1. compensatory damages
خسارات جبرانی
2. The jury awarded $ 2 million in compensatory damages.
[ترجمه گوگل]هیئت منصفه 2 میلیون دلار غرامت غرامت تعیین کرد
[ترجمه ترگمان]هیات داوران به مبلغ ۲ میلیون دلار غرامت غرامت پرداخت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She was awarded a large sum in compensatory damages .
[ترجمه گوگل]مبلغ هنگفتی به عنوان غرامت به او تعلق گرفت
[ترجمه ترگمان]او مبلغ زیادی را در خسارات جبرانی به او اهدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He received a compensatory payment of $ 20,000.
[ترجمه گوگل]او مبلغ 20000 دلار غرامت دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]وی مبلغ تقریبی ۲۰،۰۰۰ دلار را دریافت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Money should be spent on compensatory programmes for deprived pre-school and infant-school children.
[ترجمه گوگل]باید برای برنامه های جبرانی برای کودکان محروم پیش دبستانی و شیرخواره هزینه شود
[ترجمه ترگمان]پول باید صرف برنامه های جبرانی برای کودکان محروم از مدرسه و کودکان شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She proposed a $ 24 million compensatory award.
[ترجمه گوگل]او یک جایزه جبرانی 24 میلیون دلاری را پیشنهاد کرد
[ترجمه ترگمان]او یک جایزه ۲۴ میلیون دلاری را پیشنهاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. A tribunal must make a compensatory award if it has made a basic award.
[ترجمه گوگل]یک دادگاه در صورتی که یک حکم اساسی صادر کرده باشد باید یک حکم جبرانی صادر کند
[ترجمه ترگمان]اگر یک دادگاه برنده جایزه اصلی شود، یک دادگاه باید یک جایزه جبرانی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Therefore Knapp was awarded compensatory damages and reassigned to his teaching and coaching jobs.
[ترجمه گوگل]بنابراین به Knapp خسارت جبرانی اعطا شد و به شغل معلمی و مربیگری خود منصوب شد
[ترجمه ترگمان]بنابراین Knapp جبران خسارت جبرانی را دریافت کرده و به شغل آموزش و تدریس اختصاص داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The compensatory financing was designed to give temporary support to countries facing short-term fluctuations in export earnings, predominantly primary producing nations.
[ترجمه گوگل]تامین مالی جبرانی برای حمایت موقت از کشورهایی که با نوسانات کوتاه مدت در درآمدهای صادراتی مواجه هستند، عمدتاً کشورهای تولیدکننده اولیه طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]بودجه جبرانی برای حمایت موقت از کشورهایی طراحی شد که با نوسانات کوتاه مدت در درآمده ای صادراتی، و عمدتا کشورهای تولید کننده اولیه مواجه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. She is seeking $ 700, 000 in compensatory and punitive damages.
[ترجمه گوگل]او به دنبال 700000 دلار خسارت غرامتی و جزایی است
[ترجمه ترگمان]او به دنبال ۷۰۰ هزار دلار خسارات تنبیهی و تنبیهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The compensatory award is intended to reimburse you for financial loss resulting from the unfair dismissal.
[ترجمه گوگل]جایزه جبرانی برای جبران ضرر مالی ناشی از اخراج ناعادلانه به شما در نظر گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]این جایزه جبرانی برای جبران خسارت مالی ناشی از اخراج غیرمنصفانه در نظر گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The tribes were forbidden to use any compensatory money they received to hire attorneys.
[ترجمه گوگل]قبایل از هر گونه پول جبرانی که برای استخدام وکیل دریافت می کردند منع شدند
[ترجمه ترگمان]این قبایل حق نداشتند از هر گونه پولی که دریافت کرده بودند، برای استخدام وکیل استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. If they prevail, they are entitled to compensatory damages.
[ترجمه گوگل]در صورت غلبه، مستحق جبران خسارت هستند
[ترجمه ترگمان]اگر آن ها راضی باشند، مستحق خسارت جبرانی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. In acid-base disorders, the compensatory changes occur in the component that is not the original cause of the imbalance.
[ترجمه گوگل]در اختلالات اسید-باز، تغییرات جبرانی در جزء ایجاد می شود که علت اصلی عدم تعادل نیست
[ترجمه ترگمان]در اختلالات اسید - باز، تغییرات جبرانی در مولفه رخ می دهند که عامل اصلی عدم تعادل نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید