compensative


جبران کننده، پاداش دهنده

جمله های نمونه

1. The numerical results show that the compensative effect is remarkable in the long-term integration with a larger time step.
[ترجمه گوگل]نتایج عددی نشان می دهد که اثر جبرانی در ادغام طولانی مدت با یک گام زمانی بزرگتر قابل توجه است
[ترجمه ترگمان]نتایج عددی نشان می دهند که اثر compensative در انتگرال دراز مدت با یک گام زمانی بزرگ تر قابل توجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A compensative way called single side pressure feedback is worked out.
[ترجمه گوگل]یک روش جبرانی به نام بازخورد فشار یک طرفه ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان]یک روش compensative نامیده می شود که بازخورد فشار جانبی نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The results show that a compensative circuit specially designed can keep flow similarity so as to eliminate the influence of environment temperature.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که یک مدار جبرانی که به طور ویژه طراحی شده است می تواند شباهت جریان را حفظ کند تا تأثیر دمای محیط را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که یک مدار compensative طراحی شده بطور خاص می تواند شباهت جریان را حفظ کند تا تاثیر درجه حرارت محیط حذف شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In addition, a differential negative feedback circuit with compensative links have been used, so the system was improving in the am. . .
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، یک مدار بازخورد منفی دیفرانسیل با پیوندهای جبرانی استفاده شده است، بنابراین سیستم در حال بهبود بود
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، یک مدار بازخورد منفی دیفرانسیلی با لینک های compensative استفاده شده است، بنابراین سیستم در حال بهبود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Compensative loss can not be measured by money, so there does not exist exceeding compensation and improper benefits problems.
[ترجمه گوگل]زیان جبرانی را نمی توان با پول اندازه گیری کرد، بنابراین مشکلات جبرانی بیش از حد و مزایای نامناسب وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]از دست دادن compensative را نمی توان با پول اندازه گیری کرد، بنابراین از جبران خسارت و مشکلات ناشایسته استفاده نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The compensative problem of laser trough is very important in laser carving.
[ترجمه گوگل]مشکل جبرانی فرورفتگی لیزر در حکاکی لیزری بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]مساله compensative of لیزر در حکاکی لیزری بسیار مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The characteristics and structure of electro-hydraulic servovalve with compensative restrictors are analyzed.
[ترجمه گوگل]ویژگی ها و ساختار سروووالو الکتروهیدرولیک با محدود کننده های جبرانی تجزیه و تحلیل می شود
[ترجمه ترگمان]مشخصات و ساختار of هیدرولیکی با compensative restrictors آنالیز می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Therefore, the government's compensative policies concerning the land-lost farmers play a key role in constructing new socialist countryside.
[ترجمه گوگل]بنابراین، سیاست های جبرانی دولت در مورد کشاورزان از دست رفته زمین، نقش کلیدی در ساخت روستاهای جدید سوسیالیستی ایفا می کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین، سیاست های compensative دولت در مورد کشاورزان از دست رفته نقش کلیدی در ساخت ییلاقات جدید سوسیالیستی ایفا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective To assess collateral compensative capacity by transcranial Doppler(TCD) in patients with internal carotid artery occlusion .
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی ظرفیت جبرانی جانبی توسط داپلر ترانس کرانیال (TCD) در بیماران مبتلا به انسداد شریان کاروتید داخلی
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی ظرفیت compensative collateral توسط transcranial Doppler (TCD)در بیماران با انسداد درونی سرخرگ carotid داخلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The concrete system construction includes two aspects: compensative range and method.
[ترجمه گوگل]ساخت سیستم بتن شامل دو جنبه است: محدوده جبرانی و روش
[ترجمه ترگمان]ساخت سیستم بتن شامل دو جنبه است: بازه compensative و روش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Results:The compensative value was influenced by PMT voltage and staining condition:of samples.
[ترجمه گوگل]نتایج: مقدار جبرانی تحت تأثیر ولتاژ PMT و شرایط رنگ‌آمیزی نمونه‌ها قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]نتایج: مقدار compensative تحت تاثیر ولتاژ افزاینده فوتوالکتریک و شرایط رنگ آمیزی PMT قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A pair of compensative restrictors is added in the cavity on both ends of main spool of two stage servovalve to adjust its dynamic characteristics.
[ترجمه گوگل]یک جفت محدود کننده جبرانی در حفره در دو سر قرقره اصلی سروووالو دو مرحله ای برای تنظیم ویژگی های دینامیکی آن اضافه می شود
[ترجمه ترگمان]یک جفت از compensative restrictors در حفره هر دو طرف قرقره اصلی دو مرحله اضافه می شود تا ویژگی های دینامیکی خود را تنظیم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Part two: The necessity, feasibility and urgency of building the criminal injuries compensative legislation.
[ترجمه گوگل]بخش دوم: ضرورت، امکان سنجی و فوریت تدوین قانون جبران خسارت کیفری
[ترجمه ترگمان]بخش دوم: ضرورت، امکان و ضرورت ایجاد صدمات کیفری در قانون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This thesis is composed of six parts with the title the research on the compensative liability of medical damage.
[ترجمه گوگل]این پایان نامه از شش بخش با عنوان تحقیق مسئولیت جبران خسارت پزشکی تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]این پایان نامه از شش بخش با عنوان پژوهش در مورد مسئولیت مدنی آسیب های پزشکی تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• serving to compensate, serving to make up for or atone

پیشنهاد کاربران

بپرس