competitiveness

/kəmˈpɛtɪtɪvnɪs//kəmˈpɛtɪtɪvnəs/

جمله های نمونه

1. New machinery has enhanced the company's productivity and competitiveness.
[ترجمه گوگل]ماشین آلات جدید بهره وری و رقابت شرکت را افزایش داده است
[ترجمه ترگمان]ماشین آلات جدید بهره وری و رقابت شرکت را افزایش داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He spoke in general terms about greater competitiveness.
[ترجمه گوگل]او به طور کلی در مورد رقابت پذیری بیشتر صحبت کرد
[ترجمه ترگمان]او به طور کلی در مورد رقابت بیشتر صحبت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Her enthusiasm and competitiveness rubbed off on everyone.
[ترجمه گوگل]شور و شوق و رقابت او بر همه تأثیر گذاشت
[ترجمه ترگمان]شور و شوق و رقابت او به همه سرایت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. These figures exaggerate the loss of competitiveness.
[ترجمه گوگل]این ارقام در مورد از دست دادن رقابت پذیری اغراق آمیز است
[ترجمه ترگمان]این ارقام در مورد از دست دادن رقابت اغراق می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Profits and international competitiveness suffered accordingly.
[ترجمه گوگل]سود و رقابت بین المللی بر این اساس آسیب دید
[ترجمه ترگمان]سود و رقابت پذیری بین المللی نیز تحت تاثیر قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Keisha's enthusiasm and competitiveness rubbed off on the rest of the sales team.
[ترجمه گوگل]شور و شوق و رقابت کیشا بر بقیه تیم فروش تأثیر گذاشت
[ترجمه ترگمان]شور و شوق Keisha به بقیه اعضای تیم فروش سرایت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. That is already improving our competitiveness and we shall see its effects on job creation before much longer.
[ترجمه گوگل]این در حال حاضر رقابت‌پذیری ما را بهبود می‌بخشد و تا مدت‌ها دیگر اثرات آن را بر ایجاد شغل خواهیم دید
[ترجمه ترگمان]آن هم اکنون در حال بهبود رقابت ما است و ما باید قبل از این تاثیرات آن را در ایجاد شغل ببینیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The benefit to competitiveness would be short-term, while the damage to our credibility as an economy would be massive.
[ترجمه گوگل]سود رقابتی کوتاه مدت خواهد بود، در حالی که آسیب به اعتبار ما به عنوان یک اقتصاد عظیم خواهد بود
[ترجمه ترگمان]مزیت رقابتی بودن کوتاه مدت خواهد بود، در حالی که آسیب به اعتبار ما به عنوان یک اقتصاد کلان خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In the global economy, competitiveness is a race with no finish line, and gains in competitiveness are fleeting.
[ترجمه گوگل]در اقتصاد جهانی، رقابت‌پذیری یک مسابقه بدون خط پایان است و دستاوردهای رقابتی زودگذر است
[ترجمه ترگمان]در اقتصاد جهانی، رقابتی بودن رقابتی است که هیچ خط پایانی ندارد و در رقابتی بودن، سود آور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The continued competitiveness of Autocover is clearly demonstrated by the fact that 021 members arranged new Autocover policies during 199
[ترجمه گوگل]رقابت مداوم Autocover به وضوح با این واقعیت نشان داده می شود که 021 عضو سیاست های Autocover جدیدی را در طول سال 199 ترتیب دادند
[ترجمه ترگمان]رقابت مداوم of به وضوح توسط این حقیقت ثابت شده است که ۰۲۱، سیاست های Autocover جدیدی را در طول ۱۹۹ مورد قرار دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It is only on the world market that we can prove the competitiveness and quality of our goods.
[ترجمه گوگل]تنها در بازار جهانی است که می توانیم رقابت پذیری و کیفیت کالاهای خود را ثابت کنیم
[ترجمه ترگمان]تنها در بازار جهانی است که می توانیم رقابت و کیفیت کالاهای خود را ثابت کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The French are on solid ground when they argue that competitiveness is no reason for devaluation.
[ترجمه گوگل]فرانسوی‌ها وقتی استدلال می‌کنند که رقابت‌پذیری دلیلی برای کاهش ارزش نیست، روی زمین محکمی هستند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که آن ها استدلال می کنند که رقابت دلیلی برای کاهش ارزش نیست، فرانسوی ها در زمین محکمی قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The nature of the learning experiences in each room eliminates another barrier, competitiveness.
[ترجمه گوگل]ماهیت تجربیات یادگیری در هر اتاق مانع دیگری یعنی رقابت پذیری را از بین می برد
[ترجمه ترگمان]ماهیت تجربیات یادگیری در هر اتاق مانع دیگری، رقابتی بودن می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The government says the move will help to create jobs and improve the competitiveness of the economy.
[ترجمه گوگل]دولت می گوید این اقدام به ایجاد شغل و بهبود رقابت پذیری اقتصاد کمک می کند
[ترجمه ترگمان]دولت می گوید که این حرکت به ایجاد شغل و بهبود رقابت اقتصادی کمک خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. They recognize that co-operation between industry and research institutions is beneficial in raising productivity and enhancing competitiveness.
[ترجمه گوگل]آنها تشخیص می دهند که همکاری بین صنعت و مؤسسات تحقیقاتی در افزایش بهره وری و افزایش رقابت سودمند است
[ترجمه ترگمان]آن ها تشخیص می دهند که هم کاری میان صنعت و موسسات تحقیقاتی در افزایش بهره وری و افزایش رقابت سودمند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• quality of being competitive, quality of constantly attempting to surpass the accomplishments of others

پیشنهاد کاربران

جاه طلبی. رقابت جویی
مثال:
a handicap to the competitiveness of the industry
یک مانع در برابر رقابت جویی در صنعت
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : compete
اسم ( noun ) : competition / competitiveness / competence / competency / competitor
صفت ( adjective ) : competitive / competent
قید ( adverb ) : competitively / competently
مبارزه طلبی، رقابت جویی، هم آوردخواهی
رقابتی بودن، رقابت مندی، رقابت پذیری
رقابت، رقابت طلبی
رقابت کنندگی
رقابت جویی
رقابت پذیری

بپرس