect of promissory competitory work limit.
[ترجمه گوگل]زمانی که محدودیت کار رقابتی سفته اجرا می شود، شرایط خاصی وجود دارد ما باید طبق حکم قضایی اثر حقوقی حد کار رقبه ای را استنباط کنیم
[ترجمه ترگمان]قابلیت های ویژه ای وجود دارد که در آن قبض بدهی به اجرا در خواهد آمد ما باید با توجه به حکم عدالت برای استنباط تاثیر قانونی آن حد کار بدهی داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قابلیت های ویژه ای وجود دارد که در آن قبض بدهی به اجرا در خواهد آمد ما باید با توجه به حکم عدالت برای استنباط تاثیر قانونی آن حد کار بدهی داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. At present, China's telecom industry has come into a new competitory pattern with many competitors from the monopoly operations, the market competition become more and more complex and competitive.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، صنعت مخابرات چین به یک الگوی رقابتی جدید با بسیاری از رقبا از عملیات انحصاری آمده است، رقابت در بازار پیچیده تر و رقابتی تر می شود
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، صنعت مخابرات چین به یک الگوی competitory جدید با بسیاری از رقبا از عملیات تک قطبی تبدیل شده است، رقابت بازار بیش از پیش پیچیده تر و رقابتی تر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، صنعت مخابرات چین به یک الگوی competitory جدید با بسیاری از رقبا از عملیات تک قطبی تبدیل شده است، رقابت بازار بیش از پیش پیچیده تر و رقابتی تر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Core competitive of high vocation college is holistic synthesis ability of retain competitory superiority.
[ترجمه گوگل]رقابت اصلی کالج حرفه ای، توانایی سنتز جامع برای حفظ برتری رقابتی است
[ترجمه ترگمان]رقابت اساسی کالج حرفه ای بالا، توانایی synthesis در حفظ برتری competitory است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رقابت اساسی کالج حرفه ای بالا، توانایی synthesis در حفظ برتری competitory است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. With the development of bidding of construction project, it is very important to make stratagem analysis for the construction enterprises which make the best result in the competitory circumstance.
[ترجمه گوگل]با توسعه مناقصه پروژه ساخت و ساز، بسیار مهم است که تجزیه و تحلیل استراتژی برای شرکت های ساختمانی انجام شود که بهترین نتیجه را در شرایط رقابتی داشته باشند
[ترجمه ترگمان]با توسعه پیشنهاد ساخت پروژه ساخت وساز بسیار مهم است که برای شرکت های ساختمانی که بهترین نتیجه را در شرایط competitory ایجاد می کنند، تجزیه و تحلیل کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با توسعه پیشنهاد ساخت پروژه ساخت وساز بسیار مهم است که برای شرکت های ساختمانی که بهترین نتیجه را در شرایط competitory ایجاد می کنند، تجزیه و تحلیل کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید